سرمقاله

بازارخودرو؛ دست ما کوتاه و خرما بر نخیل! / حجت اله اکبرآبادی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • آغاز عملیات اجرایی فیبرنوری ایرانسل در ۲۰ شهر جدید
  • سیفی: تامین مالی زنجیره تامین از بهترین ابزار‌ها برای مقابله با ناترازی بانک‌هاست
  • فراخوان جدید طرح پژوهانه همراه اول برای حمایت از پایان‌نامه‌ها و طرح‌های پژوهشی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 12107  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 19 تیر 1402
    حمله تغییرات اقلیمی و بی‌آبی به صنعت، کشاورزی و گردشگری
    سیستان و بلوچستان در معرض کوچ اجباری
    «ایران در کانون خشکسالی جهانی» ، خبری نیم خطی است که حالا شاید از فرط تکرار برای بخشی از مدیران و مسولان کشور و شاید افکار عمومی تکراری شده باشد اما حقیقت آن است که این تکرار هیچ از خطر وقوع آن نخواهد کاست.
    وضعیت وقتی عجیب‌تر می‌شود که بدانیم همزمان با تشدید روند تغییرات اقلیمی، پدیده خشکسالی نه تنها در کشورهای با اقلیم خشک و نیمه‌خشک مانند ایران بلکه در مناطقی مانند اروپا و آمریکا نیز گسترش یافته است و حالا دیگر کارشناسان جهانی بیشتز از پیش اخطار می‌دهند که برخی مناطق و کشورها مانند ایران در کانون این خشکسالی قرار دارند.
    در همین حال اما نماینده مردم سیستان و بلوچستان در مجلس گفت: باید حقابه هیرمند از سوی دولت پیگیری و حتما این آب به کشور سرازیر شود در غیر این صورت تا ۳-۲ ماه آینده با چالش عدیده‌ای مواجه خواهیم بود.
    اسماعیل حسین‌زهی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره اوضاع آب در استان سیستان و بلوچستان اظهار داشت: در حال حاضر هم مرکز استان و هم شهرهای سیستان و خاش با تنش آبی شدید مواجه است، باید حقابه هیرمند از سوی دولت پیگیری و حتما این آب به کشور سرازیر شود در غیر این صورت تا ۳-۲ ماه آینده با چالش عدیده‌ای مواجه خواهیم بود.
    وی افزود: اکنون مطالعاتی برای حفر چاه در حال انجام است همچنین چاه‌هایی در کوه‌خواجه حفر می‌شود که فقط تسکینی هستند. در کوتاه‌مدت تا حدی می‌توانند مشکل را حل کنند اما برای بلندمدت نیاز است که حتما حقابه را پیگیری کنیم.
    حقابه هیرمند و احداث سد در دستور کار جدی قرار گیرد
    عضو هیات نمایندگان استان سیستان و بلوچستان تصریح کرد: اکنون ۸۰ درصد شهر خاش آب ندارند و ۲۰ درصدی هم که آب دارند غیر قابل شرب و حتی غیرقابل شست و شو است. فقط شاید بتوانند برای استحمام استفاده کنند که آنهم اصلا استاندارد و بهداشتی نیست. حتما نیاز است موضوع حقابه و علاوه بر آن بحث مدیریتی آب پیگیری شود.
    وی با تاکید بر لزوم احداث سد، گفت: اکنون افت ۲۰ متری آب چاه‌ها را داریم، آبدهی چاه‌هایی که قبلا در حد ۲۰ لیتر در ثانیه بود در حال حاضر به ۴ تا ۵ لیتر بر ثانیه رسیده است.حسین‌زهی با بیان اینکه باید در بحث آب‌های مشترکی که با کشور پاکستان داریم هم تجدیدنظر شود، خاطرنشان کرد: آب‌هایی که به صورت روان‌آب جاری می‌شوند، باید جمع‌آوری و ذخیره شوند، اکنون نگران این هستیم که برخی از شهرها خالی از سکنه شوند، ضمن اینکه علاوه بر چالش کسری آب؛ طوفان هم مضاف بر مشکلات شده است.
    وی بیان کرد: باید روان‌آب‌های ناشی از  سیلاب‌های موسمی ذخیره شوند که می‌توانند آب را برای مدت زیادی ذخیره کنیم مثلا با احداث سد در منطقه چابهار که آب‌های در پی بارندگی را ذخیره می‌کند توانستیم ۱۱ برابر سد لتیان را ذخیره کنیم.
