سرمقاله

نسخه انحرافی در فوتبال! / حجت اله اکبرآبادی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بهترین نکات برای خرید لنت ترمز پژو 206 تیپ 2 از فروشگاه لنتام با کیفیت فوق‌العاده
  • فیبرنوری ایرانسل به ۱۲۰مین شهر رسید
  • فیبرنوری ایرانسل به ۱۲۰مین شهر رسید
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 10473  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 22 خرداد 1402
    ماجرای مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان
    آیا توافقی نانوشته در کار است؟
    بنا بر ادعای رسانه آمریکایی اکسیوس، ایران و آمریکا در حال انجام مذاکراتی محرمانه در کشور عمان هستند. ادعای این رسانه در شرایطی مطرح می‌شود که طی یک ماه اخیر، موجی از گزارش‌ها و پالس‌های مثبت در ارتباط با تنش زدایی پرونده هسته‌ای ایران مخابره شده است.
    همزمان با خبر ویژه آکسیوس، در پایان نشست جدید فصلی شورای حکام آژانس، قطعنامه‌ای علیه ایران صادر نشده است. ایالات متحده آمریکا نیز با تامین هزینه حجاج ایرانی از محل مطالبات ایران از دولت عراق، موافقت کرده است.
    با این تفاسیر، پرسش مهم این است که سیگنال‌های جدید و مثبت، چه معنایی دارند و آیا می‌توان از آمادگی برای توافق سخن به میان آورد؟
    آمریکا دنبال آتش‌بس نانوشته است
    در همین رابطه حشمت‌الله فلاحت پیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت و گو با سایت فرارو در خصوص مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده و تبعات احتمالی این مذاکرات گفت: «آنچه که تحت عنوان مذاکرات بین ایران و آمریکا مطرح است، تنها در یک بخش قابل تکذیب نیست. آن هم بخشی است که به مذاکرات تبادل زندانیان و آزادسازی منابع مسدود شده ایران مرتبط است. اما این بخش اصلا ربطی به برجام ندارد. طرفین می‌دانند که تاریخ انقضای برجام سپری شده و آن چه که تحت عنوان برجام شناخته می‌شود قابل احیا نیست. ایران پس از حجم بالای هزینه‌هایی که متقبل شده، حاضر نیست زیر بار محدودیت‌های دوران برجام برود، مگر این که توافقی با جبران هزینه‌های وارد شده به ایران، شکل بگیرد.»
    وی افزود: «شرط مهم دیگر در برجام جدید، پایداری آن و تصویب آن توسط کنگره آمریکا است. این موضوع نیز عملی نیست؛ بنابراین عملا موضوع احیای برجام مطرح نیست. آن چه که ضمن مذاکرات پنهان و پیدای طرفین ایرانی و آمریکایی مطرح می‌شود، حرکت به سمت یک توافق نانوشته است؛ توافق نانوشته‌ای که در عمل اقدامات ایران و امریکا را به حالت تعلیق در بیاورد. حتی طرفین الزامی هم نخواهند داشت این موضوع را تبدیل به یک متن مکتوب کنند. در این قرارداد، طرف آمریکایی می‌پذیرد که چشم خود را روی برخی مراودات اقتصادی ایران ببندد و بخشی از منابع مسدود شده ایران را بازگرداند، همچنین فرصت حضور ایران در بازار نفت فراهم می‌شود. در طرف مقابل ایران در قالب همین توافق نانوشته، سطح کلی غنی سازی را در حد فعلی حفظ می‌کند و به سمتی نمی‌رود که به ادعای آمریکایی‌ها خطرناک است.»
    رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم درخصوص چالش‌های دستیابی به چنین توافقی گفت: «مهمترین چالش از ناحیه اسرائیل است که به دلایل متعددی سعی دارد اقدامات ایذایی علیه برنامه هسته‌ای ایران انجام دهد. این نوع اقدامات در سال‌های گذشته نیز در قالب خرابکاری وجود داشته. اما بار اصلی این چالش به دوش آمریکایی‌ها است. اگر اسرائیل اقدام ایذایی علیه برنامه هسته‌ای ایران انجام دهد، احتمال ایجاد یک جهش غیرقابل کنترل در برنامه هسته‌ای ایران وجود خواهد داشت؛ درست مانند آنچه ۲ سال پیش رخ داد؛ اسرائیل در یکی از تاسیسات هسته‌ای ایران خرابکاری کرد و ایران نیز در اقدامی متقابل سطح غنی سازی را از بیست درصد به شصت درصد رساند. اگر هر نوع اقدامی از سوی اسرائیل، علیه ایران شکل بگیرد، قطعا شاهد یک جهش چشمگیر در سطح غنی سازی خواهیم بود که حتی می‌تواند شامل رسیدن غنی سازی به ۹۰ درصد باشد. ماهیت چالش هسته‌ای این است که برنامه هسته‌ای ایران مسالمت آمیز بماند و بنابراین رفتار اشتباه غربی‌ها با تبعات سنگینی رو به رو خواهد بود و سیاست بازدارندگی غیرهسته‌ای ایران به سمت سیاست بازدارندگی هسته‌ای حرکت خواهد کرد. برخی معتقدند اسرائیل در شکست برجام و همراه کردن ترامپ با سیاست‌های ضد برجامی نقشی مهم ایفا کرد، به همین دلیل، اکنون نیز، توپ در زمین آمریکایی‌ها است و اگر بتوانند با ایران به توافقی که شرایطش را توصیف کردم برسند، یک توازن و سود دو طرفه ایجاد کرده اند.»
    وی با اشاره به خارج شدن ایران از فهرست اولویت‌های سیاست خارجی آمریکا گفت: «در حال حاضر، ایران تبدیل به اولویت چهارم در حوزه سیاست خارجی آمریکا شده است. اولویت نخست، جنگ اوکراین است. شکست اوکراین، شکست غیر مستقیم آمریکا و ناتو است. اولویت دوم آمریکا، روسیه است. آمریکایی‌ها عزم خود را جزم کرده اند، روسیه را از جمع ابرقدرت‌های جهان خارج کنند. اولویت سوم، چین است. زیرا چین رقیب منطقه‌ای آمریکا به حساب می‌آید و بخش اعظم سیاست‌های تجاری اقتصادی آمریکا را تحت الشعاع قرار داد. در نهایت اولویت چهارم آمریکا، ایران است.»
    این تحلیلگر سیاسی، درباره روش‌های تشخیص اولویت‌های سیاست خارجی آمریکا گفت: «راه‌های زیادی وجود دارد. یکی از راه‌ها، بررسی میزان پولی است که آمریکایی‌ها هزینه می‌کنند، روش دیگر تحلیل محتوای مواضع آمریکایی‌ها است. در طول یک سال اخیر، بیشترین جایی که اسم ایران مطرح شده در کنار دو چالش اول و دوم آمریکا، یعنی اوکراین و روسیه بوده است. درواقع هم اکنون، بیش از آن که دغدغه آمریکا، سیاست هسته‌ای ایران باشد، تمرکز بر بحران جنگ اوکراین است. در چنین شرایطی آمریکایی‌ها نمی‌توانند برنامه هسته‌ای ایران را مانند یک زخم باز، باقی بگذارند. آمریکا به دنبال یک آتش بس نانوشته است.»
    وی تاکید کرد: «عدم صدور قطعنامه جدید در شورای حکام علیه ایران، نشان می‌دهد، به رغم این که آمریکایی‌ها دلخوری‌هایی از طرف ایرانی دارند، اما این دلخوری‌ها تبدیل به سیاست برخورد با ایران نشده است. آمریکا نمی‌خواهد وضعیت بحرانی‌تر از چیزی باشد که اکنون است.»
    فلاحت پیشه درخصوص همکاری آمریکا با عراق و تصمیم عراق برای پرداخت هزینه حجاج ایرانی از محل پول‌های تهران در بانک‌های عراق گفت: «مهمتر از منابع مسدود شده ایران، نوع هزینه این منابع است. ایران سعی دارد در هزینه کردن منابع، فعال‌تر عمل کند. در کره جنوبی هم سابقه داشته که برخی از پول‌های ایران به عنوان حق عضویت در سازمان ملل متحد استفاده شده است. با همه این‌ها، فراموش نکنیم که ایران نمی‌تواند در توافق نانوشته، به حداقل‌ها راضی شود. ایران دیگر نمی‌تواند به فروش نفت با تخفیف‌های سنگین ادامه دهد. در نهایت طرف آمریکایی باید شرایط خاص ایران را درک کند در غیر این صورت بحران تازه‌ای در مناسبات ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت.»
