سرمقاله

حماس _ اسرائیل در محک تجربه ‪/‬ جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • «یارا»ی ایرانسل به بازدیدکنندگان تلکام۱۴۰۳ ارائه شد
  • بازدید مدیران سازمان برنامه و بودجه از غرفه ایرانسل در آخرین روز نمایشگاه تلکام ۱۴۰۳
  • همراه اول در سه بخش مجزا، غرفه برتر نمایشگاه تلکام 2024 شد
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 21049  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 05 دی 1402
    هنر به ماهو هنر ‪/‬ علی رزاقی بهار/ روزنامه‌نگار
    واسیلی کاندینسکی نقاش و نظریه‌پرداز هنری در تعریف هنر می‌گوید: در هنر، (باید) وجود ندارد، هنر آزاد است. طبیعتا و بر اساس اکثر تعاریف از هنر، کسانی که خالق یک اثر و نمایش هنری هستند. مثل خالق یک نقاشی، یک المان، یک مجسمه و… هنرمند محسوب می‌شوند. فردی که در سینما و تلویزیون بازیگر است، کارگردان است، دوبلور هست یا در یکی از رشته‌های هنر اثری خلق می کند طبیعتاً هنرمند است. آن نویسنده و شاعر، آن فردی که صدای خوبی دارد، موزیسین است. همه و همه هنرمند هستند البته با درجه‌های مختلف هنری و تفاوت‌های ارزش هنری کار آنها. طبیعتاً رتبه هنری اصغر فرهادی یا زنده یاد داریوش مهرجویی بالاتر از کارگردانان دیگر است. اما موضوع رتبه هنری نیست. موضوع فهم این مساله است که هنر و هنرمندرا به ماهو هنر و هنرمند یعنی همان که هست و فارغ از دیدگاه‌های سیاسی، اجتماعی و … بپذیریم.
    اگر کسی بازیگر توانمندی است اما در جبهه، گروه و دسته‌ای نیست. یا له و علیه کسی حرفی نزده چرا بابد هنرش را سانسور کنیم و بگوییم فلانی در کنار کردم نیست. اکر فردی صدای خوبی دارد اما کارهای به تعبیری سفارشی می‌خواند شما نمی‌توانید و حق ندارید صدای او و هنر او را زیر سوال ببری. موضوع اینجا نقد منصفانه هنرمندان نیست. بلکه تخریب بی‌رحمانه هنر و هنرمند است. اگر به آزادی انتخاب افراد احترام بگذاریم و به هنر هنرمندان احترام بگذاریم می‌توان اثر او را نقد کنیم یا رفتار او را در اجتماع نقد کنیم اما تخریب و توهین که چرا فلانی در فلان برنامه تلویزیونی یا فلان فیلم و یا فلان سریال رفته و بازی کرده است امری علیه آزادی است.
    چرا همه مثل ما فکر نمی‌کنند؟ چرا همه هنرمندان مثل هم نیستند؟ طبیعتاً در آمریکا هم برخی هنرمندان طرفدار ترامپی بودند که اکثرهنرمندان آمریکا از او متنفر بودند. اما باید به خاطر عقیده و همکاری آن هنرمند او را تخریب کنیم؟ چرا فلانی طرفدار کودکان غزه هست و دیگری نیست یا سکوت کرده. هیچ کدام در جایگاه خودش عیب و ایرادی ندارد. یا چرا فلانی دوبلور کارهای انقلابی است و مثل ما نیست. صدای او هست که ماندگار است، هنر او هست که ارزشمند است. نه رفتار اجتماعی و سیاسی او. اگرچه این هنر اگر در کنارمردم باشد اگر در خدمت خواست مردم باشد زیباتر است و احتمالاً طرفداران بیشتری دارد. اما چرا به خودمان اجازه می‌دهیم بدترین توهین‌ها و تخریب‌ها را نثار چنین افرادی بکنیم؟
    این‌ روزها در فضای مجازی و در بین قشر فرهیخته دوقطبی‌سازی فرهنگی و هنری به مرگ افراد هم رسیده است. بازیگری با کوله‌باری از خاطره‌سازی می‌میرد، عده‌ای هورا می‌کشند که بله کنار مردم نبود و…. هنرمند بزرگ و مردمی را به فجیع‌ترین شکل ممکن می‌کشند. عده‌ای لبخند می‌زنند و هورا می‌کشند. بله فلان موقع و فلان روز در کنار جریان انقلاب مثلاً نبود. خوب اصلاً بود یا نبود این موضوع چه ارتباطی به ارزش‌های هنری او دارد؟ کاریکاتور و چهره بازیگران را در صفحه اول روزنامه‌ای می‌آورند و به جرم ابراز نظر مخالف به او توهین می‌کنند. کجای این رفتارها و این دو قطبی سازی‌ها با هنر و هنرمند نسبیت دارد؟
    کاش یاد بگیرم در هر شرایطی به هنر، هنرمندان و سرمایه‌هایمان احترام بگذاریم.