    به گفته این نماینده مجلس؛ اگر روان‌آب‌ها را مهار کنیم به جای اینکه پرت و یا تبخیر شوند، می‌توانیم جهت تامین نیازی آبی منطقه بهره‌برداری کنیم، اما متاسفانه در حوزه آبخیزداری هیچ کاری در سطح استان سیستان و بلوچستان انجام نشده است، بنابراین در صورتی که بارندگی هم داشته باشیم این روان‌آب‌ها راهی پاکستان شده و در هامون‌ها تبخیر می‌شوند و یا اینکه در مسیر از شهری به شهر دیگر به هدر می‌روند.
    کشاورزی اولین قربانی خشکسالی
    باید توجه داشت که در یک روند معمول کشاورزی اولین بخشی است که تاثیرات خشکسالی را بازتاب خواهد داد اما تاثیرات خشکسالی در ادامه، در بخش‌های مختلفی از صنعت برق‌آبی گرفته تا حتی گردشگری و حمل‌ونقل نیز گسترش خواهد یافت. کما این که کارشناسان سازمان ملل در سال 2022 برآورده کرده بودند که تنها در دو دهه گذشته، خشکسالی در جهان بر زندگی ۱.۵ میلیارد نفر تاثیر گذاشته و موجب زیان اقتصادی به میزان حداقل ۱۲۴ میلیارد دلار شده است. اثرات اجتماعی خشکسالی بر وضعیت کشاورزان نیز در پنج عامل افزایش آسیب های اجتماعی، کاهش سطح بهداشت و تغذیه، اثرات روحی روانی خشکسالی، بروز اختلافات اجتماعی و ایجاد فقر در جامعه خود را نشان خواهد داد.
    خشکسالی نه تنها کار تامین غذا را مخدوش خواهد کرد بلکه تاثیرات گسترده‌ای هم خواهد داشت. همچنین خشکسالی علاوه بر کشاورزی در حوزه‌های دیگری مانند ساختمان‌ها تاثیرگذار است. فرسوده شدن ساختمان‌ها و خانه‌های با سرعت بیشتر، فرونشست زمین و تخلیه اجباری خانه‌ها تنها بخشی کوچک از پیامد‌های اقتصادی خشکسالی در بلندمدت دارد.
    به گزارش اقتصاد‌۲۴، یک مثال ساده در این باره را باید فاجعه باغ‌های پسته در سال ۱۴۰۰ دانست و در حالی که یک سال قبل از آن مزارع پسته دچار سرمازدگی شده بودند در بهار ۱۴۰۰ بود که کشاورزان خبر دادند مزارع پسته شان دچار چنان خشکسالی شده است که شاید هیچ محصولی در ادامه نداشته باشد و یکی از بزرگ‌ترین انفجار قیمت‌های این محصول ایرانی در همان دو سال رقم خورد. انفجار قیمتی که هیچگاه بازگشت به قبل را تجربه نکرد.
    خشکسالی و صنایع و بحران های اقتصادی
    از سوی دیگر باید توجه داشت که زیان‌های اقتصادی ناشی از خشکسالی جنبه‌ها و وجوه متعددی دارد که برخی از آنها با سرعت بیشتر خود را به رخ می‌کشد و برای مثال تاثیر خشکسالی بر بخش کشاورزی و منابع آبی پیش از سایر بخش‌ها نشانه‌های خود را آشکار می‌کند. باید توجه داشت که بخشی از اصلی‌ترین صنایع کشور که آنان را باید صنایع ارزآور و مادر دانست، همگی سنایع مادر هستند و شاید در حتی دو دهه نخست آغاز روند خشکسالی در این بخش آن چنان وضعیت اسفبار خود را نشان ندهد اما در ادامه افزایش روند خشکسالی ، برداشت بی رویه از سفره های آب زیرزمینی ، فرسایش خاک می تواند به تعطیلی این صنایع و یا کم کردن حوزه حضور آنان منجر شود. تعطیلی و یا کاهش فعالیت این صنایع در یک ارتباط مستقیم اقتصاد کشور را نشانه می گیرد.
    حمله خشکسالی به گلوگاه گردشگری کشور
    اما در همین حال باید توجه داشت که بر اساس نتایج تحقیقات مسبب حدود ۳۰ درصد از خسارات ناشی از بلایای طبیعی به دلیل خشکسالی در ایران است و در عین حال همین مساله باعث تخلیه بیش از ۱۰ هزار روستا در منطقه جنوب‌شرق کشور و کاهش ۳۰ درصدی گردشگری تنها در یک استان یعنی سیستان و بلوچستان شده است.
