کد خبر: 17621 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 06 آبان 1402
همه استانهای ایران سکونتگاه غیر رسمی دارند
اندوه زاغهنشینی
فقر مطلق در ایران در حال افزایش است و سالانه جمعیت بیشتری را در برمیگیرد. جمعیتی که در رفع نیازهای اولیه خود اعم از مسکن و خوراک هم ماندهاند. چارهای هم ندارند جز آنکه در جنگ برای بقا، سفره و سقف بالای سر خود را کوچک کنند. همین است که برخی را راهی سکونتگاههای غیررسمی میکند.
زاغه نشینی در واقع راهی است برای بقا در وضعیت بحرانی اقتصاد کشور. آمار رسمی، دقیق و بهروزرسانی شده از جمعیت زیر خط فقر مطلق در دست نیست. برخی از اقتصاددانها میگویند 30 درصد از جمعیت ایران با فقر مطلق مواجه هستند و برخی هم تعداد بیشتری را عنوان میکنند. رشد فقر دامن مسکن را هم میگیرد. دیگر خرید خانه برای ایرانیان رویای دور و دستنیافتنی شده است. حالا گرفتاری ذهنی بسیاری از مردم این شده که فقط بتوانند جایی را اجاره کنند و بتوانند ماهانه اجاره را پرداخت کنند. در این جدال اقتصادی با تورم روزافزون و درآمدی که به این تورم نمیرسد، برخی زاغهنشین میشوند.
20 میلیون نفر در سکونتگاه ناکارآمد ساکن هستند
زاغهنشنینی تنها در ایران مرسوم نیست و شکلی جهانی دارد. یک میلیارد نفر از جمعیت نقاط شهری جهان در سکونتگاههای غیررسمی اسکان دارند و با گذر زمان و رشد فقر نیز تعداد آنها در حال افزایش است. اما وضعیت ایران چگونه است؟
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به وضعیت سکونتگاههای غیررسمی در ایران پرداخت. در این گزارش با اشاره به آمار شرکت بازآفرینی کشور آمده که از مجموع جمعیت کل کشور، 19 میلیون و 841 هزار و 779 نفر در بافتهای ناکارآمد شامل سکونتگاههای غیررسمی، بافتهای تاریخی و بافت فرسوده ساکن هستند. حدود 32 درصد از این جمعیت در سکونتگاههای غیررسمی و بافتهای حاشیهای سکونت دارند.
در گزارش دبیرخانه ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار (سال 1401) جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی ایران 6 میلیون و 226 هزار و 377 نفر در مساحت 59 هزار و 381 هکتار ذکر شده که نشاندهنده تراکم بالای جمعیت در این مناطق است.
افزایش زاغه نشینی در کشور
سکونتگاههای غیررسمی یکی از چهرههای بارز فقر شهری است که در چند دهه اخیر نهتنها در کلانشهرها و شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای میانی و حتی کوچک در حال گسترش است.مرکز پژوهشهای مجلس در ادامه نوشته با توجه به اهمیت موضوع و اسکان بخشی از جمعیت کشور در این بافتها، اسناد و قوانین متعددی به این مهم پرداختهاند. اولین سند ملی توانمندسازی ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی مصوب سال 1382 و پس از آن در برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پنج ساله چهارم تا ششم مفادی به صورت مستقیم به این موضوع اختصاص دارد که در بودجه سالانه نیز انعکاس یافته است.
چالشهای سکونتگاههای غیررسمی
با تشدید بحران آب در برخی مناطق کشور و به دنبال آن افزایش فرونشست، بیکاری و… برخی از ساکنان این مناطق راهی شهرهای دیگر میشوند. روند مهاجرتهای اقلیمی در ایران بهگونهای شده که بارها کارشناسان نسبت به خالی شدن مبدا و سرریز جمعیت در مقاصد مهاجرتی هشدار دادهاند. مرکز پژوهشهای مجلس هم در این مورد نوشته که بررسیها و ارزیابیها بیانگر آن است که علیرغم تهیه و تصویب برنامهها و سیاستهای مناسب، رشد جمعیت مهاجر و مهاجرتهای گسترده به سمت کلانشهرها و برخی شهرهای بزرگ و فقر همه جانبه در سکونتگاههای غیررسمی به عنوان چالش مطرح است.
