کد خبر: 21567 | صفحه ۱ | تاریخ: 13 دی 1402
بحران بقا در کسب و کارهای ۱۴۰۳ / پیمان مولوی
هر سال هزاران میلیارد تومان تسهیلات سرمایه در گردش به هزار بنگاه انتشار یافت، سوالی که به سرعت به ذهن متبادر میشود این است که آیا مشکلات بنگاههای ما با تزریق سرمایه در گردش برطرف میشود؟ آیا سرمایه در گردش درمانی موجب رفع مشکلات عمیق شرکتهای ایرانی است؟ شرکتهای ایرانی عطش سیری ناپذیری به تزریق نقدینگی خود به سرمایه در گردش و استفاده از آن در چرخههای عملیاتی خود دارند، به طور تقریبی میتوان ادعا کرد کمتر شرکت بورسی و غیربورسی را میتوان یافت که برای مدیریت سرمایه در گردش خود همپای شرکتها در اروپا، امریکا و شرق آسیا از استراتژی تثبیت سرمایه در گردش در یک دوره یا حتی کاهش آن در یک دوره مالی استفاده کنند. شرکتهای ما دارای سرمایه در گردشهایی افزایشی هستند که رشد فروش و سودآوری آنها هیچ گاه همپای رشد سرمایه در گردش شان رشد نداشته و کیفیت سود ندارند.
براساس مدلهای نوین مدیریت مالی بنگاه ها، اغلب شرکتهای مترقی اقدام به کاهش سرمایه در گردش در طول دوره مالی از طریق افزایش گردش کسب و کار میکنند. هرچه روزهای چرخههای عملیاتی کوتاه تری داشته باشیم نیاز بنگاه به سرمایه در گردش کمتر و کمتر می شود و برعکس با طولانی شدن روزهای چرخه عملیاتی نیاز بنگاه به تزریق و تامین سرمایه در گردش بیشتر میشود. حال به سوال اصلی برگردیم، زمانی که روزهای چرخه عملیاتی بنگاه های داروسازی ما به ۴۰۰ روز رسیده یا در فولاد به بیش از ۳۰۰ روز، چگونه با تزریق نقدینگی در قالب سرمایه در گردش می خواهیم موقعیت آنها را تثبیت کنیم؟ با اضافه کردن یک ریال به سرمایه در گردش قفل شده قبلی و بهینه سازی نکردن در چرخه های موجودی کالا، حساب های دریافتنی و پرداختنی، فقط و فقط به بغرنج تر شدن موقعیت بنگا هها کمک کرده ایم و ماندگاری آنها را به خطر انداخته ایم. مشکل ما در ایران نه سرمایه در گردش که همواره تمامی کارآفرینان به دنبال آن هستند، بلکه مدیریت زمانی زنجیره تامین، فریز شدن منابع در حسابهای دریافتنی و ناتوانی در استفاده از اعتبارات میان مدت و بلندمدت بین المللی و داخلی که در زمان تحریمها بسیار تشدید شده بود است. هرقدر بنگاههای ایرانی اقدام به دریافت وام سرمایه در گردش کنند و چرخههای معیوب کسبوکار خود را بهبود ندهند، وامهای جدید موجب تاثیرگذاری منفی در حاشیه سود آنها می شود و از آنجاییکه در افزایش گردش داراییهای کند هستیم بازده داراییها را به سطح پایینتر از قبل تنزل میدهیم و رفته رفته کیفیت سود بنگاهها را میبلعیم، این چرخه بدون کنترل تورم همه را خواهد بلعید!