سرمقاله

جهانی شدن و امنیت فرهنگی/ آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • ثبت نام کرمان موتور اقساطی مهرماه 1403
  • یک نماینده مجلس: چند شغله بودن مدیران در بدنه دولت قابل پذیرش نیست / رئیس جمهور نظارت کند
  • توسعه اقتصاد دیجیتال و نقش محوری اپراتورهای تلفن همراه
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 22459  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 28 دی 1402
    پاسخ کوبنده سپاه به خطای بنیادی تروریست‌ها ‪/‬ طاهر جمشیدزاده
    سپاه پاسداران انقلاب ایران که همواره پشتیبان و حامی ستبر آرمان های انقلاب از بدو تأسیس تا کنون بوده است دو شب پیش با یک عملیات قاطع و کوبنده با پرتاب۲۴ موشک هدایت شونده مقر نیروهای موساد در اربیل عراق و اقلیم کزدستان و تروریست های شاخه داعش خراسان در سوریه را که همزمان با چهارمین سالگرد سردار دل های ایرانیان تعدادی از همنوعان و هموطنان غیور و قهرمانمان را در استان قهرمان پرور کرمان شهید و مجروح کردند؛ هدف موشک های هدایت شونده قاطع خویش قرار دادند و مقر آن ها را نابود کردند و آن ها را به هلاکت رساندند و وعده فرمانده سپاه جمهوری اسلامی ایران که در جمع مردم رشید کرمان پس از حادثه تروریستی کرمان وعده پاسخ محکم و کوبنده را با سخنان نافذ خود داده بود به درستی محقق و عملی ساخت تا تروریست ها به وحشت و اضطراب بیفتند و دیگر از این پس احساس آرامش و راحتی نکنند و خواب بر چشمان کور آن ها حرام شود.
    افراد نوعاً نقش عوامل شخصی را در کنترل رفتار پیش برآورد می‌کنند و نقش عوامل موقعیتی را دست کم می‌گیرند و این در واقع همان خطای بنیادی اسناد است؛تحقیقات مربوط به همسویی و اطاعت همین نکته را نشان می‌دهند البته نه به لحاظ نتایج آن ها بلکه به خاطر شگفتی که این نتایج در ما برمی‌انگیزد. آزمایش میلگرام درباره اطاعت این طور بیان شده است که به آزمودنی گفته می شد پس از هر خطای یادگیرنده ضربه برقی شدیدتری به او وارد کند؛ اگر وی اعتراض می کرد، آزمایش گر اصرار می ورزید که لازم است کارش را ادامه دهد؛موضوع خیلی ساده است،ما انتظار نداریم که نیروهای موقعیتی این همه موثر باشند؛وقتی برای دانشجویان آزمایش‌های میلگرام تشریح شد «بدون گفتن نتایج به آن ها» و از آن ها پرسیده شد که اگر در موقعیت آزمایش میلگرام باشند پس از اینکه یادگیرنده شروع به کوبیدن به دیوار می‌کند؛ باز هم به زدن ضربه برقی ادامه خواهند داد یا نه؟ در حدود ۹۹ درصد از دانشجویان به این پرسش پاسخ منفی دادند؛ میلگرام از دانشجویان یک دانشکده پزشکی معتبر نظرخواهی کرد. پیش بینی آن ها این بود که بیشتر آزمودنی ها در مرحله ۱۵۰ ولتی از ادامه کار امتناع خواهند کرد و تنها حدود ۴ درصد آن ها فراتر از ضربه۳۰۰ ولتی و کمتر از یک درصد تا آخرین حد، یعنی ضربه۴۵۰ ولتی پیش خواهند رفت.
