کد خبر: 13674 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 19 مرداد 1402
آدرس غلط شهرداری برای فرار از مسئولیت
مافیای ساخت و ساز در بهشت است یا خلازیر؟
شهرداری تهران پس از فاجعه خلازیر که ۵ نفر در آن جان باختند، تلاش دارد تا در قامت طلبکار و فداکار قرار بگیرد. موضعی که البته با توجه به پیشینه این دست اتفاقات در کشور چندان عجیب هم نیست؛ دادن آدرس غلط. شهرداری و رسانههای حامیاش تلاش دارند تا همچنان ژست مبارزه با فساد و مافیای ساختوساز را حفظ کنند و اینگونه نشان دهند که مافیای ساخت و ساز هجمه رسانهای علیه این آنها تدارک دیده است. در حالی که هیچ رسانه و شهروند آگاهی تاکنون اعتراضی به تخریبهای ساختمانها غیرمجاز نداشته بلکه سوال اینجاست که شهرداری تاکنون در جایگاه ناظر دقیقا کجا بوده است؟
به گزارش فراز ، فقط چرخ کوتاهی در خلازیر و شهرک احمدیه نشان میدهد که اسکلتهای بیحساب و کتاب چطور تا پنج و حتی شش طبقه در این منطقه بالا رفتهاند. موضوعی که عدم نظارت شهرداری بر ساختوسازهای این منطقه را روشن میکند. و امضایی است پای سند ناکارآمدی زاکانی و مدیریت شهری او. پیگیریهای «فراز» نشان میدهد که در ساختوسازهای غیراصولی و غیرقانونی شهرک احمدیه خلازیر پای مافیا در میان نیست، بلکه در تراکمفروشیهای شهر تهران و مناطق گران شهر است که مافیا برجهای بدقواره بالا میبرد.
در آفتاب داغ این روزهای تهران، شهرک احمدیه شبیه بیابانی است که در آن اسکلتهای بدقوارهای بی حساب و کتاب بالا رفتهاند. در محدود منطقه ۲۰ تهران، کنار اتوبان شهید کاظمی، جایی که حتی خیابانبندیها بیاصول کنار هم ردیف شده و این روزها تا چشم کار میکند ساختمان نیمهکاره و آوار در آن وجود دارد. اما از دیروز خیابانها و کوچهها که اکثرا خاکی است پر شده از ماموران شهرداری و نیروی انتظامی. ماموران شهرداری مسئول تخریب ساختمانهای غیرمجاز هستند و نیروهای انتظامی اوضاع را تحت کنترل گرفتند.
در انتهای یکی از کوچهها که نسیم نام دارد جلوتر از یکی از همین اسکلتهای غیرمجاز بسته شده است. بعد از فاجعه دیروز گویا شهرداری تازه متوجه شده که باید استانداردهایی را هم برای تخریب این دست ساختمانها در نظر بگیرد و مردم و دست اندرکاران نباید در اطراف آن مشغول فیلمبرداری و تماشا باشند.
تاکنون از تخریب غیراصولی دیروز ۴ کشته و بیش از ۱۰ مجروح به جا مانده و دو نفر هم زنده از زیرآوار بیرون آورده شدند. جایی که شهرداری تهران پس از چند ماه گویی تازه آن را کشف کرده و انگار پیش از این مسائل مهمتری از نظارت بر ساختوسازها در شهر داشته است.
تخریبهای گسترده و قطار نیروهای یگان ویژه
آواربرداری همچنان ادامه دارد اما مسئولان در نقاط دیگر نیز مشغول تخریب هستند؛ جایی که یک پلاستیک آبی بزرگ مقابل آن کشیده شده است. از پشت پرده پلاستیکی آبی ناگهان قطاری از ماموران موتورسوار یگان ویژه بیرون میآیند. در بلوار اصلی هم تعداد زیادی ون پلیس و ماشینهای شهرداری و نیروی انتظامی پارک هستند. مردم میگویند بعد از اتفاق دیروز تعدادشان بیشتر هم شده. هر چند که از تخریب دیروز فقط یک فیلم منتشر شد اما تخریبهای بسیار دامنهدارتر بوده و همچنان ادامه خواهد داشت. آنقدر ساختمان نیمهکاری فلزی و مخروب در این منطقه وجود دارد که به راحتی نمیتوان آدرس محل تخریب ساختمان دیروز که ۴ کشته تاکنون به جا گذاشته را پیدا کرد. وقتی از یکی از کارگران آدرس محلهای تخریب شده را میپرسم میگوید: «کدام یکی؟ دیروز هر جا که دیدیم داشتند تخریب میکردند.»
