سرمقاله

تعدیل در سیاست خارجی، تلطیف در سیاست داخلی / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • 10 ایده دکوراسیون ارایشگاه زنانه با کمترین هزینه
  • هفته آخر ماه صفر در مشهد چگونه گذشت؟
  • دور جدید حمایت ایرانسل از پایان‌نامه‌ها و طرح‌های پژوهشی دانشگاهی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 19748  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 11 آذر 1402
    آمارها فریاد می زنند!
    سیمای بدون کمدی و طنز
    گروه فرهنگ و هنر - ریزش مخاطب تلویزیون انگار چندان برای مدیران صدا و سیما اهمیتی ندارد. چرا که طی این سال‌ها به جای حرکت در ریل مخاطب محوری اصرار بر سرد بودن فضای تلویزیون شده است.
    حتی برخی حرکت هایی هم که جهت تغییر در فضا شد با مقاومت هایی از سوی برخی جریان ها در نطفه خفه شده است. اما به یاد داریم که روزی صدا و سیما با همه نقدهایی که همان موقع هم به آن وارد بود برنامه های مفرحی برای مردم داشت. برنامه هایی که حالا سر از شبکه نمایش خانگی درآورده است.
    در همین زمینه ایسنا می نویسد: «ساخت سریال طنز بی‌شک کار دشواری است. رییس مرکز سیمافیلم هم به عنوان متولی اصلی ساخت مجموعه‌های نمایشی، به‌تازگی با تایید این مطلب علت کاهش مجموعه‌های کمدی در تلویزیون را همین نکته بیان می‌کند. اما کاری نمی‌توان کرد مردم خواهان سرگرمی و طنزاند و مدیران تلویزیون باید برای این خلاء بالاخره تمهیدی بیندیشند.
    زمانی طنزهای ۹۰ قسمتی که از «ساعت خوش» شروع شد و با سریال‌هایی چون «شب‌های برره» و «زیر آسمان شهر» ادامه پیدا کرد، راهگشای آنتن بودند. بیننده تلویزیون هیچ برنامه‌ای هم که نمی‌دید، شب‌ها وقتی از کار و دغدغه‌های روزمره فارغ می‌شد، ترجیح می‌داد جلوی تلویزیون بنشیند و داستان‌های خشایار مستوفی (با بازی حمید لولایی) و پیرپکاجکی (مهران غفوریان) یا داستان‌های شیرفرهاد و کیوون و لیلون را دنبال کند.
    در ادامه رضا عطاران هم به جمع مردان کمدی تلویزیون اضافه شد و سریال‌های خانه‌به‌دوش، متهم گریخت و بزنگاه با بازی و کارگردانی او آبرویی برای تلویزیون به لحاظ تعداد بیننده کسب کرد.
    «پایتخت» که آمد دیگر نور علی نور شد. مجموعه‌ای که چهار فصل را در اوج سپری کرد و البته کم کم با ورود اسپانسر (فصل پنجم) و شیوع کرونا (فصل ششم) در سراشیبی قرار گرفت. فصل هفتم هم که با حاشیه‌های برخی بازیگران و دستمزد تنابنده فعلا به تاریخ پیوسته است.
    از اواسط کار، «نون خ» هم به جمع کمدی‌های موفق تلویزیون اضافه شد؛ سریالی که تا حالا در فراز و نشیب‌های آنتن و تولید همچنان خود را سرپا نگه داشته است؛ هرچند با اعلام موضوعی سفارشی برای سری جدید، ادامه موفقیت سریال سعید آقاخانی هم در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
    اما «زیرخاکی» جلیل سامان هم به واسطه حضور موفق ژاله صامتی و پژمان جمشیدی از دیگر آبروداران تلویزیون بود که فضای آنتن را از خشکی نجات می‌داد و برای لحظاتی لبخند بر لب تماشاگران می‌نشاند.
