کد خبر: 10499 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 23 خرداد 1402
افزایش آمار کودکان کار و انعکاس آسیبهای اجتماعی آن در جامعه
کودکانی که رنج می کشند
رئیس کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تهران اخیرا گفته است که: «یکی از مشکلات شهر تهران، کودکان خیابان و کار است که با آزارهای متعدد روبه رو هستند. آمار کودکان کار در کشور و به ویژه در شهر تهران روز به روز در حال افزایش است.»
این سخنان در حالی بیان میشود که بنابر آمار یونیسف از آخرین سرشماری جهانی، جمعیت کودکان کار ۵ تا ۱۷ ساله در سراسر دنیا به ۱۶۰ میلیون نفر سیده و در چهار سال اخیر ۸.۴ میلیون نفر بیشتر شده است. بنابر این آمار در ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی ۶۳ میلیون دختربچه و ۹۷ میلیون پسربچه در دنیا کودک کار بودهاند، به عبارتی از هر ۱۰ کودک، یک کودک در جهان کودک کار تلقی میشود و این درحالی است که در کشورهای کمتر توسعهیافته از هر چهار کودک پنج تا ۱۴ ساله، یک کودک مشغول به کاری است که برای رشد، سلامت و تحصیل او مضر محسوب میشود.
طبق اعلام سازمان بینالمللی کار نیز حدود ۷۰ درصد کودکان کار، در مشاغلی مانند ماهیگیری و کشاورزی به فعالیت مشغول هستند و در شرایط سخت کار میکنند. از سویی دیگر در بسیاری از کشورهای فقیرتر کشاورزی بخش جداییناپذیر از اقتصاد است و کودکان به عنوان کارگر ارزانقیمت به کار گرفته میشوند.به گزارش ایسنا ، در ایران، به کارگیری کودکان کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است و براساس ماده ۸۰ قانون کار، کارگری که سنش بین ۱۵ تا ۱۸ سال تمام باشد، «کارگر نوجوان» نامیده میشود و در بدو استخدام باید توسط سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایشهای پزشکی قرار گیرد. با وجود مواد قانونی مطرح شده در راستای جلوگیری از کار کودکان، کودکانی هم هستند که با وجود داشتن سن کمتر از حد نصاب تعیین شده در قانون، برای تامین معیشت خود در سطح خیابانها و یا کارگاهها کار میکنند.
براساس آخرین پیشبینیهای انجام شده توسط سازمان بهزیستی، در مجموع حدود ۱۲۰ هزار کودک کار در کشور وجود دارد که عموما قربانی فقر فرهنگی یا اقتصادی خانوادهها و یا شرایط ناشی از مهاجرت، آوارگی یا بی خانمانی شدهاند و همین عوامل موجب کار کردن آنها در سن کودکی شده است.
سیدعلی کاظمی، دبیر مرجع ملی حقوق کودک، اما پیش از این و ضمن بررسی ابعاد حقوقی و قانونی وضعیت به کارگیری کودکان و وظایف دستگاهها و نهادهای مربوطه در ساماندهی کودکان کار و خیابان، به ایسنا گفته بود که: طبق مقررات داخلی کودک کار و کودک در موقعیت خیابان دو مقوله جدا هستند، کودکانی که در خیابان مشغول کارهای غیررسمی میشوند، کودک در موقعیت خیابان (children in street situation) هستند، گاه به این کودکان کودکان خیابانی یا کودک خیابان گفته میشود که جهت جلوگیری از برچسب زنی اصطلاح کودکان در موقعیت خیابان پیشنهاد شده است.این کودکان را نمیتوان کودک کار محسوب کرد، زیرا کارفرمای مشخصی ندارند، تحت حمایت قوانین نیستند و به عنوان کارگر رسمی محسوب نمیشوند. مسئول ساماندهی این افراد سازمان بهزیستی است. اما کودکان کار، کودکانی هستند که در محیط کارگاهی، به موجب قرار داد کار شفاهی یا کتبی مشغول به کارند. طبق قوانین و مقررات داخلی کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ سال میتوانند در مشاغلی که سخت و زیانآور نیستند مشغول به کار شوند.
