کد خبر: 16689 | صفحه ۹ | تولید و تجارت | تاریخ: 19 مهر 1402
چرا بازارهای سرمایه ایران پس از جنگ حماس و اسرائیل هیجانیتر رفتار کرد؟
پیچیدگیهای اقتصادی یک جنگ
شاید شنبه صبح کمتر کسی منتظر چنان حمله بزرگ و فراگیری از سوی حماس و نیروهای مقاومت فلسطین علیه اسرائیل بود، آنقدر که شگفتی بزرگ اول این بود که چطور دستگاه جاسوسی و سرویسهای امنیتی اسرائیل این طور دست و پا بسته شکست خوردند و در این دام افتادند. اما در ادامه حمله بی سابقه و غافلگیر کننده حماس به سرزمینهای اشغالی، بسیار زودتر از آنچه تصور میشد نظامیان اسرائیل علاوه بر نوار غزه در مناطق دیگر وارد درگیری شدند. این نکته نشان میدهد که دیگر گروهای مقاومت در نشستهای اخیرشان در کشورهایی چون مصر و لبنان بسترهای اولیه را برای انجام این عملیات در دستور کار خود قرار داده بودند. این در حالی است که اقتصاد همواره در مسائل سیاسی در جهان پیشرو است، اما این واکنش تند اقتصاد و بازارهای سرمایه در ایران چه نشانهای را با خود حمل میکرد؟ برای پاسخ این پرسش به سراغ «وحید شقاقی شهری» اقتصاددان، استاد دانشگاه و رئیس دانشکده اقتصاد خوارزمی رفتیم و این استاد دانشگاه به پرسشهای اقتصاد ۲۴ در این زمینه پاسخ داد.
* وضعیت بازارها و واکنش اقتصاد جهان و ایران را به مساله جنگ اسرائیل و حماس چطور ارزیابی میکنید؟ آیا چنین واکنشی همچون افزایش قیمت دلار و سقوط بورس را از بازارهای ایران انتظار داشتید؟
- من پس از آغاز حملات حماس به رژیم اشغالگر قدس و جنگ میان اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطین بازارهای جهانی را رصد کردم و متوجه شدم که آغاز این جنگ تغییرات ویژهای در شاخصهای اقتصادی جهانی ایجاد نکرده است. اگر شما نگاهی به واکنش بازارهای جهانی طلا یا نفت بیاندازید و یا واکنش بازار جهانی دلار را ببینید تقریبا متوجه میشوید این شاخصهای کلیدی جهانی چندان واکنش قابل توجهی به بحث حمله حماس به اسرائیل از خود نشان ندادند؛ لذا من معتقد هستم که اگر قرار بود تبعات سنگین تری بر بازارها میگذاشت پس اصولا باید شاخصهای جهانی واکنش شارپ و بیشتری از خود نشان میدادند. از همین منظر من روزهای یکشنبه و دوشنبه که این شاخصها و متغییرهای کلیدی در دنیا همچون نفت و طلا را که رصد میکردم و همین طور نسبت به بازارهای معروف بورس و متغییر قیمت نفت ارزیابی کرد، همگی نشان از واکنش محدود داشت. این نشان میدهد که جهان حداقل مجاب نشده است که این جنگ تبعات بزرگتری را میتواند در بر بگیرد.برای مثال در بحث جنگ روسیه و اوکراین، بازار انرژی یک واکنش جدی و شدیدی از خود نشان داد و قیمت انرژی یک رشد قابل توجه را تجربه کرد و نشان میداد که حداقل برای یک دوره کوتاه مدت بازار انرژی نسبت به جنگ روسیه و اوکراین واکنش نشان داده است. البته به تدریج و در طول زمان این اثرات تخلیه شد. ولی جالب است که در ۷۲ ساعت گذشته و پس از حمله حماس به رژیم اشغالگر قدس حتی همین بازار حساس، یعنی بازار انرژی و تقریبا اصلیترین بازارهای سرمایه خیلی واکنش قابل توجهی را در متغیرهای اقتصادی و مالی جهانی از خود نشان نداده است.
* اما بازارهای سرمایه در ایران واکنشهای پرهیجان و احساسی از خود نشان داد!
- موضوع این است که برخلاف روند جهانی در شاخصهای اقتصادی ایران اثرات این جنگ خود را بیشتر از تاثیرات بر سایر کشورهای خاورمیانه و دیگر کشورهای جهان نشان داد.
روز یکشنبه دیدیم که یک ریزش ۵۲ هزار واحدی در بورس رخ داد، و این ریزش در وضعیتی اتفاق افتاد که قیمتها بسیار مناسب و ارزنده بودند و این ریزش ۵۲ هزار واحدی واقعا بسیار عجیب است. قیمت دلار هم با آغاز جنگ از ۵۳ هزار تومان عبور کرد و در واقع یک مقاومت ۵۰ هزار تومانی، ماهها بود که شکسته نشده بود و چندین بار مقاومت قیمت دلار روی کانال ۵۰ هزار تومان به تلاش بازار برای عبور واکنش نشان داده بود و آن مقاومت ۵۰ هزار تومان نشکست، بعد از این آغاز حملات حماس به اسرائیل شکسته شد و نشان داد که این واقعه بر روی بازار طلا و دلار ما نیز اثر داشت و رقمی حدود ۳۰۰۰ تومان از مرز مقاومت ۵۰ هزار تومان بالا رفته است.البته پیش بینی من این است که نهایت واکنشی که بازار نشان خواهد داد ۱۰ درصد است و براورد من نهایت یک صعود ۱۰ درصدی در بازار دلار است.
