کد خبر: 15445 | صفحه ۵ | جهان ورزش | تاریخ: 20 شهریور 1402
۶ ماه دیگر هیچ کس حامد حدادی را یادش نیست!
حمله کاپیتان سابق تیم ملی به یک گروه خاص
صمد نیکخواه بهرامی اعتقاد دارد حضور برخی افراد کوچک باعث غیبت ستارههای نسل طلایی در بسکتبال امروز ایران شده است.
به گزارش ورزش سه، با خداحافظی حامد حدادی از تیم ملی، پرونده نسل طلایی بسکتبال ایران هم بعد از نزدیک به دو دهه بسته شد. نسلی که چندین قهرمانی در آسیا، حضور در جام جهانی و المپیک را در کارنامه خود داشت و حالا هر کدام از ستاره های آن در گوشه ای از جهان مشغول فعالیت های شخصی خود و اغلب خارج از بسکتبال هستند.
صمد نیکخواه بهرامی، کاپیتان سابق تیم ملی که زوج اصلی حامد حدادی در ترکیب تیم ملی محسوب میشد، زودتر از هم تیمی سابق تصمیم به خداحافظی گرفت. این ستاره سابق بسکتبال که این روزها در آمریکا زندگی میکند، اتفاقات بسکتبال ایران را زیر نظر دارد، اما خوش بین نیست که با وضعیت فعلی این رشته بتواند همکاری ای با فدراسیون داشته باشد.
به بهانه نتایج ضعیف اخیر تیم ملی در جام جهانی و خداحافظی حامد حدادی، دقایقی با صمد نیکخواه بهرامی کاپیتان سابق تیم ملی بسکتبال همکلام شدیم که در ادامه مشروح صحبتهای وی را میخوانید.
کسی نمیتواند برای بسکتبال معجزه کند
بازیهای تیم ملی را در جام جهانی دیدم. نمیدانم برخی افراد کوته فکر هستند یا مغرض که اینگونه درباره نتایج اظهارنظر میکنند. باید بدانیم وضعیت بسکتبال ما در حال حاضر همین است و هیچ کس نمی تواند معجزه کند. زمان میبرد تا نسل جدید بتوانند به اوج برسند. وقتی ما میگوییم نسل جدید برخی حمله میکنند و میگویند این بازیکنان جوان نیستند. بحث من تجربه است. باید بازیکنانی مثل بهنام یخچالی و محمد جمشیدی بیشتر در تیم ملی داشته باشیم که میدان دیدهاند. کسی با یکی، دو تورنمنت باتجربه نمی شود. الان داشته بسکتبال ما همین است. شاید اگر من بودم، محمد جمشیدی را به جام جهانی می بردم، اما حتی اگر او و چند بازیکن دیگر که اسمشان مطرح میشود هم بودند، اتفاق خاصی رخ نمیداد.
بردن ایران برای کره، ژاپن و لبنان مثل قهرمانی جهان بود
در دورهای هستیم که یکسری بازیکن جا افتاده و باتجربه کنار رفتهاند و زمان میبرد تا نفرات جدید خودی نشان دهند. با یکی، دو سال هم نمیشود کاری کرد. قرعه به نام جواد داوری افتاده که در این دوران رییس فدراسیون باشد. میدانم سخت است که ما به تیمهای آسیایی ببازیم و این را هواداران بسکتبال نمیتوانند قبول کنند. ما همه این تیمها را راحت میبردیم و برای تیم هایی مثل کره، ژاپن و لبنان بردن ایران مثل قهرمانی در جهان بود. به هر حال شرایط فرق کرده و هم این تیمها سرمایهگذاری کردند و هم ما افت داشتیم. همین ژاپنی که سهمیه المپیک گرفت، بعد از باخت ۱۵ سال قبلش به ما شروع به برنامه ریزی کرد.
هاکان دمیر بسکتبال ما را نمی شناسد!
من به برخی انتخابهای فدراسیون ایراد میگیرم، اما هر کسی جای داوری بود، نتیجه همین بود. هر کسی ادعا میکند، اگر من رییس فدراسیون شوم، میتوانم شش ماه بعد ایران را قهرمان آسیا کنم، جلو بیاید. در بحث انتخاب سرمربی هم هاکان دمیر ترکیهای روی نیمکت تیم ملی بود که از نظر من کوچینگ خوبی نداشت. من سالها بسکتبال بازی کردم و نمیتوانم چیزی را اشتباه بگویم و اعتبار خودم را زیر سوال نمیبرم. هاکان بازیکنان ما و بسکتبال ما را نشناخته و احتمالا اطرافیانش هم اطلاعات غلط به او دادند یا شناخت درستی از بسکتبال ایران نداشتند. او قبل از قبول این سمت پتانسیل بسکتبال ما را نمیدانسته و یا بالاتر از این فرض کرده بوده است. اگر من سرمربی بودم، چند بازیکن دیگر را به جام جهانی می بردم.