چالشی که بیتردید و با وجود مشکلات مدیریت و ساماندهی درونی در حوزه سکونتگاههای غیررسمی، سرمنشا و سرریز بیرونی در مسائل اقتصادی، درآمد، اشتغال، سوانح طبیعی و مداخلات انسانی در خشکسالی و ریزگرد و فرونشست، توزیع نامتوازن منابع و امکانات در سطح کشور و کنار گذاشتن برنامهریزی منطقهای و آمایش سرزمین در مدیریت اجرایی دارد. با گسترش فقر و نابرابری جغرافیایی در سرزمین، سرریز مشکلات بیرونی بر اثربخشی اقدامات مدیریتی درونی غلبه مینماید.
هشدار برای بیشتر شدن سکونتگاههای غیررسمی
باوجود اسناد و قوانین فعلی، چالشهای جدی برای پیشنگری در زمینه شکلگیری سکونتگاه غیررسمی وجود دارد، از جمله اینکه قوانین و سیاستهای موجود بازدارنده نبوده و کارآیی لازم را در راستای ساماندهی و توانمندسازی محدودههای هدف نداشته و مساحت و تعداد خانوارهای ساکن در این محدودهها در حال افزایش است.
این امر نشان از عدم تحقق برنامههای مدونشده است.بنابراین ضمانت اجراها از کفایت الزام برخوردار نیستند و به دلیل عدم توجه به ابعاد و شناخت دقیق مسأله، بازدارندگی نخواهند داشت. بنابراین در صورت عدم سیاستگذاری و برنامهریزی مناسب در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فضایی، جمعیت این سکونتگاهها افزایش خواهد یافت.
روایتهای مختلف از حاشیهنشینی در ایران
اخیرا نیز وحید قربانی، مدیرکل دفتر فنی و برنامهریزی عمرانی وزارت کشور گفت: « 50 درصد هزینه سبد خانوارهای شهری مربوط به مسکن است.» حالا در نظر بگیرید افرادی که حداقل حقوق وزارت کاری را دریافت میکنند. چارهای جز این ندارند که یا چند شغله شوند یا آنکه سراغ مناطق ارزانتر و حاشیهای شهرها بروند.
پیش از این مجتبی یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس به ایلنا گفته بود که 20 میلیون نفر در کشور حاشیهنشین شدند. به گفته او تقریبا یک چهارم جمعیت ایران در حاشیه زندگی میکنند که این میزان به دلیل اتخاذ سیاستهای غلط بخشینگری است.
در روایتی دیگر اما محمد عباسی، رئیس سازمان امور اجتماعی ایران جمعیت حاشیهنشینها را بیش از هشت میلیون نفر عنوان کرد.
عباسی گفت: «در ابتدا لازم است منظورمان از حاشیهنشینی را روشن کنیم و بدانیم که وقتی از این موضع سخن میگوییم دقیقا درباره چه تعریفی از آن حرف میزنیم. با این حال، بر اساس تعاریف محتلف میتوان گفت که در ایران از هشت تا 12 میلیون نفر در حاشیه زندگی میکنند.»
او ادامه داد: «در شهر تهران نیز وضعیت همین است. اگر طبق تعریفی عام، مناطق پایینی شهر را حاشیه بدانید، جمعیت زیادی حاشیهنشین هستند. اما اگر منظورمان سکونتگاههای غیررسمی است باید بگوییم بیش از 400-500 هزار نفر در حاشیه شهر زندگی میکنند.»
حدود 6 میلیون نفر در ایران در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. جایی که افراد از امکانات اولیه زندگی مانند بهداشت و آموزش باکیفیت محروم هستند. مرکز پژوهشهای مجلس در این مورد نوشت همه استانهای کشور با پدیده زاغهنشینی مواجهاند. الگوی سکونت غیررسمی از دهههای قبل نشان میدهد که جمعیت وسیعتری از جامعه در معرض محرومیت از حقوق اولیه زندگی خواهند بود.
