سرمقاله

نقش گنگسترها در اقتصاد ایران! ‪/‬ محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 14995  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 11 شهریور 1402
    در گفت‌وگو با رئیس سابق سازمان محیط‌زیست مطرح شد
    اسمش شده دریاچه نمک، نه دریاچه ارومیه
    عیسی کلانتری می‌گوید: در دریاچه دیگر آبی به آن صورت وجود ندارد، تا جایی که من اطلاع دارم، غلظت نمک در آن قسمتی هم که آب هست، به بالای ۵۰ درصد رسیده است. کلا کمتر از ۷۰۰ تا ۷۵۰ میلیون مترمکعب  آب باقیمانده که آن هم آبی محسوب نمی‌شود و آب و نمک کامل است. تا آخر شهریور هم همین میزان تبخیر می‌شود و آبی نمی‌ماند، درواقع چیزی که می‌ماند اسمش می‌شود دریاچه سابق ارومیه.
    شاید سِر شده‌ایم،‌ یا شاید «آنقدر عزا بر سرمان ریخته...» که دیگر خشک شدن دریاچه ارومیه مثل گذشته دغدغه‌مان نباشد، اما اگر پای صحبت‌های عیسی کلانتری بنشینید، هم بی‌حسی‌تان تمام می‌شود و هم «فرصت زاری» پیدا می‌کنید.او که پیش از این در گفت‌وگویی مفصل با خبرآنلاین، گفته بود: «دریاچه خشک شود، گرد و غبار نمکی آن تا ۴۰۰ کیلومتر خواهد رفت، اگر دریاچه خشک شود به مرور مردم باید تبریز را تخلیه کنند، چراکه بیش از ۱۰ سال نمی‌توانند غبار نمکی را تحمل کنند، جابه‌جایی شهر تبریز شاید ۵۰۰ میلیارد دلار پول بخواهد.» حالا وقتی از حال دریاچه ارومیه از او می‌پرسم، می‌گوید:« دریاچه سابق ارومیه.»رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست و دبیر سابق ستاد احیای دریاچه ارومیه دیگر چندان به احیای دریاچه امیدی ندارد. دلایلش را در گفت‌وگوی پیش‌رو با خبرآنلاین توضیح داده است.
    آقای کلانتری از دریاچه ارومیه چه خبر؟
    دیگر نمی‌شود اسمش را گذاشت دریاچه، اسمش را می‌شود گذاشت دریاچه نمک،‌ آب و نمک.
    چرا؟
    در دریاچه دیگر آبی به آن صورت وجود ندارد، تا جایی که من اطلاع دارم، غلظت نمک در آن قسمتی هم که آب هست، به بالای ۵۰ درصد رسیده است. کلا کمتر از ۷۰۰ تا ۷۵۰ میلیون مترمکعب آب باقیمانده که آن هم آبی محسوب نمی‌شود و آب و نمک کامل است. تا آخر شهریور هم همین میزان تبخیر می‌شود و آبی نمی‌ماند، درواقع چیزی که می‌ماند اسمش می‌شود دریاچه سابق ارومیه.
    چه شد که سرنوشت دریاچه ارومیه به اینجا رسید؟
    حق‌آبه دریاچه در دو سال اخیر پرداخت نشده است. دو سال است که دریاچه رها شده،‌ ببینید آنجا سالانه ۷۵ سانتی‌متر تبخیر دارد، دو سال هم که آبی به آن اضافه نشده،‌ در واقع حدود یک و نیم متر آب از بین رفته، پس دیگر چیزی نمانده است.
    چند ماه پیش با شما گفت‌وگویی داشتیم و آنجا گفتید که می‌خواهید با آقای مخبر، معاون رئیس‌جمهور درباره دریاچه ارومیه و وضعیتی که دارد، صحبت کنید و هشدار بدهید که دریاچه در حال نابودی است، توانستید با ایشان صحبت کنید؟
    نه نتوانستم با آقای مخبر صحبت کنم اما از طریق یکی از همکاران سابق ما در وزارت‌خانه که باجناق ایشان بود، پیغام دادم که این وضعیت مدیریت، دریاچه را خشک می‌کند. البته نمی‌دانم پیغام من به ایشان رسید یا نه.
