سرمقاله

ماهمه مرده‌ایم! ‪/‬ محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • ارائه بسته‌های ویژه همراه اول به‌مناسبت روز مادر
  • حضور همراه اول با مجموعه‌ای از سرویس‌های فناورانه در نمایشگاه تلکام 2024
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 14154  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 28 مرداد 1402
    درباره حاشیه‌های ایجاد شده این روزهای تلویزیون
    «صدا و سیما» مال کیست؟
    همزمان با انتشار اخباری مبنی بر بازگشت رضا رشیدپور و محدرضا گلزار به صدا و سیمای ملی، واکنش‌های گسترده‌ای در این خصوص مطرح شده است. بر اساس گزارش‌ها، رشیدپور و گلزار به عنوان مجری‌های دو مسابقه به قاب تلویزیون باز می‌گردند. هر چند که رضا رشیدپور خیلی زود زیر بار فشارها به دلیل قطبی بودن فضا از حضور در قاب تلویزیون انصراف داد.
    به گزارش فرارو، ماجرا از آنجا آغاز شد که جواد فرحانی تهیه کننده برنامه تلویزیونی پانتولیگ اعلام کرد که مخاطبان به زودی شاهد این برنامه با اجرای محمدرضا گلزارخواهند بود. فرحانی تاکید کرد که تهیه این برنامه و حضور گلزار به عنوان مجری تا حد زیادی مدیون همکاری و حمایت مدیران ارشد صدا و سیما است. حمید مراوندی مجری طرح مسابقه «سیم‌آخر» نیز خبر داده بود که رضا رشیدپور بار دیگر با این برنامه تلویزیونی با مخاطبان رسانه ملی همراه می‌شود.
    محسن برمهانی، معاون سیما با تاکید بر این که برخی افراد متوجه اشتباهات خود شده‌اند، به طور ضمنی به بازگشت گلزار و رشیدپور اشاره کرده بود. اما همه واکنش‌ها به این بازگشت‌ها مثبت نبود. یکی از نخستین واکنش‌های منفی را حمیدرضا شهبازی طنزپرداز و مجری خبرساز تلویزیون نشان داد که به سرعت علیه رشیدپور و گلزار توییت زد، البته وی فقط به توییت اکتفا نکرد و در تلگرام و اینستاگرام نیز ویدئویی اعتراضی منتشر کرد، وی در بخشی از اعتراض خود گفت: «قرار نیست بسیجی، فحش‌خور زمان فتنه و جنگ و... باشه و در عافیت، سلاح‌ورزی‌ها و رشیدپور‌ها و آخوندی‌ها، در میدان اقتصاد و فرهنگ و سیاست جولان بدهند. ما زورمون به هیچ‌کس هم نرسه، به خودمون که میرسه! زورمون می‌رسه یقه خودمون رو بگیریم که آهای! مرد حسابی، بلند شو، داد بزن، نذار فحش به نظام و انقلاب و نایب امام زمان و شهدا عادی بشه»
    این رفتار شهبازی با واکنش سریع و تند یکی از مدیران شبکه ۳ مواجه شد که در توییتی کنایه آمیز نرخ اندک مخاطبان برنامه شهبازی را به وی یادآوری کرد. روزنامه کیهان نیز در مطلبی در اعتراض به بازگشت رشیدپور به تلویزیون نوشت: «مطالب مخدوشی که در صفحه شخصی‌اش در فضای مجازی برای همراهی با فتنه سال ۱۴۰۱ نوشته بود باقی است و این خود گواه گرایش اصلی اوست.» با این وجود برخی رسانه‌های نزدیک به دولت نیز در خصوص موضع گیری‌های اخیر هشدار داده اند. خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت: «اینکه برخی رسانه‌ها با حمایت از وحید جلیلی به مدیران شبکه ۳ و یا با حمایت از برنامه‌های شبکه ۳ و مدیران آن، به وحید جلیلی حمله‌ور می‌شوند، راهبرد و تاکتیک خطرناکی است که تولید نفاق می‌کند.»