برخی معادلات را من و شما نمیدانیم
یکسری معادلات هم هست که من و شما از آن خبر نداریم. رییس فدراسیون آدم غریبه ای با این ورزش نیست که بگوییم فریب میخورد. اگر یکسری اسمها را در بسکتبال میبینید، مطمئن باشید معادلات پشت پرده وجود دارد و این انتخابها بسکتبالی نیست.
انتخاب آرش بهادرزاده به عنوان سرمربی تیم ملی را نمی توانم هضم کنم. هر چقدر هم پرسیدم، جواب درستی نگرفتم. من هم گاهی اوقات با داوری صحبت میکنم، اما اگر مشورت هم بدهم، او کار خودش را می کند. فدراسیونی که از من مشورت بگیرد، هیچ وقت بهادرزاده را سرپرست تیم ملی نمی کند.
۶ ماه دیگر کسی حامد حدادی را یادش نمی آید
حامد حدادی بازیکن بزرگی بود که در اکثر موفقیتهای تیم ملی در دو دهه اخیر نقش داشته است. به هر حال ورزش همین است و یک روزی دوران حرفه ای به پایان می رسد. هر کار دیگری که داشته باشید، در 40 سالگی تازه شروع موفقیتهای شماست، اما در ورزش دوران بازنشستگی شما در سن 35 تا 40 سالگی فرا میرسد. منتظر این اتفاق بودیم و حامد تصمیم گرفت در اینجا به کار خود پایان دهد. البته طبق تجربه ای که خودم داشتم و برای دیگران دیدم، 6 ماه دیگر کسی از حامد حدادی حرف نمی زند! این بسکتبال ایران است که میماند.
مگر در دنیا چند انسان بالای 215 سانتیمتر دیدهاید؟
اینکه میگویند چرا برای حامد حدادی جایگزین نداریم، تا حدودی طبیعی است. در پروسه بازیکن سازی در پستهای مختلف زمان بالغ شدن متفاوت است. گارد راس 17، 18 سالگی، فورواردها 22، 23 سالگی و سنترها 26، 27 سالگی به پختگی می رسند. باید صبر کنیم چون بزرگترین مشکل ما در بسکتبال بازیکن سازی است. شاید به اندازه کافی به استعدادهای این پست توجه نمیشود. مگر در دنیا چند انسان بالای 215 سانتی متر دیدهاید یا میشناسید. برای ساختن یک سنتر خوب یک باشگاه باید سالها سرمایه گذاری کند.
نسل طلایی بسکتبال محدود به دو، سه نفر نبود
من موفقیتهای نسل طلایی بسکتبال را نه برای خودم میدانم، نه حامد. اینکه میگویند مثلث طلایی من، مهدی کامرانی و حامد حدادی وجود داشته، از نظر من به خاطر این بوده که چرخ دندههای بسکتبال به صورت همسان کار میکرده و چکیده آن 12 بازیکن حاضر در تیم ملی بوده است. نسل طلایی مربوط به کل بسکتبال ایران بوده، نه فقط دو، سه نفر. برای تکرار آن روزها باید خودخواهی را کنار بگذاریم و قبول کنیم که در بسکتبال دنیا در حال حاضر جایگاهی نداریم.
تا آدمهای کوچک باشند، ما کار نمیکنیم
من هر کاری بخواهم انجام دهم، قطعا بسکتبال را از همه بهتر بلدم. پس من و امثال من می توانیم به بسکتبال کمک کنیم. همه چیز پول نیست و گاهی اوقات باید به همین بازیکنان نسل طلایی که میگویید، توجه شود یا سمت ما بیایند. آدم های کوچک برای این در بسکتبال ما حضور دارند که امکانات و فکر درستی نیست. چون امثال من با این وضعیت نمیآییم کار کنیم. وقتی شما دیدید آدمهای کوچک در سرزمینتان سایهشان بزرگ میشود، بدانید آفتاب در حال غروب کردن است، آنها بزرگ نیستند. آدمهای کوچک مثل قارچ سبز میشوند. این وضعیت باید یک جا درست شود و درست شدنش دست سیاستگذاران ورزش است.