    حالا کمی جلوتر بیایید و تلویزیونِ دو ـ سه سال اخیر را تصور کنید؛ تقریبا از همه این برندهای محبوب خالی است و البته جایگزینی هم برایشان معرفی نکرده است.
    از طرفی هرگاه از ضرورت ساخت سریال‌های طنز دم زدند و بر افزایش این ساختار برنامه‌سازی تاکید کردند، به پیوستش، مشکلاتی اینچنین هم مطرح شد: به سختی می‌توان مردم را خنداند، فیلمنامه کمدی خوب نداریم، گروه‌های طنز در انحصار عده‌ای درآمده است، جامعه باید ظرفیت شوخی‌اش را بالا ببرد و ... .
    اینچنین شد که به مرور تعداد سریال‌های ملودرامِ تاریخی و آپارتمانی، هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی روز به روز افزایش پیدا کرد و از جایی به بعد سازنده‌های سریال‌ها که دیدند تنور خشونت و جنایت هم داغ است، پس مدام نان‌هایشان را به تنور کُشت و کُشتار چسباندند و چسباندند تا زمانی که اغلب نان سوخته دست مشتری دادند!
    و این در حالی است که همچنان عده‌ای فریاد می‌زدند که تنها راه برون‌رفت از این فضای تلخ رسانه‌ای، شاید کمدی باشد؛ کمدی، کمدی و کمدی.
    شبکه نمایش خانگی زودتر از تلویزیون این صدا را شنید. سریال‌هایی چون سیاهچاله، نیسان آبی، نیوکمپ و ... محصول همین تفکر بود که البته هیچکدام به آن اندازه که باید از کیفیت لازم برخوردار نبودند تا مخاطب را راضی نگه دارند که برای دیدنشان پولی پرداخت کند.
    هرچند در این بین چهره‌های موفقی همچون مهران مدیری، سروش صحت و رضا عطاران هم که از تلویزیون کاملا ناامید شده بودند، به مرور به خیل سازندگان سریال‌های طنز شبکه نمایش خانگی پیوستند و مجموعه‌هایی چون «هیولا» و «دراکولا»، «همه عمر مگه چندتا بهاره» و «دفتر یادداشت» در همین راستا شکل گرفت.
    و این در حالی است که همچنان آمارهای تعداد بینندگان تلویزیون این بار کمی هم بلندتر فریاد می‌زدند که تنها راه برون‌رفت از این فضای بحران مخاطب، شاید کمدی باشد؛ کمدی، کمدی و کمدی.
    این بار علاوه بر شبکه نمایش خانگی، تلویزیون هم بالاخره صدا را شنید.
    «نون خ» که در این سال‌ها دائمی بود، اما در کنار آن پای «زیرخاکی» جدید هم باز شد. سامان تکذیب و تایید نکرد؛ فقط گفت: اگر خبر جدیدی باشد خبرتان می‌کنیم!
    «پایتخت» هم وضعیتی مشابه را طی کرد. ماجرا از یک خبر غیررسمی در فضای مجازی شروع شد و وقتی رسانه‌ها پیگر شدند که داستان چیست، عوامل اصلی سکوت کردند و تلویزیون هم تاکید کرد، مذاکرات ناامیدکننده نیست.
    حالا بعد از این همه وعده وعیدهای مدیران تلویزیون برای بازگشت بِرَندها و جمع کردن دوباره تیم‌های طنز، مخاطب مانده است و شوق دیدار دوباره کاراکترهایی که زمانی با همه دشواری‌های زندگی به زور همه که شده خنده بر لبانش می‌آوردند. حالا مخاطب است که ناامید از زخم کاری‌های شبکه نمایش خانگی بار دیگر در پی مفری است برای خندیدن و این بار بلندتر از هر زمان فریاد می‌زند: تلویزیونِ جدی ... نمی‌خواهیم، نمی‌خواهیم.
