سرمقاله

تفاوت شی‌جی‌پینگ و ولادیمیر پوتین ‪/‬ جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • ارائه بسته‌های ویژه همراه اول به‌مناسبت روز مادر
  • حضور همراه اول با مجموعه‌ای از سرویس‌های فناورانه در نمایشگاه تلکام 2024
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 11015  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 31 خرداد 1402
    در یک کاووش نجات بخشی صورت گرفت
    کشف پادگان سه‌هزارساله پشت یک سد
    در ادامه کاوش‌های نجات‌بخشی سد چپرآباد که به‌زودی آبگیری خواهد شد، باستان‌شناسان یک محوطه تاریخی را شناسایی کردند که قدمت آن به هزاره اول پیش از میلاد (حدود سه‌هزار سال قبل) می‌رسد.
    به گزارش ایسنا، یوسف فلاحیان ـ سرپرست هیأت باستان‌شناسی محوطه کانی وشتران در محدوده سد چپرآباد در استان آذربایجان غربی، گفت: محوطه‌ای که در برنامه بررسی و شناسایی اولیه به شماره ۰۴ شناسایی شد، جزو محوطه‌های در معرض خطر آبگیری سد چپرآباد اشنویه است، که بعدها مشخص شد اسم آن در نزد اهالی منطقه «کانی وشتران» است.
    عضو رسمی پژوهشکده باستان‌شناسی افزود: این محوطه به ابعاد ۵۰ در ۱۰۰ متر با گسترش شمال شرقی و جنوب غربی روی یک برجستگی طبیعت‌ساخته در دشت سپیندار، جزو اراضی روستای صوفیان از توابع بخش نالوس شهرستان اشنویه محسوب می‌شود.
    او ادامه داد: روی این بستر و بلندای طبیعی، نهشته‌ای انسان‌ساخته به ارتفاع یک تا دو متر شکل گرفته است که بنا به پیشنهاد بررسی‌گر مذکور، به عنوان یک محوطه در خطر عصرآهن، کاوش نجات‌بخشی آن در دستور کار پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری قرار گرفت. البته صرفا حریم محوطه کانی وشتران تحت‌تاثیر آبگیری سد چپرآباد قرار می‌گیرد و به هیچ‌وجه عرصه محوطه به زیر آب نخواهد رفت.
    سرپرست هیأت باستان‌شناسی کانی وشتران گفت: تیم کاوش در محوطه کانی وشتران توانست با ایجاد سه ترانشه در ابعاد ۵ در ۵ و ۴ در ۴ اطلاعات باارزشی از وضعیت محوطه به‌دست آورد. این کاوش‌ها نشان داد در یک تک‌دوره و با دو فاز معماریِ مشخص که زمان آن احتمالا به هزاره اول پیش از میلاد برمی‌گردد، در صدها سال، که اوایل آن می‌تواند با اواخر عصرآهن منطبق باشد، استقراری در این محوطه شکل گرفته است.
    به گفته این باستان‌شناس، عصرآهنِ این مناطق چندان فرهنگ عصرآهن عمومی را یدک نمی‌کشد و تنها رگه‌های کمی از فرهنگ عمومی را نشان می‌دهد و تا مادامی که مواد فرهنگی مکشوفه تحت آزمایش‌های سالیابی شیمیایی قرار نگیرند، نمی‌توان با قطعیت نسبت به زمان‌بندی آن نظر داد.
    این دکترای باستان‌شناسی اظهار کرد: حتی با وجودی که در فرهنگ عمومی عصرآهن، گورستان‌ها به دور از منازل مسکونی منتقل شده‌اند، ولی در کنار سکونتگاه این محوطه، یک تک گور سنگی کشف شده است، که البته محتویات اسکلتی آن بسیار کم و پراکنده است. همچنین یک شیء در حد یک انگشتر مفرغی، که دور تکه استخوان بندِ یک انگشت قرار داشت، پیدا شد، که ظواهر امر، از دستبرد قبلی به این گور حکایت دارد. در هر صورت، وضعیت گویای آن است که به تبعیت از فرهنگ کلی عصرآهن، هنوز گورها از مکان استقراری خارج نشده‌اند.