اسکلتهای شهرک احمدیه فقط شمایلی از ساختمان دارند و حتی با چشم غیرکارشناس هم کیفیت پایین تیرآهنهای مشخص است. این اسکلتها حداقل تا چهارطبقه و بعضا بیشتر هم بالا رفتهاند. این منطقه نزدیک ضایعات آهن فروشهای خلازیر است که در ادامه آنها در زمینهای بایر مغازههایی هم ساخته شده است. بعضی از مردم میگویند تقصیر خودشان است که ساخت و ساز غیرمجاز انجام دادند. اما ساختوسازها فقط مختص ساختمان نیست و مغازههای زیادی هم که در همان منطقه در ادامه مغازههای ضایعات آهن ساخته شدند خراب شدهاند. از این مغازهها هم آوارهایی همچنان به جا مانده است.
گویی شهرداری با همان دست فرمان تخریب مغازهها سراغ ساختمانها رفته و در نهایت فاجعه به بار آمده است. اهالی میگویند که همه تخریبها با لودر انجام شده و انفجاری در کار نبوده و کسی از آنها صدای انفجاری مرتبط با تخریب نشنیده است.
غفلت چند ماهه شهرداری از ساختمانها
هرچند که اهالی هم میگویند این ساختمانها غیرمجاز ساخته شده اما یک سوال مهم از شهرداری وجود دارد. اینکه چطور تاکنون نسبت به این تعداد از ساختمانهای غیرمجاز و ساختوسازهای غیراصولی غفلت شده است؟ هر یک از ساختمانها حداقل چهار طبقه دارند و هر ساخت هر طبقه اسکلت بین ۱۰ تا ۱۵ روز زمان میبرد. بنابراین ساخت این ساختمانها حداقل ۵۰ روز پیش انجام شده که البته برخی از آنها فقط اسکلت فلزی نیستند و به طرزناشیانه و غیراصولی آجرچینی هم شدهاند.
شهرداری تهران در این دو ماه چطور واکنشی به این ساختوسازها نشان نداده که امروز ناگزیر شود با تخریبهای پرهزینه سراغ آنها برود؟ به نظر میرسد که نظارت شهرداری بر این منطقه حلقه مفقوده مدیریت شهری بوده که در دوره شهرداری علیرضا زاکانی مسبب مشکلات بسیاری شده است. اهالی منطقه میگویند این ساختمانها در ماههای اخیر ساخته شدهاند و اگر چنین نبود امروز بیش به جای اسکلت فلزی ساختمان کاملی شده بودند.
بر اساس مشاهدات میدانی تخریبها در شهرک احمدیه خلازیر ادامه دارد. با این همه مشخص نیست که دقیقا چه کسانی این ساختوسازها را انجام دادند. اهالی منطقه که میگویند مردم دست به این کار زدهاند اما تاکنون اعتراض یا درگیری میان مردم و نیروهای شهرداری درنگرفته است. حال باید دید که این روند چگونه قرار است کل منطقه شهرک احمدیه از ساختمانهای غیرمجاز خالی کند و چطور جلوی تکرار ساخت این دست ساختمانها را میگیرد. جایی که اهالی میگویند مشابه این دست ساختمانها که امروز خانوادههای در آن زندگی میکنند کم نیست.
شهرداری در اعتراضات نظارت را فراموش کرد؟
حتی بیشتر اهالی منطقه خلازیر که با آنها گفتوگو کردیم نیز از این ساختوسازهای غیرمجاز گلایه دارند. اما این ساختوساز نه کار مافیا بلکه برخی از مردم همان ناحیه است. آنها در این زمینهای بایر و خاکی دست به ساختوسازهای غیرقانونی و البته غیراصولی زدند. این ساختوسازها در دوره مدیریت زاکانی انجام شده و میزان پیشرفت ساختمانها هم گواهی هم همین موضوع است. چراکه اکثر این ساختوسازها تا مرحله اسکلتسازی و آجرچینی پیش رفتهاند و اگر پنج طبقه را در نظر بگیریم، هر طبقه حدود ۱۵ روز زمان میبرد که در مجموع بین ۲ تا ۳ ماه خواهد بود. برخی از این ساختوسازها هم بر اساس گفته اهالی سال گذشته در بحبوحه اعتراضات در کشور انجام شده است. موضوعی که دستمایه رسانههای حامی شهرداری برای ربط دادن این ساختوسازها و فاجعه اخیر به اعتراضات است.
حال سوال اینجاست که چرا اعتراضات باید عملکرد نظارتی شهرداری تهران را تحت تاثیر قرار دهد؟ آیا شهرداری مشغولیتهایی به جز مسئولیت اصلی خود یعنی خدمات شهری و شهرسازی دارد که اعتراضات بر آن اثرگذار باشد؟ مگر اینکه شهرداری همانطور که قصد استخدام نیروهای حجاببان داشته در اعتراضات نقش دیگری خارج از وظایف اصلی خود به عهده گرفته باشد.