    این نخستین باری نیست که چهره‌های صدا و سیما مدتی از این رسانه دور مانده و به آن باز می‌گردند، اواخر دهه ۱۳۸۰ و در طول دهه۱۳۹۰ برخی بازیگران صدا و سیما به شبکه ماهواره‌ای جم در کشور ترکیه مهاجرت کردند، اما تعدادی از آنان بازگشتند و حتی پس از بازگشت در سریال‌های صدا و سیما حاضر شدند. اکنون، نوع واکنش‌ها به بازگشت رشیدپور و گلزار به صدا و سیما سوالاتی را مطرح می‌کند از جمله این که نگاه صفر و صدی که خواهان حذف برخی چهره‌ها برای همیشه از صفحه تلویزیون است، تا چه حد موجه به نظر می‌رسد؟ آیا حرکت صدا و سیما به سمت تک قطبی شدن شتاب خواهد رفت یا مدیران صدا و سیما با حضور رشید پور و گلزار سعی در آشتی دادن مخاطبان با رسانه ملی دارند؟ فرارو در راستای پاسخ دادن به این پرسشها با عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا گفتگو کرده است:
    صداوسیما رسانه ملی است نه حزبی
    عباس سلیمی نمین به فرارو گفت: «صدا و سیما باید فضایی باشد برای صاحبان سلایق و دیدگاه‌های مختلف. بنابراین، برای انجام رسالت مهم خود، یعنی پوشش دادن به سلایق همه اقشار جامعه طبیعتاً باید از افراد دارای تفاوت‌های فکری استفاده کند. صداو سیما نمی‌تواند بدون به کارگیری برنامه‌سازان و مجری‌های مختلف، تمامی نیاز‌های مخاطبان را پوشش دهد. طیف مخاطبان صدا و سیما بسیار گسترده است. طبیعی است که گاهی برخی هنرمندان و برنامه‌سازان دچار خطا‌هایی شوند. آیا ما انتظار داریم که هنرمندان ادراک سیاسی سطح بالا داشته باشند یا هرگز اشتباه نکنند؟ حتی افرادی با ادراک و فهم سیاسی بالا نیز دچار خطا‌هایی می‌شوند. وقتی فردی که خطا کرده متوجه می‌شود و خود را اصلاح می‌کند، باید نه تنها در رسانه ملی بلکه در کل نظام، وسعت نظر وجود داشته باشد و از خطای این افراد چشم پوشی شود. هنرمند، الزاماً قابلیت‌های تحلیل سیاسی ندارد و در نتیجه هر رفتاری کند، با منظور خاصی انجام نمی‌شود. گاهی هنرمندان در تشخیص برخی موارد جزئی هم دچار مشکل می‌شوند و این هم ایرادی ندارد، چون هنرمند‌ها تحلیلگر نیستند. این که یک مجری خوب حرف می‌زند یا طنازی می‌کند و مخاطب جذب می‌کند به معنای قدرت تحلیلی وی در همه زمینه‌ها از جمله در حوزه سیاست نیست.»
    وی افزود: «اگر با چنین شرایطی مواجهیم که افراد محبوب مردم، خطایی کرده اند، اما برگشته اند، چرا باید رسانه ملی را در حد گروگان جمله «اگر این‌ها بیایند ما می‌رویم» تقلیل دهیم؟ این اصلا چه حرفی است؟! مشخص است، آن شخصی که چنین برخوردی کرده و چنین موضعی گرفته، نگاه کلان به مسائل ملی ندارد. مسائل ملی که حزبی نیست یا محدود به گروه و دسته‌ای خاص نمی‌شود. اگر مجری معترض به بازگشت این افراد، فقط برای یک گروه، یا حزب، فعالیت رسانه‌ای می‌کرد، می‌توانست بگوید حزب من و دسته من، جایی برای دیگران ندارد، اما مجری معترض در رسانه ملی کار می‌کند و در نتیجه، باید نگاه ملی داشته باشد. این نوع اظهارات، دقیق و شایسته نیست.»
