کد خبر: 23643 | صفحه ۱ | تاریخ: 18 بهمن 1402
عدم توجه به کرمانشاه لطمه زدن به حریم شهروندی و شهرنشینی است / حامدخان اردلان*
ما مردم کرمانشاه در سدهای زندگی میکنیم که شهرنشینی به اوج میرسد. ما یک تمدن شهرنشینی گریزناپذیر را به عنوان اصلی ترین میراث خود برای آیندگان باقی خواهیم گذاشت. در همین شهر، فرزندان کرمانشاه باید درس بخوانند، حرفه بیاموزند، کار کنند، زندگی خانوادگی تشکیل بدهند، فرزندانشان را بپرورند و ادامه حیات “کورده واری” بر خاک کرمانشاه را به نسل بعدی بسپارند. این اصلیترین میراث ما یعنی زندگی کردن در کرمانشاه چه مشخصاتی خواهد داشت و آیا می تواند حداقل رفاه و آسودگی خاطر را برای فرزندانمان تامین کند؟ فرزندان ما در خانه های جادار سکونت خواهند داشت؟ از فضای سبز کافی و هوای پاکیزه استفاده خواهند کرد؟ وسایل رفت و آمدشان مهیا خواهد بود؟ از لحاظ آموزش و پرورش و بهداشت کمبودی نخواهند داشت؟ زندگی آنها با استرس و تشنج دائمی اعصاب همراه نخواهد بود؟ بیکاری، فقر، جرم و جنایت و عدم تامین امنیت آزارشان نخواهد داد؟ و ...؟ هم اکنون واقعیت آن است از حل مشکل مسکن در کرمانشاه عاجز ماندهایم. به این نتیجه رسیدهایم مناسبترین فضا برای زندگی یک خانواده آپارتمانهای ۵۰ متری و یا نهایتاً ۷۵ متری است؛ اما به دلیل گرانی سرسام آور زمین و مصالح ساختمانی در ساخت و ساز همین مسکن های لانه زنبوری هم ناتوان هستیم و عمق فاجعه آنجاست که حفظ وضعیت موجود سرمایه و امکانات غیرقابل وصفی می خواهد که در توان نبوده و امیدی به آن نیست تا در همین وضعیتی که هستیم و مطلوب هم نیست، باقی بمانیم. و نیازی هم نیست که آمار و ارقام ارائه دهیم که ساخت واحدهای مسکونی بسته به نیاز امروز کرمانشاه چه سرمایه و امکاناتی لازم دارد؟
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ زندگی میکنیم، اما در اطراف کرمانشاه فضای سبز آنچنانی باقی نمانده است و هوای شهرمان هر روز رو به آلوده شدن بیشتر است. هر روز تعداد بیشتری وسیله نقلیه خصوصی و یا شاید هم عمومی بکار میگیریم اما رفت و آمد در شهر هر روز بیشتر از روز پیش آزارمان میدهد. در آموزش و پرورش و آموزش عالی و فراهم آوردن امکانات بهداشتی هر سال با مشکلات پیچیده تری از سال قبل مواجه می شویم. اشتغال و ازدواج در کرمانشاه نسبت به کل کشور به یک معضل اجتماعی بزرگ تبدیل شده است و استرس و ناهنجاری روانی به صورت جزئی از زندگی عده زیادی از مردم درآمده است. فرهنگ، عادات، رفتارها و بینشهای ما دستخوش تغییرات بنیادین با نتایج نامعلوم شده است و عادت کردهایم از کنار جحنه و جنایت و خلاف کاریهای گوناگون به آسانی بگذریم. شهرمان به سوی می رود که غول آسا و بی ضابطه رشد می یابد. برج های بزرگ ساخته میشود، فضای سبز نابود می گردد و برای گذران امورات هر چه دم دست باشد مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