* درواقع پالسهای اقتصاد به سیاست این است که روند این جنگ طولانی نیست و در اقتصاد ایران نیز ادامه دار نخواهد بود؟
- حتی این احتمال را میدهم که طی روزهای آتی رقمها به ماههای گذشته بازخواهد گشت.
اما در عین حال از بابت تاثیر و نقش سیاست خارجی در اقتصاد ایران معتقد هستم که از نیمه دوم سال آینده (سال ۱۴۰۳) قیمت دلار و همچنین در حوزه تورم تغییرات جدیتر و ماندگارتری را در پیش خواهیم داشت و احساس من این است که مساله جنگ اسرائیل و حماس یک اثرات کوتاه مدت و موقتی بر بازار بورس و قیمت دلار و طلا خواهد داشت و دوباره قیمتها به سطوح قبلی باز میگردد.من نگران زمان دیگری هستم و آن سال ۱۴۰۳ است. برای نیمه دوم سال آتی تحلیل من این است بحث انتخابات آمریکا و امکان تغییرات جدی که ممکن است در مورد تحریمهای ایران رخ بدهد، میتواند اثرات جدیتر، بیشتر و پابرجاتری را در حوزه تورم و انتظارات تورمی و قیمت دولت در اقتصاد ایران ایجاد کند.
* درواقع نظر شما این است که با توجه به واکنشی که بازارهای جهانی و همچنین نوع رفتاری که اقتصاد جهانی تاکنون به جنگ حماس و اسرائیل (یک مساله سیاسی) از خود نشان داده است، این جنگ مداوم و طولانی و احتمالا فراگیر نخواهد شد؟ در واقع برخلاف تهدیدات، احتمالا جنگ به ایران کشیده نمیشود اما در کوتاه مدت تا اینجا در اقتصاد نشان داده که خاتمه خواهد یافت. یعنی به نوعی نقشه راهی که بازارها و اقتصاد جهانی از خود درباره این واقعه سیاسی نشان داده، کنترل شدن جنگ و طولانی نبودن آن است؟
- بله چیزی که بازار جهانی و واکنش آن فعلا و در شرایط فعلی و با این رویدادها به ما نشان میدهد همین است که این روند طولانی نخواهد بود. برای مثال بازار نفت، یا بازارهای مهم بورس در کشورهای جهان، یا قیمت طلای جهانی، یا قیمت جهانی دلار چنین مسالهای را به ما نشان میدهد و حتی شاخصهای اقتصادی خود کشورهای پیرامونی و همسایه همین دو کشور درگیر در جنگ فعلا به ما نشان میدهد که این کشورها خیلی واکنش و تاثیری از این جنگ ندیدند.باید توجه داشت که بسیاری از این بازارها، بازارهایی هستند که وقایع را پیش خور میکنند یعنی اگر احتمال میدادند دامنه این درگیری وسیعتر شود قطعا واکنشهای شدیدتری از خود نشان میدادند و چون این مساله را محدود و موقتی در نظر گرفته اند، واکنش تند و هیجانی از خود نشان ندادهاند.
* پس سیاست خارجی را دخیل میدانید، اما وزن آنچه در سال آتی در سیاست خارجی و مناسبات جهانی در پیش داریم دارای اهمیت بیشتری در اقتصاد ایران خواهد بود؟
- آنچه در بازار ایران بعد از این حادثه رخ داد نسبت به بسیاری کشورهای دنیا هر چند هیجان بیشتری از خود نشان داد، ولی کوتاه مدت و موقتی است، اما احتمالا از تابستان سال آینده شرایط ایران، شرایط ویژهای خواهد بود و میتواند التهابها و انتظارات تورمی را افزایش دهد و میتواند مسبب تورمهای بالاتر شده و به جهش قیمت دلار نیز منتج شود، لذا دولت باید از همین حالا به سال آتی فکر کند. توجه کنید که امکان شدت گرفتن تحریمها در سال آینده بسیار جدی است. اکنون حدود دو سال است از تشدید و شدت تحریمها کاسته شده است و روی کاغذ اکنون تحریم وجود دارد، اما به مراتب سیاستهای سهل گیرانه تری در حوزه صادرات نفت اتخاذ شده است، اما سال آینده این اتفاق ممکن است به این شکل نباشد و ممکن است شرایط در موضوع تحریمها به سالهای قبل بازگردد و این میتواند مسیر کاهنده تورم را برعکس کند. مسیر تورم اکنون برای ایران در وضعیت نقطه به نقشه یک روند کاهنده است، اما در سال آتی میتواند دوباره التهاب ایجاد کند و ورق را برای ایران برگرداند.
به همین خاطر دولت نباید فریب شاید آرامش نسبی موجود در بازاراها را بخورد و برنامه ریزی را برای روزهای سخت آتی بیشتر کند.