    آزمودنی‌های میلگرام باور داشتند که مرتکب اعمال خشونت آمیز می‌شنوند اما چندین ضربه گیر وجود داشت که یا این واقعیت را از نظر پنهان می‌داشت و یا تجربه بی‌واسطه آن را تضعیف می‌کرد مثلاً یادگیرنده در اتاقی دیگر و دور از دید آزمودنی بود و نمی‌توانست با او ارتباط برقرار کند؛ میلگرام گزارش می‌دهد که اگر یادگیرنده و آزمودنی هر دو در یک اتاق باشند میزان اطاعت از ۶۵ به ۴۰ درصد کاهش و تنزل پیدا می‌کند اگر آزمودنی مجبور باشد شخصاً مراقب باشد که دست‌های یادگیرنده بر روی صفحه ضربه برقی قرار داشته باشد، میزان اطاعت به ۳۰ درصد کاهش می‌یابد؛ هرچه آزمودنی تجربه بی‌واسطه تری با قربانی خود داشته باشد.یعنی هرچه ضربه گیرهای کمتری بین شخص و پیامدهای اعمال او وجود داشته باشد میزان اطاعت کمتر خواهد بود. دور بودن شخص از عمل خشونت آمیز نهایی، معمول‌ترین ضربه‌گیر شناخته شده در موقعیت‌های جنگی است؛از این رو آدولف آیشمن بر این نکته تاکید می‌کرد که خودش مستقیماً مسئول کشتن یهودی‌ها نبوده؛ بلکه فقط به طور غیر مستقیم ترتیب مرگ آنها را می‌داده است؛ میلگرام به قیاس از مفهوم «حلقه‌ای از یک زنجیر» آزمایشی ترتیب داد به این صورت که از آزمودنی می‌خواست فقط اهرمی را بکشد که با کشیدن آن معلم دیگری «یک همدست آزمایشگر»می‌توانست به یادگیرنده ضربه برقی بزند در این شرایط،میزان اطاعت سرسام آور بود ۹۳ درصد از آزمودنی‌ها تا پایان سلسله ضربه‌ها کار را ادامه دادند؛ در چنین موقعیتی آزمودنی می‌تواند تقصیر را به گردن شخصی بیندازد که عملاً ضربه برقی را وارد می‌کند. خود دستگاه مولد ضربه برقی ضربه گیر بود، کارگزار ماشینی و غیر انسان که کارش ضربه زدن بود را مجسم کنید که اگر از آزمودنی‌ها خواسته می‌شد یادگیرنده را با مشت بزنند میزان اطاعت تا چه اندازه تنزل پیدا می‌کرد. در زندگی واقعی، فناوری‌های مشابهی وجود دارد که به ما امکان می‌دهد انسان‌های دور از خود را به شیوه کنترل از راه دور نابود کنیم؛ که در جنگ آمریکا و دول هم پیمان او در جنگ جهانی دوم یک صد هزار نفر از مردم هیروشیما و ناکازاکی با فشار دادن دکمه بوسیله خلبان آمریکایی با و پایین انداختن دو راکت حامل بمب هسته ای با خاک یکسان شدند و تا ده‌ها سال و هم اکنون خاک آن لم یزرع است و گیاهی در آن رشد نمی‌کند؛ هر چند همه ما احتمالاً در این نکته اتفاق نظر داریم که کشتن هزاران انسان از طریق فشار دادن دکمه موشک هدایت شونده، عملی بسیار زشت‌تر از کشتن یک فرد با سنگ است؛ با این حال از نظر روانشناسی فشار دادن تکمه آسان‌تر است؛ آری ضربه‌گیرها چنین اثراتی دارند. در اینجا علم همان نقش حقانیت بخشیدن را دارد که کشور آلمان در زمان نازی‌ها داشت و همان نقشی را دارد که آپارتاید و نسل کشی که هم اکنون رژیم غاضب صهیونیستی در غزه با کشتار فلسطینیان و غیرنظامیان بی‌دفاع آن را پیاده کرده است و هزاران زن و کودک بی دفاع و مردم عادی را شهید و زخمی و از خانه و کاشانه خویش آواره و سرگردان ساخته است.