بیش از ۸۰ درصد کودکان خیابان، «غیر ایرانی» هستند
وی با بیان اینکه بیش از ۸۰ درصد کودکان در موقعیت خیابان، «غیر ایرانی» هستند، اظهار میکند: باتوجه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آموزههای دینی و اسناد بینالمللی پذیرفته شده، ایران متعهد به حمایت از افراد نیازمند به کمک است. زمانی که به دلیل نگرانی از ویرانی، بیعدالتی و رویههای غیرانسانی متقاضیان پناهندگی به کشور وجود دارد، همیشه راه برای این افراد باز است، اما مهاجرانی هم هستند که در طلب کار یا برای ارتکاب برخی از جرائم به طور غیرقانونی وارد کشور میشوند. طبیعتا حمایت از نیازمندانِ حمایت، رویه ایران است، اما افرادی که نیازمند حمایت نیستند و حضورشان در کشور غیرقانونی است باید به کشور خودشان بازگردند. کاظمی با تأکید بر این که برخی کودکان در موقعیت خیابان نیاز مالی ندارند، میافزاید: طبق بررسیهای چند نهاد غیردولتی، برخی خانوادههای افغانستانی نیاز مالی ندارند، اما به جهت فرهنگ متفاوتی که دارند، دوره کودکی را قبول ندارند و معتقدند به محض این که یک بچه توانایی اولیه را پیدا کرد باید کار و کسب درآمد کند و از آنجایی که نمیتوانند مجوز کار بگیرند محل کار و کسب کودکانشان «خیابان» خواهد بود. وی تصریح میکند: در بیشتر موارد هم خانوادهها به دلیل نیاز مالی کودکانشان را به سرچهارراهها میفرستند؛ در چنین مواردی شناسایی فرصتهای شغلی برای والدین بهترین راه کار است. گاهی اوقات نیز ممکن است کودکان به دلیل اعتیاد والدینشان مشغول به کار در خیابان شوند. از همین رو باید از والدین آنها تعهد گرفته شود که فرزندانشان را قربانی اعتیاد نکنند و به آنها کمک شود تا ترک اعتیاد کنند و مسیر سالم زندگی را در پیش گیرند.
فقر اما نشانه رشد بحران اجتماعی است
اما شاید مساله این است که فقر که رشد کند ظهور و بروز زیادی دارد، یکی از نشانههای آنهم رشد آسیبهای اجتماعی است، آسیبهایی که میتواند گروه خاصی را نشانه بگیرد، مثلاً زنانی که طعمه فقر شوند؛ اما یکی از گروههایی که فقر بر روی سقف آرزویشان خراب میشود کودکان هستند، کودکانی که نه کودکی بلکه باید ادای بزرگی دربیاورند، نانآور شوند، صبح که شد از خانه بیرون بزنند و شب دستپر برگردند، جمعیتی که یا دیده نمیشوند یا سر چهارراهها و سطل زبالهها دیده میشوند، زباله بازیافتی جمع میکنند، شیشه خودروها را تمیز میکنند یا فال هم میفروشند، هرچه هست تعدادشان روند صعودی دارد؛ سوده نجفی، رئیس کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تهران دراینباره گفت: «یکی از مشکلات شهر تهران، کودکان خیابان و کار است که با آزارهای متعدد روبه رو هستند. آمار کودکان کار در کشور و به ویژه در شهر تهران روز به روز در حال افزایش است.»او ادامه داد: «۷۰ هزار کودک کار در خیابانهای تهران وجود دارد که ۸۰ درصد از این افراد ایرانی نیستند.»