    کدام وضع مدیریت؟ چه باید می‌کردند؟
    برای دریاچه باید جنگید، آب دریاچه را طی سال‌های اخیر قطره قطره جمع می‌کردیم، شما فکر کنید شهرداری تبریز کنار فرودگاه این شهر دریاچه‌ای را درست کرده بود که حدود ۳۰۰ هزار متر مکعب آب نیاز داشت،‌ ۵ سال دنبال این آب بود و حاضر نشدیم حتی یک قطره آب بدهیم،‌ چون حاضر نبودیم آب دریاچه در جایی دیگر استفاده شود، ولی خب ۹۰ درصد از آب دریاچه ارومیه که از آذربایجان غربی می‌آید، ده درصد از آذربایجان شرقی می‌آید، احتمالا آن ۹۰ درصد به دریاچه نرسیده و جای دیگه مصرف شده، وزارت نیرو هم خست به خرج داده و وضع به اینجا رسیده است.
    چه کسی مانع آن سهم ۹۰ درصدی دریاچه می‌شود؟
    ببیند مساله اینجاست که استاندار یا نمایندگاه آذریابجان غربی، دغدغه دریاچه را ندارند، ترجیح می‌دهند مردم استان‌شان را راضی نگه دارند و به دریاچه کاری ندارند. احیای دریاچه هرگز اولویت نمایندگان آذزبایجان غربی در مجلس نبوده تا برایش بجنگند. حتی اولویت مردم آذربایجان غربی هم نیست، برای مردم آذربایجان شرقی چرا، قطعا اولویت دارد. دولت هم کلا موضوع را رها کرده و دریاچه‌ای که بی‌صاحب شده باشد، خشک می‌شود.
    با وجود همه مسائلی که مطرح کردید،‌ اما اگر سراغ منتقدان شما و عملکرد دولت دوازدهم در این حوزه برویم، پاسخ آنها هم این است که تا پیش از دولت سیزدهم، مساله احیای دریاچه ارومیه رها شده بود و ستاد احیا که زیر نظر شما بود، بودجه‌ هنگفتی را صرف کرد و به نتیجه هم نرسید. پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
    ببینید قرار بود دریاچه بین سال‌های ۱۴۰۹ تا ۱۴۱۱ در صورت اجرایی شدن همه برنامه‌هایی که تعریف و مصوب شده بود،‌ ۱۵ میلیارد مترمکعب آب داشته باشد.
    پول‌هایی که گفته می‌شود خرج شده، ربطی به ستاد احیای دریاچه ارومیه نداشت و در وزارت‌خانه‌ها هزینه شده است، ۸۳ درصد از بودجه مصوب برای احیا را وزارت نیرو گرفته بود تا به قرارگاه بدهد برای حفر تونلی که آب را از رودخانه زاب به دریاچه بیاورد. ۵۰۰ میلیون دلار به قرارگاه بابت این موضوع داده شد و حدود ۱۰۲۰ میلیارد تومان هم بعدتر اختصاص یافت.
    ۱۴درصد از بودجه هم به وزارت جهاد کشاورزی داده شد برای صرفه‌جویی در ۴۰ درصد اب مصرفی از رودخانه با آبیاری تحت فشار و سازه‌ها مربوطه و اقداماتی از این دست. دو درصد هم به سازمان محیط زیست داده شد، نیم‌درصد هم به دانشگاه صنعتی شریف داده شد و استانداری‌ها برای کارهای برنامه‌ریزی و فرهنگ‌سازی و از این قبیل کارها. یعنی بودجه ستاد کمتر از نیم‌درصد بوده ، ۴ دهم درصد بوده بودجه‌ای که از سوی ستاد احیا هزینه شده، پس ۹۹.۵ درصدش توسط دستگاه‌های اجرایی هزینه شده است. با این برنامه و هزینه‌ها قرار بود تا حدودا سال ۱۴۱۰ دریاچه احیا شود، اگر همین برنامه و هزینه‌ها نمی‌شد که تا سال ۱۵۰۰ هم دریاچه احیا نمی‌شد.
    کدام برنامه‌ها و مصوبه‌ها دقیقا اجرا شد؟
    تونل زاب، ساخت تصفیه‌خانه‌های تبریز و ارومیه و شهرهای دیگر، لایروبی کانال‌ها و ..همه این‌ها انجام شد، اگر انجام نمی‌شد که اصلا آبی برای دریاچه جمع نمی‌شد. در واقع همه این کارهای سخت‌افزاری برای تامین آب دریاچه انجام شد، فقط مانده بود گرفتن حق‌آبه از وزارت نیرو و تخصیص آب به دریاچه،‌همین تنها کاری بود که آقایان باید انجام می‌دادند که انجام ندادند.