    این پدیده  از یک طرف با کاهش منابع آب، کاهش فعالیت‌های کشاورزی و از بین رفتن پوشش گیاهی باعث تغییر در ساخت مناظر طبیعی روستا می‌شود. از طرف دیگر با کاهش تولیدات زراعی و دامی، مشکلات اقتصادی فراوانی را در محیط روستا سبب می‌شود که در نتیجه آن روستاییان توانایی مالی لازم برای انجام فعالیت‌های خدماتی مرتبط با گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهم‌ترین صنایع دارای پتانسیل لازم برای کمک به توسعه فعالیت‌های اقتصادی جوامع محلی، تاثیر منفی خواهد داشت. کما این که اخبار متعدد از تخلیه کامل روستاهایی در مرز ایران و پاکستان و در استان سیستان و بلوچستان حکایت از عمق بحران دارد.
    بحرانی که نه تنها صنعت گردشگری ایران ، بلکه امنیت مرزی کشور را نیز هدف قرار داده است. از سوی دیگر حداقل اکنون دیگر روشن است که خشکسالی و عدم مدیریت آبی عملا تالاب های هامون و گاوخونی ، دریاچه ارومیه و زاینده رود را به نابودی کشانده است و در همه این موارد بدون تردید تاثیر مستقیم آن بر روند گردشگری و اقتصادی در گردش منطقه غیرقابل انکار است و در همین حال حداقل تالاب میانکاله و خلیج گرگان و تالاب بندرانزلی نیز در شرایطی در وضعیت پرخطر قرار دارند که بخش بزرگی از نبض گردشگری منطقه های جغرافیایی آنان ببند ادامه حیات آنان است و خشکسالی می تواند آن را به طور کامل نابود کند.
    از نمونه‌های آشکار این مساله نیز که بار‌ها سوژه پژوهش نیز قرار گرفته است تخلیه روستا‌های منطقه سیستان و زابل از سال ۱۳۷۷ به بعد و بر اثر خشک شدن رود هیرمند و تالاب هامون بود. تخلیه که اولین مرحله آن در بازه زمانی کمتر از ۲ سال رقم خورد و در فاصله سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹، ده‌ها پارچه آبادی به طور کامل از سکنه خالی شد، سکنه‌ای که بخشی اکنون در حاشیه چابهار زندگی می‌کنند.
    همچنین بر اساس همین آمار‌ها نیز تنها طی ۲۵ سال گذشته بیش از ۱۰ هزار روستا بر اثر خشکسالی در منطقه جنوب‌شرق کشور به طور کامل از سکنه خالی شده اند. از سوی دیگر نیز نتایج برخی تحقیقات و پژوهش‌های صورت گرفته در کشور نشان می‌دهد ۷۰ درصد از خساراتی که بر اثر بلایای طبیعی به کشور وارد شده ناشی از خشکسالی و سیل بوده است.
    کما اینکه باید توجه داشت بر اساس برآورد‌های سازمان جهانی گردشگری، ایران از نظر جاذبه‌های گردشگری در بین ۱۰ کشور برتر جهان قرار دارد، اما به لحاظ کسب درآمد ناشی از این صنعت بزرگ در رتبه ۷۰ جهان قرار دارد و تازه این رتبه به پیش از سال ۱۳۹۸ و شیوع کرونا باز می‌گردد و احتمالا در آمار‌های تازه وضعیت بدتر خواهد بود.
    این در حالی است که منابع داخلی نیز مساله بحران گردشگری در دو سال اخیر ایران را دو عامل «کرونا» و «خشکسالی» دانسته اند و این به آن معناست که حتی پیش از آمار‌های تازه سازمان‌های جهانی نیز مساله خشکسالی به عنوان یک عامل مهم نابودی گردشگری در ایران مطرح بوده است. کما اینکه خشکسالی به دلیل تغییرات آرام و طولانی مدتی که داشته، اثرات مخرب طولانی‌تری به بار آورده است و این تخریب وسیع ایجاد شده حالا بازتاب خود را به رخ می‌کشد و تازه بخشی از آسیبی است که باید به آن توجه کرد و در ادامه احتمالا این روند اسفبارتر نیز خواهد بود.