کد خبر: 11574 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 10 تیر 1402
گله میکردند چرا کتاب معرفی میکنی!
ابراهیم دمشناس میگوید: وضعیت مدرسهها و کتابخانههای عمومی و خانوادهها بهگونهای است که چشماندازی را پیش روی ما نمیگذارد که بخواهیم طرح و ایده و پیشنهادی در زمینه کتابخوانی بدهیم، مگر اینکه حرکت فردیای صورت بگیرد.
این نویسنده و معلم بازنشسته ادبیات فارسی در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله کتابخوانی کودکان و نوجوانان و راهکارهایی که برای کتابخوان کردن بچهها وجود دارد، اظهار کرد: بهواسطه شغلم، معلمی، سالها با بچهها در ارتباط بودم، محتوا و شکل کتابهای درسی بهگونهای بود که بچهها با آنها ارتباط برقرار نمیکردند. بین بچهها و کتابهای درسی همدلی وجود نداشت و این موضوع مسئلهای بود که به کتابها برمیگشت نه بچهها. هر سال کتابهای درسی جدید که میآمد، شاهد تغییر مدام کتابها و سانسور و ممیزی برخی از متنهای آنها بودیم، در واقع چیزی که مطلوب ارتباط کتاب درسی با بچههاست، حذف میشود.
او سپس با بیان اینکه عمده جایی که قرار است فضایی برای مطالعه بسازد، مدرسه است، گفت: نه مدرسه و نه جاهای دیگر کمک چندانی به مطالعه نمیکند؛ باتوجهبه وضعیت معیشتی خانوادهها و گرانشدن کتابها، خانوادهها نمیتوانند، کتاب را در سبد کالای خود قرار بدهند و از این جهت ضربه است. کانونها و کتابخانههای عمومی هم هستند؛ اما تا جایی که سراغ دارم و دیدهام و خودم هم عضو کتابخانه بودم، استقبالی از آنها نمیکنند. در همان دورهای که در مدرسه مشغول به کار بودم، کتابخانه روبهروی مدرسه از من گله میکرد چرا به بچهها کتاب معرفی میکنی! چنین فضایی است.
نویسنده «آتش زندان»، «بیو بیو بیو» و «نهست» درباره کتابخانههای مدارس و شناخت بچهها از نویسندههای معاصر بهویژه ادبیات کودک و نوجوان گفت: نه نویسندهها را نمیشناسند؛ زیرا در کتابخانههای مدارس فقط چند چهره هستند. کتابی که مطابق و مطلوب ذوق بچهها باشد و تناسب سنی را لحاظ کرده باشد، نبود. ممکن است کتابهای علمی محض باشد و بتوانید چند نمونه پیدا کنید، اما در حوزه شعر و ادبیات داستانی و نمایشنامه مدارس ما فقیر هستند مگر اینکه مدارس خاصی باشند که اقدام ویژهای در این زمینه کنند که محدود هستند.
او ادامه داد: برای مصاحبه مقدماتی استخدام در یک مدرسه غیرانتفاعی رفته بودم و انتظارشان این بود که بگویم چطور تست کنکور یاد میدهم. اما گفتم با توجه علاقه و شناختی که از ادبیات دارم، میتوانم بچهها را به ادبیات علاقهمند کنم، ادبیات را به آنها معرفی کنم تا درست و خوب بشناسند. آنها هم خیلی راحت عذر من را خواستند. در واقع از سوی نظام آموزشی به لحاظ مطالعه آزاد و مطالعه درسی فاصلهگذاری حسابشدهای بین بچهها و کتابهای ادبی که جنبه سرگرمی دارند، ایجاد شده است.
این نویسنده خاطرنشان کرد: به صورت کلی وضعیت مدرسهها و کتابخانههای عمومی و خانوادهها بهگونهای است که چشماندازی را پیش روی ما نمیگذارد که بخواهیم طرح و ایده و پیشنهادی در زمینه کتابخوانی و مطالعه بدهیم، مگر اینکه حرکت فردی و موردی و یا اتفاقی پیش بیاید و کسی سمت کتاب برود. وضعیت چنین است. البته این موضوع وضعیت مطلق نیست اما میتوان گفت عموماً اینطور است.
ابراهیم دمشناس در ادامه گفت: البته میتوان فضاهایی را برای مطالعه و کتابخوانی در مدارس ایجاد کرد؛ اما واقعیت این است به طور سنتی کتاب غیردرسی جایگاهی ندارد. بارها به شکلهای مختلف در این زمینه صحبت شده است، اگر شما در مدرسه کتاب غیردرسی ببرید به شما چپ نگاه میکنند و حمل بر این نمیشود که کار شما اضافهای انجام میدهید؛ بلکه حمل بر این است که دارید از زیر کار درمیروید و شعر و رمان میخوانید.