    گفت‌وگو‌های محرمانه در مرحله حساسی قرار دارد
    از سوی دیگر فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیل گر مسائل سیاسی درباره مذاکرات محرمانه ایران و ایالات متحده گفت: «تا زمانی که مذاکرات به شکل غیر مستقیم باشد، چندان امیدبخش نخواهد بود. مذاکره، نیاز به استقلال و شهامت رویارویی دیپلمات‌های طرفین دارد. این که مذاکرات پشت پرده انجام شود را مفید نمی‌بینم. اما فارغ از این که این مذاکرات در چه سطحی انجام می‌شود، اگر نتیجه مذاکرات بتواند از جنگ و تحریم پیشگیری کند و فقر و فلاکت اقتصادی را حل کند، مذاکرات به نفع کشور است.»
    این تحلیلگر امور سیاسی و بین الملل درباره لزوم حل اختلافات ایران و ایالات متحده در سطح منطقه گفت: «در سطح مسائل منطقه‌ای، حضور ایران خارج از مرز‌های کشور، مورد توجه است. این حضور زمانی، با هدف مبارزه با داعش بود که مورد تشویق و تایید نیرو‌های غربی هم بود و به خوبی نیز هدایت شد. اما فعالیت‌های منطقه‌ای ایران در سطح لبنان، سوریه و فراتر از آن در یمن، موجب نگرانی غربی‌ها شد و آن‌ها احساس کردند، اسرائیل به نوعی تحت محاصره قرار گرفته است. اعراب با زرنگی مسئله خودشان با اسرائیل را تبدیل به مسئله ایران و اسرائیل کرده‌اند. هزینه‌ها و تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی نیز، همگی نصیب ایران شده است. اگر در این بخش نیز ایران و ایالات متحده به یک توافق برسند و طرفین غربی توجیه شوند که ایران صرفا برای حفظ منافع ملی و دفاع از مرز‌های خود تلاش می‌کند، نتایج بسیار مثبتی را شاهد خواهیم بود.»
    مجلسی درباره جنگ اوکراین و تاثیر آن بر روابط ایران و غرب گفت: «ادعای آمریکا درباره دخالت ایران در جنگ اوکراین و همکاری با روسیه، در قالب مقابله با غرب و انتقامجویی از غرب در حوزه اختلافات خاورمیانه‌ای تعبیر می‌شود. نکته مهم این است که راهکار‌هایی برای حل تنش‌ها بین ایران و اوکراین وجود دارد. متاسفانه برخی رفتار‌های سران اوکراین چندان منطقی نیست. برای مثال تحریم ۵۰ ساله ایران، رسما اقدام علیه امنیت ملی و مردم ایران است. ایران نسبت به اوکراین کشوری بزرگ تر، قدرتمند‌تر و استراتژیک‌تر است و اتفاقا اوکراین باید نگران مجادله با ایران باشد. این تحریم‌های اوکراین اساسا نابخردانه ارزیابی می‌شود. اما به طور کلی قرار گرفتن ایران در مجادله بین روسیه و اوکراین به عنوان جنگی که از اساس هیچ ارتباطی به ایران ندارد، اشتباه است. به همین دلیل است که اگر ایران بتواند ابهام‌ها را در حوزه همکاری با روسیه برای غربی‌ها حل کند، به نفع کشور است.»
    وی افزود: «صادر نشدن قطعنامه جدید علیه ایران، در نشست شورای حکام، نشانه‌ای است از این که؛ گفتگو‌های محرمانه در جریان است. درواقع حتی یک هشدار هم به ایران داده نشده است. شاید علت این رفتار شورای حکام این باشد که نگرانی‌هایی در خصوص قطع گفتگو‌های محرمانه وجود دارد یا گفتگو‌ها در مرحله بسیار حساسی است.»