    فلاحیان در ادامه گفت: معماری مکشوفه در این محوطه، ساختمان‌هایی متشکل از قلوه سنگ‌های کوچک و بزرگ و نامتقارن و با ملاط گِل است که از مقاومت و ایستایی چندان زیادی برخوردار نیستند و شاید یکی از دلایل وجود حجم وسیعی از آوار سنگ که اتفاقا با اندک خاکبرداری رخنمون شده و تا یک و یا یک‌ونیم متری خاکبرداری ادامه دارد، همین آسیب‌پذیری معماری باشد که در طول دوران دیوار چندان سالمی را به یادگار نگذاشته است. این مسئله درک از پلان معماری را مخصوصا در ترانشه‌هایی که به ناچار به دلیل کمبود بودجه، به صورت کوچک حفر می‌شوند، دچار پیچیدگی و ابهام می‌کند.
    سرپرست هیأت باستان‌شناسی کانی وشتران ادامه داد: مواد فرهنگی مکشوفه در لابه‌لای این معماری حجم زیادی از تکه سفال‌ها و در موارد انگشت‌شمار ظروف سفالی نسبتا سالم را در برمی‌گیرد که تمام آن‌ها به صورت ساده و تعداد زیادی از آن‌ها به صورت ترد و زمخت مشاهده می‌شوند که این مسأله احتمالا از تولیدات محلی و غیرانبوه با مواد و تکنولوژی بومی حکایت می‌کند.
    عضو رسمی پژوهشکده باستان‌شناسی گفت: کشف تعداد زیادی سنگ کوبه، مُشته سنگ و سنگ‌ساب در کنار اشیائی که بعضا کاربرد شمارشی داشتند، از یک‌طرف بیانگر استفاده فراوان از سنگ است که در پیرامون محوطه به وفور یافت می‌شود و از طرف دیگر بر شیوه معیشتی توأمان بر پایه کشاورزی و دامپروری تاکید دارد.
    فلاحیان با بیان‌ این‌که در حفاری سکونتگاه‌های این محوطه نشانه‌هایی از وجود اجاق و تنور رویت نشده است، افزود: موقعیت و اشراف محوطه به دشت پیرامون در شرایطی که خود محوطه چندان در تیررس نبوده و همچنین کشف دیوار و یا سنگچینی قطور که چه بسا می‌تواند یک نوع حصار بر گرداگرد محوطه باشد، نیم‌نگاهی را در خصوص پادگان و یا اردوگاه بودن محل نیز به دنبال داشته است که پاسخ روشن‌تر به این مسأله مستلزم حفاری بیشتر و گسترده‌تر در محل است.
    او گفت: به عنوان فردی که در سالهای اخیر سرپرستی هفت مرحله کاوش و چهار مرحله مدیریت پروژه را در شهرهای سردشت، پیرانشهر و اشنویه به عهده داشته‌ام، ضمن پرهیز از به کارگیر بردن نابجای واژه‌های مهمترین، قدیمی‌ترین و نخستین که در این روزها در اخبار باستان‌شناسی ایران به وفور و در حد اغراق‌آمیزی رایج شده، اذعان دارم که اکثریت محوطه‌های در معرض خطر آبگرفتگی و یا تحت‌تاثیر آبگرفتگی در این مناطق که مورد کاوش قرار گرفته‌اند، جوامع روستایی و ساده تاریخی و پیش از تاریخی را شامل می‌شوند که بیشتر در انزوای خود روزگار می‌گذراندند.
    سرپرست هیأت باستان‌شناسی کانی وشتران معتقد است: این محوطه‌ها اغلب ساده و بدون لایه‌های متناوب فرهنگی، تاریخی هستند که اگر سدسازی پیش نمی‌آمد، شاید به حالت طبیعی تخصیص بودجه صدها سال دیگر نوبت به این محوطه‌ها نمی‌رسید. منظور سخن این‌که از منظر باستان‌شناسی به هرحال فرصت‌های پیش‌آمده به دنبال ساخت این پروژه‌های عمرانی را باید قدر دانست.
    کاوش‌های نجات‌بخشی در سد چپرآباد اشنویه درحالی انجام شده که به گفته مسؤولان استان آذربایجان شرقی این سد با اهداف تأمین آب کشاورزی، به‌زودی آبگیری خواهد شد. باستان‌شناسان معتقدند یافته‌های پشت این سد نقطه عطفی برای باستان‌شناسی جنوب آذربایجان غربی است و اگر زمان بیشتری به کاوش اختصاص داده شود حتما رازها و اطلاعات بیشتری به دست خواهد آمد. مسؤولان میراث فرهنگی اشنویه نیز احتمال داده‌اند با آبگیری این سد حدود ۱۳ محوطه تاریخی زیرآب خواهد رفت.