    کاهش مخاطب صداوسیما؛ این ۳۸ درصد کم نیست، زیاد هم هست
    جدیدترین نظرسنجی ایسپا نشان می‌دهد که کمتر از ۳۸ درصد مردم اخبار را بیشتر از طریق صداوسیما دنبال می‌کنند و ۳۱ درصد نیز شبکه‌های اجتماعی را برای این امر ترجیح می‌دهند. این آمار در مقایسه با پیمایش سال ۱۳۹۶ دستخوش تغییراتی شده است و به‌نظر می‌رسد که در آینده‌ای نزدیک، صداوسیما مرجعیت رسانه‌ای را کاملاً به شبکه‌های اجتماعی واگذار خواهد کرد.
    مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران پیمایشی درباره دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار کرده است. این نظرسنجی در آبان‌ماه ۱۴۰۲ با اندازه نمونه ۵۰۸۶ نفر در بین شهروندان ۱۸ سال به‌بالا ساکن در سراسر کشورمان به‌صورت حضوری اجرا شد.
    فریدون صدیقی نویسنده و روزنامه نگار در این باره به خبر آنلاین گفت: در ابتدای امر اجازه بدهید که من مقداری نسبت به آمار ارائه شده تردید داشته باشم؛ بدین معنا که رقم ۳۸ درصد برای خود صداوسیما و با رویکردی که همواره به صورت تلویحا و تصریحا از سوی مدیران این سازمان عنوان شده، اصلا جای نگرانی ندارد و این ۳۸ درصد اتفاقا رقم بسیار خوبی هم هست و تاکید می‌کنم با توجه به رویکردها این رقم بالاست و البته فکر می‌کنم این ۳۸ درصد رقمی نباشد که جامعه عمومی مخاطب را در بر می‌گیرد، به گمان من این درصد میانسالان، کهنسالان، حاشیه نشینان، کسانی که دسترسی به فضای مجازی ندارند و توانایی خرید فیلترشکن ندارند و کسانی که برحسب عادت تلویزیون را دنبال می‌کنند در برمی‌گیرد. تردید دارم که جوان‌ترها، قشر متوسط جامعه، دانشگاهی‌ها و کارمندان در این دسته بندی قرار دارند.
    وی افزود: از نظر صداوسیما و متولیان رسانه‌ای صداوسیما و گروه‌های دیگری که مدیریت کلان رسانه‌ای دارند، خیلی به این ماجرا اهمیتی نمی‌دهند و برایشان جای نگرانی وجود ندارد، آن‌ها به مخاطبان هدف خودشان رسیده‌اند و پاسخ سوال‌هایشان را پیدا می‌کنند. رویکرد تلویزیون مخاطب است و تجربه چندسال اخیر نشان می‌دهد هدف سینما مخاطب خاص است و برای آن مخاطب خاص این رقم بسیار خوب است و این ماجرا برایش اهمیت دارد که آن مخاطب خاص به پاسخی برسد که مورد نظر صداوسیما است.
    این رسانه اگر بخواهد مخاطب فراگیری داشته باشد، باید دنبال تولید محتوای سرگرمی باشد تا مخاطب او را دنبال کند، چون مخاطب برای بخش سرگرمی او را دنبال می‌کند نه بخش رسانه‌ای و تحلیل رویدادها، حالا این رسانه سرگرمی تولید می‌کند اما نه برای همه مخاطب‌ها بازهم برای مخاطب خاص خودش به همین دلیل هم هست که برنامه‌های سرگرم کننده مثل برنامه عادل فردوسی‌پور، سروش صحت، رضا رشیدپور و مهران مدیری را حذف کرد؛ چون دنبال تولید یک سرگرمی‌ است که با مخاطب فراگیر وارد چالش نشود به همین دلیل بیشترین سرگرمی که ساخته یک تعداد مسابقه است که مخاطب ندارد و خودش هم می‌داند که مخاطب ندارد و چون باز هم از این طرق نمی‌تواند مخاطب داشته باشد، به فوتبال متوصل شده است، در حال حاضر ما تمام مسابقات فوتبال اروپا را داریم چون تنها سرگرمی‌است که برای مخاطبان باقی گذاشتند.