مافیای ساخت و ساز پشت تخریب باغهای تهران است
به گزارش فراز ؛ آدرس غلط دیگر شهرداری پنهان شدن پشت موضوع مافیای ساخت و ساز است. مافیای ساخت و ساز کسانی هستند که در شهرک غرب یا منطقه یک تهران برج بالا میبرند. اینکه این تراکمها چطور به این افراد فروخته میشود و اینکه چطور ۱۲۸ هزار هکتار از باغهای تهران از بین رفته و تبدیل به تراکم و برج شده سوالاتی است که شهرداری باید به آن پاسخ دهد. یعنی درست جایی که پای مافیای ساخت و ساز در میان است. طبق آمارها باغها و زمینهای مشجر شهر تهران امروز حدود هزار و ۶۲۰ هکتار است که حدود ۲ تا ۳ درصد از سطح شهر تهران را تشکیل میدهد. با این همه باقی ماندن همین حد از باغها نیز میتواند به هوای تهران کمک کند. این در حالی است که شورای شهر ششم تهران در پی احیای لایحه برج باغ برآمد تا ساختوسازها در باغها را به رسمیت بشناسد. این مصوبه البته برای ۱۳ سال پیش از شورای شهر پنجم در زمان شهرداری حناچی هم وجود داشت که ملغی شد تا باغهای تهران بیش از این تخریب نشوند. علیرضا زاکانی هم به محض روی کار آمدن این لایحه را ارائه کرد تا بار دیگر ساختوساز در باغات انجام شود و حتی مدعی شد این لایحه با حفظ باغات نیز سازگار است. موضعی که انتقادهای بسیاری برانگیخت.
افزایش بیرویه تراکم فروشی در دوره شهرداری زاکانی
هرچند که علیرضا زاکانی شهردار مدعی است که حتی یک سانتیمتر در دوره او تراکم فروشی نشده و خدا به بودجه شهرداری برکت داده اما آمارها حقیقت دیگری را نشان میدهد. در زمستان ۱۴۰۰ شهرداری تهران در پروانههای صادر شده اجازه ساخت و ساز ۲.۲ میلیون متر مربع ساخت و ساز در مجموع زمینهایی به مساحت ۴۹۲ هزار متر مربع را داده است. این آمار به لحاظ سطح اشغال مجاز نشان میدهد که شهرداری به طور میانگین اجازه بارگذاری و ساخت و ساز ۷۵۶ درصدی را در مجموع پروانههای ساختمانی صادر شده داده است.
این در حالی است که بر اساس دادههای مرکز آمار، در زمستان ۱۳۹۹ شهرداری تهران به طور میانگین در پروانههای ساختمانی صادر شده اجازه بارگذاری و ساخت و ساز ۵۸۷ درصدی را داده بود.
به این ترتیب یک سال پس از نشست بر صندلی ساختمان بهشت زاکانی اجازه افزایش ۱۶۹ واحدی میانگین بارگذاری و ساخت و ساز با مجوز شهرداری را داده که به معنی واگذاری بیشتر تراکم برای ساخت و سازها تا حدود ۳۰ درصد دارد. نام دیگر این کار «شهر فروشی» است که البته زاکانی منکر آن است و سعی دارد با عباراتی مثل بهسازی و نوسازی بر آن سرپوش بگذارد.
هرچند که از دو سال مدیریت دوره ششم تنها گزارش مرکز آمار ایران درباره پروانه های ساختمانی صادر شده در سال ۱۴۰۰ منتشر شده هیچ دادهای از مراکز مستقل مثل مرکز آمار ایران به صورت کامل برای ارزیابی کارنامه زاکانی و مدیریت شهری و شورای شهر ششم در دسترس نیست. با انتشار گزارشها درباره میزان صدور پروانه ساخت در سال ۱۴۰۱ قطعا آمارها میزان تراکم و شهر فروشی شهرداری را مشخص میکند و شهرداری باید درباره آن پاسخگو باشد.
آدرس غلط دادن و تلاش برای نمایش کارآمدی با پایین کشیدن ساختمانهای غیرمجاز و غیراصولی دردی از شهر تهران دوا نمیکند. آن هم در حالی که این تخریبها هم به اندازه همان ساختوسازها غیراصولی بوده و منجر به کشته شدن ۵ نفر و جراحت بیش از ۱۱ نفر شده است. شهرداری و شخص علیرضا زاکانی شهردار تهران امروز باید پاسخگوی ۲ سال مدیریت خود باشد و در برابر ساختوسازهای غیرمجاز منطقه ۱۹، عدم نظارت و مسئولیت خود را بپذیرد.