اصغر نصیری شهردار کرج دیروز در صحن علنی شورای اسلامی شهر کرج از سمت خود استعفا داد. به گزارش مهر، اصغر نصیری شهردار کرج صبح یکشنبه در پنجاه و دومین جلسه علنی شورای شهر از سمت خود استعفا داد. در متن استعفای نصیری چنین آمده است: با تبریک عید مبعث پیامبر محبت و راستی، حمد و سپاس بیکران خداوند بزرگ را که در عصر جاهلیت بهترین بندهاش را برگزید تا مکارم انسانی و اخلاقی را برای تاریخ بشریت به ارمغان آورد. دوستان عزیز، در هفت ماه قبل مسئولیتی را بر دوشم گذاشتید تا بهعنوان یک خدمتگزار به مردمی که امید بسته و بر این باور بودند که کرج میزبان سرریز مشکلات پایتخت شده و خواهان هویتی تازه و مستقل برای شهر بودند به میدان بیایم. تلاش داشتم با ظرفیت و استعداد موجود مدیریت شهری و با مشارکت شهروندان مشکلات شهر را کم کنم، اما در این مسیر موانعی خارج از اراده من و همکارانم رخ داد که ادامه کار را با آرمانی که در سر داشتم دست نایافتنی خواهد کرد. بااینهمه و در طی همین مدت اندک تلاش شد از کارها عقب نمانیم تا جایی که ۸۰ درصد طرحهای عمرانی نیمهتمام به بهرهبرداری رسید و مابقی در آستانه تکمیل شدن است. آمده بودم تا نهال امید را که بارای تکتک شهروندان کاشته و در شهر کرج جان گرفته بود، آبیاری، تنومند و ریشهدار کنم، آمده بودم تا طلسم و قفل مترو و تامین اعتبار برای راهاندازی آن را بگشایم. آمده بودم تا فضای شهری را از اغتشاشات نامتعارف و چشم آزار پاک و ساماندهی کنم. آمده بودم تا با حضور مستمر در جمع مردم در مساجد و محلات و با جلب مشارکت و ارتقاء حس تعلقخاطر شهروندان به شهر و محل سکونت خود شکاف میان مردم و مدیریت شهری را اصلاح کنم. اینک بر این باورم که تائید نهادهای نظارتی استان و رضایت شهروندان در چند ماه گذشته نشان از درستی اقدامات انجامشده است. در اوضاعواحوال اختلاف میان شهرداری و شورا، مهم حفظ جایگاه قانونی شورا بهویژه زنده نگهداشتن امیدی است که مردم در انتخابات سال گذشته به آن دل بستند. به همین دلیل دو راه بیشتر پیش رو ندارم، نخست اینکه به هر قیمتی بمانم و شهروندان در میان دعواهای بیحاصل و اختلافنظرها فراموش شوند که رهآورد آن معطل ماندن خدمات به مردم فهیم و قدرشناس این شهر و خدشهدار شدن اعتماد مردم به شورای پنجم خواهد بود، دیگر اینکه توفیق خدمت به چنین مردمی را رها و میدان را برای فرد دیگری - که خارج از اختلافنظرها بتواند کارهای بر زمینمانده را به سرانجام رساند - واگذارم. اما بااینهمه در این مدت به شهر و شهروندان وابسته شدهام و شاهد لبخند رضایت بر چهره کارگر زحمتکشی هستم که میتواند قبل از مدیران حقوق بگیرد، پیش از شهروندان بانشاط و دلگرمی بیدار شود و برای آنها در سرمای منهای ۱۳ درجه مسیر رفتوآمد بگشاید و برف از شاخه درختان بتکاند، ساعت دو بامداد راه بر من ببندد که بمانید و حمایت خود را از ما برندارید، اشک شوق بر گونه پیرمردی در مسجد محله اسلامآباد ببینم که با حداقل انتظار حداکثر امید را به تحول در مدیریت شهری میدهد. بیشک با اختلافهای موجود استمرار نشاط چنین نیرویی همیشگی نخواهد بود و به شهر، شهروندان و اعتماد مردم آسیب خواهد خورد. اتفاقی که به صلاح شورا و شهرداری نیست. تاریخ گواه است هر جا بودهام حمیت و تعصب و محدودیت زمانی نگذاشته است از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم به همین دلیل تصمیم به ترک خدمت برایم سخت و ملالآور، اما سختتر از آن پاشیدن بذر یاس بر چمنزار شهری است که استعداد، توانمندی و خلاقیت دارد، اما با ادامه اختلافها هیچکدام از این قابلیتها به فرجام شایسته نمیرسد، پس بهناچار و بهرغم میل باطنی راه دوم را برگزیدهام.