کد خبر: 18201 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 15 آبان 1402
گفتمان انحصارگر چه میخواهد؟
جنجنال دوباره تمامیت خواهی
گروه سیاسی - طی روزهای گذشته صحبت های جنجالی کارشناس برنامه تلویزیونی با واکنش های فراوانی روبرو شد. او معتقد بود نباید امثال آذری جهرمی و محمد علی ابطحی پایشان به صدا و سیما باز شود و ممکلت مختص حزب الهی است. این نوع ادبیات البته پیش از این هم سابقه داشته است از جمله اینکه هر کس نمی خواهد از این کشور برود. گو اینکه این یک گفتمان مشخص در یک طیف سیاسی و فکری است که معتقد است در کشور همه باید همفکر آن ها باشند و یا از کشور خارج شده و یا منزوی شوند. گفتمانی که به واقع ترسناک است.
اما مهمان جنجنالی تلویزیون چه کسی بود؟ منصوره معصومی اصل در اینستاگرامش خود را دارای دکترای علوم قرآنی و مشاوره خانواده و قبل ازدواج و مدیر موسسه بیتالنور معرفی کرده است. او البته پیشتر هم جنجال به پا کرده است. در اردیبهشت سال 1400، ویدیویی در صفحه ی اینستاگرام معصومی منتشر شد؛ ویدیویی که در آن، دختری کوچک، فائزه هاشمی را به مناظره فرامی خواند. این دختر اما فرزند منصوره معصومی بود.
پس از آنکه فائزه هاشمی، دعوت به مناظره را پذیرفت، او گفت : «سلام فائزه خانم، من امروز در سایتها دیدم شما پیشنهاد مناظره با من را قبول کردید و آماده مناظره با من شدید. به قول خودتان شما کاندیدای ریاستجمهوری هستید و شما میتوانید از مناظره با من سوءاستفاده کنید و من این فرصت را به شما نمیدهم. و البته شما قطعا باید ردصلاحیت شوید. انشاءا... مناظره ما باشد برای بعد از انتخابات. آهان، راستی من فصل امتحاناتم است و باید امتحاناتم را خوب بدهم تا آدم خوبی باشم، تا در آینده عاقبت به شر نشوم.»
در ویدیویی دیگر، او به یکی دیگر از مهمانان صداوسیما می تازد و می گوید: «آخه صداوسیما یک مهمان دعوت میکند که لباس رسول خدا به تن دارد و خیلی مرموز میگوید ما عرب نیستیم؛ لباس رسول خدا که یک عرب است تن توست.»
در ویدیویی دیگری که چندین هفته ی پیش در فضای مجازی تحت عنوان یک فعال اصولگرا از منصوره معصومی منتشر شد، او خواستار افزایش «سواد سیاسی» جامعه شده و تاکید می کند که «ایران تا ۸ تا 10 سال آینده بهشت روی زمین خواهد شد؛ تازه من ارفاق کردم
معصومی که حضور فعالی در فضای مجازی و صداوسیما دارد، در انتخابات مجلس یازدهم نیز از کرج کاندیدا شد اما ناکام ماند.
واکنش ها به این برنامه چه بود؟
برخی تحلیلگران و ناظران معتقدند که آنچه منصوره معصومی بیان کرد، واقعیت پنهان و سانسور نشده ی آنچه در ذهن جریان اصولگرا می گذرد، است. احمد زیدآبادی روزنامه نگار و فعال سیاسی در واکنش به ویدیوی منتشره از معصومی نوشت: «واقعیت را همین خانم در برنامۀ زندۀ صدا و سیما گفته است: “مملکت مال حزباللهیهاست! “ من به سهم خود از این خانم به دلیل بیان واقعیت تشکر میکنم. ما که این حرف را میزنیم، رو ترش میکنند که چرا سیاهنمایی و نشر اکاذیب میکنیم!»