    نیاز صدا و سیما به مدیریت در سطح ملی
    این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: «وقتی هنرمند و مجری صدا و سیما اصراری بر خطای خود ندارد و مایل است با حضور در رسانه ملی مجددا در خدمت مخاطبان کشور باشد، باید حتما بازگشت را بپذیریم و زمینه اصلاح را فراهم کنیم. مسدود کردن راه‌های بازگشت، نشان از نداشتن صبر و تحمل دارد. مگر هیچ یک از ما دچار خطا نمی‌شویم؟ مگر وقتی مرتکب خطایی می‌شویم انتظار بخشش نداریم؟ پس چرا حاضر نیستیم، راه بازگشت و بخشش را برای سایرین باز کنیم؟ این نوع رفتار‌ها حتی با آموزه‌های دینی ما سازگار نیست. در آموزه‌های دینی ما تاکید شده که اگر شخصی اصرار بر خطای خود نداشت و خطای خود را اصلاح کرد، ما باید وی را پذیرا باشیم؛ بنابراین تولید در رسانه ملی باید متنوع باشد و مخاطبان از گرایشات مختلف نیز باید بتوانند از برنامه‌های تلویزیون لذت ببرند.»
    وی افزود: «ما در صدا و سیما به مدیریت در سطح ملی نیاز داریم، برای این که بتوانیم در سطح ملی مدیریت انجام دهیم، باید با نگرش‌های مختلفی تعامل داشته باشیم، تعامل مدیریتی با گرایش‌های مختلف توانمندی می‌خواهد، این موضوع به این معنی نیست که سلائق خاصی بر رسانه ملی حاکم شوند. رسانه ملی باید بر اساس قانون اساسی و موازین اسلامی عمل کند، من نمی‌گویم رسانه ملی به شکلی عمل کند که سلائق شخصی در رسانه ملی وارد شود، اما استفاده از نیرو‌هایی که دارای قابلیت بالا با گرایش‌های گوناگون هستند، یک هنر ویژه می‌خواهد. اگر مدیران می‌خواهند رسانه ملی قدرتمندی داشته باشند باید سعه صدر و وسعت نظر خود را بهبود ببخشند. حضور نیرو‌های مختلف با گرایشات مختلف تحت یک مدیریت یکسان با افق دید باز می‌تواند رسانه ملی را در جایگاه واقعی خود تقویت کند.»
    سلیمی نمین تاکید کرد: «ما امروز در همه عرصه ها، باید جایی برای خطای افراد قائل باشیم، ما باید متوجه باشیم که افراد در سنین خاص یا شرایط خاص رفتار‌هایی می‌کنند که شاید از دید مدیران خطا باشد. حتی مدیران رده بالا نیز اشتباهاتی دارند، شایسته نیست که روی خطا‌های افراد پافشاری کنیم. افرادی که در جایگاه‌های رفیع معرفتی هستند، سریعتر متوجه اشتباهات خود می‌شوند، اما هیچ یک از ما معصوم نیستیم و معصوم نبودن یعنی همین خطا کردن. احسنت بر افرادی که شهامت دارند، خطای خود را تشخیص داده و به خطا‌ها اعتراف می‌کنند. ما باید بفهمیم که انسان‌ها با توجه به جمیع تمایلات و خصایصی که در وجودشان است، ممکن است از مسیر خاصی خارج شوند. این که یک مجری یا هنرمند ابراز تمایل دارد به صدا و سیما برگردد یعنی متوجه خطای خود است. اما وقتی بگوییم «حق نداری برگردی»، مترادف با این است که ما تمایل داریم تو بر همان خطای خود باقی بمانی.»