در ساختمانسازی استاندارد واحدی را رعایت نکردیم و نمی کنیم. نه به خطرات وقوع تکرار زلزله دیگری توجه داریم، و نه در استفاده از نوع مصالح و نقشههای ساختمانی تابع قواعد مشخصی هستیم. تجهیزات خدماتی و رفاهی برای ساختمان های جدید حسب سلیقه، یا بر اساس سودجویی مطلق انتخاب میشود. پی کنی میکنیم تا بنیاد ساختمان جدید را بریزیم امّا آوار شدن ساختمان های همجوار بر سر کارگران و ساکنان خانههای مجاور هر لحظه یحتمل فرو ریختن است از بس که این کار غیر استاندارد انجام میشود. ساختمان میسازیم، امّا به دلیل عدم رعایت حداقل ضوابط، و استفاده نکردن از مصالح ساختمانی مرغوب، بیم آن میرود بنایا در همان مرحله ساخت فرو ریزد یا مدتی پس از آنکه کسانی در آن ساکن شدند، خدای ناخواسته فاجعهای رخ دهد. ساختمانهای متعدد، با دهها و گاه نزدیک صدها واحد مسکونی یا تجاری می سازیم بی آنکه برای دفع فاضلاب آن تمهیدات اصولی و کافی اندیشیده باشیم. کرمانشاه را از هر طرف گسترش میدهیم. بدونه آنکه به حفظ تعادل بین ظرفیت های منابع طبیعی (مثلا منابع آب) با نیازهای ناشی از چنین گسترشی، اندک توجهی کرده باشیم؟
شهرنشینی سرنوشت گریز ناپذیر تمام مردم کرمانشاه در امروز و فردا است. این سرنوشت و نتایج نامعلوم آن موجب شده نگران عوارض شهرنشینی کلان شهر کرمانشاه باشیم چرا که تمام مردم کرمانشاه راهی جز شهرنشینی ندارند و چنانچه بهبود شرایط زندگی در این شهر بزرگ با شکست مواجه شود. کرمانشاه با این قدمت و عظمت دیگر مکان مناسبی برای زندگی نخواهد بود. بر همین اساس ایجاب میکند دست اندکاران پدیده شهرنشینی را در این دیار بیش از گذشته مورد توجه قرار دهند؛ خصوصا که کرمانشاه در برخورد با پدیده کلان شهر تجربه کمی دارد و در رسیدگی به مشکلات برخواسته از زندگی شهری کوتاهی کردهاند.
ما یکی از کلان شهرهای هستیم که با بی تفاوتی رشد سریع کرمانشاه را نظاره کردیم و نفهمیدیم چگونه و تحت چه شرایطی ناگهان کرمانشاه به صورت کلان شهر در آمد؟ کرمانشاه کنونی و آینده ما عموماً در منطقهای واقع است که منابع طبیعی آن محدود و اکوسیستمان شکننده است. رشد کرمانشاه طبیعی و بر اساس تعادل بین نیاز از یک سو و وجود امکانات از سوی دیگر نبوده است. ملاحضات سیاسی و اقتصادی و نظامی، هشت سال دفاع مقدس در جنگ تحمیلی، زلزله، سیل و ... در گذشته (و اکنون نیز) عامل رشد غیر طبیعی کرمانشاه شده است. در چنین روندی ما زمان و امکانات زیادی را از دست داده ایم که در حال حاضر به دشواری قادر به جبران آن هستیم و چون هیچ نظام قدرتمندی که بتواند بر منطق رشد شهری کرمانشاه، نظارت کند، یا وجود نداشته و یا موثر نبوده، کرمانشاه گرفتار رشد بی نظم و خارج از منطق شهرسازی شده است. اگر چه آلودگی هوا و پدیده ریزگردها در کرمانشاه به علت جغرافیای خاص آن تقریبا به صورت مسئله لاینحلی درآمده است. (زیرا حل آن بسیار هزینه بر است) اما عدم توجه به تخریب محیط زیست که اثر ویرانگری از آلودگی دارد، غیر قابل تحمل است و قطعا وقت آن رسیده است که توجه به مسائل اینچنینی در صدر اولویتها قرار گیرند.
سیاست های اخیر درمورد برج سازی نیز به دلیل عدم رعایت تکنیک شهرسازی در زمینه ترافیک و آب و فاضلاب (اکو) با مشکلاتی همراه بوده است که در آینده بیشتر هم خواهد شد. طی ۱۰ سال گذشته مستاجران افزایش قابل تاملی داشته اند و توسعه اجاره نشینی یعنی مردم روز به روز ناامیدتر میشوند. اجارهنشینی در کرمانشاه روبه افزایش است و جمعیت قابل توجهی از مردم کرمانشاه در مسکن های استیجاری سکونت دارند.
* عضو کمیته تخصصی ژئوتکنیک سازمان مهندسی ایران