محمدجواد آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات اما نوشت: ««مملکت» که فقط متعلق به «حزب الهی ها» نیست؛ در این کشور عزیزانی از سایر ادیان و مذاهب هم زندگی میکنند، علاوه بر آن جمعی از مسلمانان هم اعتقاد به آنچه که عدهای خود حزب الهی خوانده میگویند، ندارند. ایران متعلق به همه این عزیزان هم هست. هر چند برای ایامی عدهای سیاست را خالص سازی کردند، اما یقینا ملت به آنها اجازه خالص سازی مملکت را نخواهد داد. »
محمدعلی ابطحی معاون رئیس جمهور در دوره اصلاحات گفت: حضور این خانم در تلویزیون کار خوبی ست؛ باید مردم با این تفکرات هم آشنا شوند، اما خدا کند که مسئولان کشور باور نکنند؛ بدانند ایران مال ایرانیهاست.»
«مملکت مال حزباللهیهاست» یا « ایران از آنِ همه ایرانیان»؟
همچنین مهرداد خدیر در عصر ایران می نویسد: « سخنان خانم عضو جریان شریان (شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی) که گویا قصد دارد از جبهه پایداری هم رادیکالتر باشد نشان میدهد که چقدر فاصله است میان شعار «ایران برای همه ایرانیان» که به تشکیل مجلس ششم در سال ۷۹ انجامید -در انتخاباتی که بهمن ۷۸ برگزار شد - با شعار «مملکت مال حزباللهیهاست» که از زبان فردی تازه به شهرت رسیده شنیدیم.
وقتی وزیر پیشین ارتباطات (جواد آذری جهرمی) و مدیر رادیو در دهه ۶۰ ( محمد علی ابطحی) را از دایره حزباللهیها خارج میداند تکلیف دیگران روشن است و البته جان کلام او سخنی است که قبلا گفته بود: این که منتقدان را ممنوعالخروج نکنید. ممنوعالورود کنید!
جا دارد دو نکته عجالتا به مشارالیها یادآوری شود:
مصداق حزباللهی رو به روز محدودتر شده و خوب است هر چه سریعتر مصادیق جدید را اعلام و به روز کنند تا مشخص شود دقیقا چه کسانی مراد ایشان است و اگر کثیری از مردم ایران را شامل نشد چه کنند؟ به مصر کوچ کنند یا اردن؟! از گذرگاه رفح یا از تنگه هرمز.
دوم این که مطابق آمار رسمی وزارت اقتصاد و در وضعیت پساتحریمی نیمی از درآمد کشور در حال حاضر از محل مالیات تامین میشود. آیا هنگام اخذ مالیات هم میپرسند که به کدام دسته تعلق دارید یا بر اساس شهروند ایران باید مالیات بپردازند تا خدمات دریافت کنند؟ نمیشود که در پرداخت مالیات تعلقات فکری دخیل نباشد و همه مودی مالیاتی باشند و از محل همان مالیات بودجه ۷ هزار میلیارد تومانی صدا و سیما تامین شود و نوبت به خدمات دهی که می رسد معیار دیگری حاکم باشد.
شعار درخشان ۲۴ سال پیش همچنان گویاست: ایران از آن تمامی ایرانیان است و این هم شامل خانم منصوره معصومی اصل و همفکرانشان میشود که در بهترین حالت از ۱۵ درصد جمعیت ایران فراتر نمیرود (مگر آن که در انتخابات رقابتی و نه با حذف پیشاپیش رقبا بتوانند وزن بیشتری نشان دهند) و هم بقیه مردم را دربرمیگیرد که همه روزه در کوی و خیابان میبینیم و اکثریت آنان با نوع گفتار و پوشش نشان دادهاند چه نسبتی با افکاری از این دست دارند.
انصاف این است که یادآوری کنیم نواصولگرایی ایرانی البته پوست انداخته و همین که از خانم فاطمه رجبی ستایشگر “معجزه هزاره سوم” به خانم معصومی با ادبیات و لحن متفاوت رسیدهاند قابل تامل است؛ بیادعای ایدئولوژیک و صریح و روشن میگوید: «صدا و سیما یکی از ثروتهای ماست اما تناقض دارد. یه شب مثل دیشب آقای رائفیپور را آورده بودند، یه شب مثل پریشب آذری جهرمی و ابطحی را. کی بُرد؟ صدا و سیما یا جهرمی؟
از نظر او برنده هم باید از پیش مشخص باشد! یه شب مثِ پریشب؟ نه! یه شب مثِ دیشب...