به گزارش تجارتنیوز، حدود 20 میلیون نفر در ایران در بافتهای ناکارآمد شامل سکونتگاه غیررسمی، بافت تاریخی و بافت فرسوده ساکن هستند. این اطلاعاتی است که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده و در ادامه نوشته است که حدود 6 میلیون نفر از این افراد مشخصا در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. کسانی که اقتصاد ناکارآمد و فقر آنها را زاغه نشین و در جای جای کشور پراکنده کرده است.
نکته مهم دیگری که در این گزارش آمده این است که مساحت و تعداد خانوارهایی که در این محدوده سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند در حال افزایش است. به عبارت سادهتر زاغهنشینی در کشور در حال افزایش است.
آسیای غربی بیشترین زاغه نشین را دارد
اما وضعیت زاغهنشینی در جهان چگونه است؟ در گزارش جهانی درباره وضعیت سکونتگاهها که در سال 2003 با عنوان گزارش چالش زاغههای شهری یا فقیرنشین آمده است که یک میلیارد نفر از جمعیت نقاط شهری جهان در سکونتگاههای غیررسمی اسکان دارند. اکثر این جمعیت نیز متعلق به کشورهای تقریبا توسعهیافته است.
مرکز پژوهشهای مجلس نوشت که طی 25 سال (1990 تا 2104) و گذشت 14 سال از آغاز هزاره سوم و تعهد جهانی دولتها به مدیریت و کاهش این مناطق، جمعیت این سکونتگاهها حدود 200 میلیون نفر افزایش یافته است. 50 درصد از این جمعیت در قاره آسیا و بیشترین رشد به آسیای غربی تعلق دارد.
مقایسه تغییرات نسبت سهم جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی نشان میدهد به جز آسیای غربی و اقیانوسیه که نسبت جمعیت این مناطق در سالهای 2014 تا 1990 روند ثابت افزایشی داشته، سایر نقاط روند کاهشی را نشان میدهد.
جمعیت محروم از حقوق اولیه زندگی بیشتر میشود
در ایران نیز روند تغییرات جمعیت شهری مشابه با روند جهانی و آسیای غربی است و افزایش نسبت جمعیت شهری به روستایی همزمان با وقوع جنگ تحمیلی است. جمعیت ایران در شش دهه از سال 1335 تا 1395 به بیش از چهار برابر و جمعیت شهری آن نزدیک به 10 برابر شده؛ بنابراین آمار 30 درصدی جمعیت شهری کشور در سال 1335 به حدود 75 درصد در سال 1395 رسیده است.
افزایش سهم جمعیت شهری به نسبت جمعیت روستایی پس از انقلاب اسلامی از دهه 1360 آغاز شده و روند افزایشی داشته است.
الگوی سکونت غیررسمی اگر در دهه قبل شهرهای بزرگ و کلانشهرها را در برمیگرفت، در حال حاضر در شهرهای متوسط و کوچک نیز در حال گسترش است. افزایش قیمت خرید و اجاره مسکن در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، تغییرات اقلیمی به خصوص بحران آب، جابهجایی جمعیتی بیشتری را به سمت شهرهای بزرگ ناگریز کرده و جمعیت سکونتگاههای غیررسمی را افزایش خواهد داد.
همه استانهای کشور زاغهنشنین دارند
در ادامه گزارش مرکز پژوهشها آمده که همه استانهای کشور با پدیده سکونتگاههای غیررسمی مواجهاند. این پراکندگی نهتنها بیانگر گستردگی و ملی بودن موضوع بلکه بیانگر ضرورت اتخاذ روشهایی است که متناسب با ویژگیهای هر زمینه باشد، این تصویر ضرورت انجام این مطالعه را بهتر آشکار میکند.پیش از این نیز مجتبی یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس به ایلنا گفت که 20 میلیون نفر در ایران حاشیهنشین هستند. به گفته این نماینده مجلس تقریبا یک چهارم جمعیت ایران در حاشیه زندگی میکنند که به دلیل اتخاذ سیاستهای بخشینگری است.