کودکان کار و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و بهداشتی
ایرانی و خارجی بودن کودکان کار چه فرقی دارد، وقتی قرار است دست آنها به کار، آنهم کاری این چنینی آلوده شود، ضمن اینکه بحرانهای بهداشتی و اقتصادی وضعیت را بدتر میکند. مثلاً ظهور ویروس کرونا سبب شد وضعیت برای کودکان کار بدتر شود. روزبه کردونی، پژوهشگر حوزه سیاست اجتماعی قبلتر به خبرآنلاین گفت: «بیماری دنیاگیر کرونا باعث افزایش فقر و نابودی درآمد خانوادهها بویژه اقشار فقیرتر شد، لذا خانوادهها از کار کودک به عنوان یک سیستم حمایتی استفاده کردند. در مواقع بحران، کار کودکان به مکانیسم مقابله برای بسیاری از خانوادهها تبدیل میشود. با افزایش فقر، بسته شدن مدارس و کاهش دسترسی به خدمات اجتماعی، کودکان بیشتری به سمت نیروی کار سوق داده میشوند. طبق اعلام رسمی سازمان بینالمللی کار، برای اولین بار در ۲۰ سال گذشته روند کارکودکان در جهان افزایشی شده است.» کردونی همچنین درباره تاثیر مشکلات اقتصادی و تاثیر آن بر افزایش کودکان کار ادامه داد: «گروههای جمعیتی آسیبپذیر شاغلین در اقتصاد غیررسمی، مهاجران و دهکهای پایین درآمدی بیشترین آسیب را از رکود اقتصادی، افزایش غیررسمی بیکاری، کاهش عمومی استانداردهای زندگی، شوکهای بهداشتی و سیستمهای حمایت اجتماعی ناکافی خواهند دید و لذا کودکان این گروههای جمعیتی بیشتر از سایر اقشار در معرض ریسک هستند.»از طرفی برخی کارشناسان معتقدند در بحرانهای سیاسی امنیتی کمتر به آسیبهای اجتماعی توجه میشود، اتفاقی که حداقل در یک سال گذشته جامعه ایرانی با آن روبهرو بوده است. سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران دراینباره به خبرآنلاین گفته بود: «در بحرانهای مختلف، مانند بحران سیاسی، نظامی، بهداشتی، اقتصادی، گروههای در معرض آسیب، آسیبپذیریشان بیشتر میشود؛ وقتی امروز گرفتار بحران سیاسی امنیتی هستیم کودک کار، معتاد کنار خیابان، زنی که تن فروشی میکند، خانواده نیازمند، افراد دارای معلولیت، سالمندانِ رها شده، بیخانمانها، متکدیان، دیگر اولویت ندارند، حوزه اجتماعی معمولا در بحرانهای سیاسی امنیتی له میشود.»
جمعآوری کودکان کار پاک کردن مسئله است
جالب اینکه در میان بحرانهایی که هم سبب افزایش کودکان کار میشود و هم سبب دیده نشدن آنها بهعنوان یک آسیب اجتماعی، گروهی فقط میخواستند صورت شهر را از سیمای این کودکان پاک کنند. آنها گمان میکردند فقط «وجود کودکان کار چهرهی شهر را زشت کرده است.» برای همین طرح و برنامه ریختند که آنها را جمع کنند اما اعلام شد طرحشان نیامده شکست خورده است. احمد احمدی صدر دبیر قرارگاه اجتماعی شهر تهران اواخر سال قبل درباره جمعآوری کودکان کار و خیابانی گفت: «در این زمینه طی سال گذشته ۳۲ بار طرح جمعآوری این کودکان توسط برخی دستگاه ها اجرا شد، اما نتیجهای نداشت و در واقع طرح شکست خورد.»
اما در واکنش به ایده جمعآوری کودکان کار، مصطفی آبروشن، جامعهشناس توضیح داد: «این تفکر ساده انگارانهای است که انتظار داشته باشیم با جمعآوری این کودکان از سطح شهر، مشکل کودکان کاربر برطرف شود، متاسفانه رویه جمعآوری و برگرداندن کودکان به شهرهایشان که سالهاست در مدیریت شهری حاکم است نوعی پاک کردن صورت مسئله هست، در واقع به جای ریشه کن کردن علل پیدایش آسیبهای اجتماعی، تنها با نگاهی زیبا شناختی سعی در جمع آوری و یا به اصطلاح ساماندهی موقتی قربانیان جامعه دارید در اکثر مواقع شاهدیم که با جابهجایی فیزیکی معتادان و کودکان کار به شهرهای اقماری این گونه به افکار عمومی القا میشود که مسأله آسیب دیدگان اجتماعی حل شده است در حالی که این الگوی رفتاری تکرار شونده و بی اثر، نوعی مسئولیت گریزی اشکار است، چهره شهر نه با «ساماندهی» و «جمع آوری» کودکان کار، بلکه با ارائه خدمات حمایتی برای تداوم و بقای عمر با کیفیت با هدف بهبود دائمی وضعیت زندگی حاصل میشود.»