کد خبر: 24589 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 09 اسفند 1402
روایتی از مرگ و حواشی آن
حنیف خورشیدی در مجموعه شعرش که شایسته تقدیر جشنواره شعر فجر شده است، به مرگ و حواشی آن پرداخته و میگوید: از شاعران دور تا اکنون در اشکال مختلفی به مرگ توجه شده و با بیانها و نگاههای متفاوتی و با اندیشه و احساسهای مختلف به شعر رسیده است اما در «شعر حجم» مرگاندیشی یک روال عارفانه است.
حنیف خورشیدی که با کتاب «ندرت ناگوار مرگ» به عنوان شایسته تقدیر بخش شعر نو و نیمایی هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر معرفی شده است در گفتوگویی مکتوب با ایسنا درباره کتاب خود و مفهوم مرگ اظهار کرد: کتاب «ندرت ناگوار مرگ» در چندین ایپزود، جلوهگری مرگ را از مفهومش بیرون میآورد و میکوشد ناگفتهها و ناشنیدههایی را برای مخاطبش تصویرسازی کند. در این کتاب، مرگ سمبُل نیست، آرمان نیست و قرار نیست مرگ در اتفاق طبیعی خودش، شناخته شود. طبیعتا رفتار شاعر در اشاره به جزئیات خاصتر میشود و ضرورت برخورد با واژگان را با آنکه با صداقت عجین شده؛ اما میداند که به تنهایی کفایت نمیکند، چرا که کشف درونی شاعر با مشاهداتش به دنبال رهایی است، طوری که موقعیت مفهوم در شعر، پشت چندین لایه کشف میشود.
او سپس گفت: زبان و سبک کتاب نئواسپاسمانتالیستی است؛ جریانی نو و تازه در ادبیات، که تئوریاش را «علی مومنی» نوشته و در این کتاب اجرا شده است. تمام شعرها روی محور «مرگ دستهجمعی ماهیها در تور ماهیگیری» میچرخد، ۵۷ اپیزود با نامهای شاعرانه و حجمی دارد. به بیان دیگر، مرگ آغاز و پایانش در تعامل با هم میتواند نشانههای متفاوتی را در «زبانشعر» بیان کند تا آنچه در تصویر و روایت است، محتوای خاصتری بگیرد. صحنه اجرای مرگ، برای ماهیها همان صحنهای است که جستوجویش، ظرفیت زبانیِ اجرا را دارد، اما قاعده اجرا مهمتر است و ذهنیتی که صدایش، دیگر صدا نیست.
این شاعر با بیان اینکه «ندرت ناگوار مرگ» به «مرگ» و حواشیاش پرداخته است، اظهار کرد: این نگاه به مرگ در شعر کار تازهای نیست، چون از شاعران دور تا اکنون در اشکال مختلفی به آن توجه شده و با بیانها و نگاههای متفاوتی و با اندیشه و احساسهای مختلف به شعر رسیده است اما در «شعر حجم» مرگاندیشی یک روال عارفانه است. بهترین نمود این مدعا کتاب بی تکرار و ارزشمند «هفتاد سنگ قبر» دکتر یدالله رویایی است که چهره مرگ را به زیباترین و کاملترین شکل ممکن به تصویر میکشد.
او خاطرنشان کرد: پس مرگ، در نگاه شاعران حجم نوعی حیات جاودان است، عشق بیتسکین است و تمامیت عشق پیوند عجیبی با دریافت مرگپذیری و مرگاندیشی دارد و آنگونه که بیشتر در هویت یک ماهی به آن پرداخته که هیچ مقاومتی در نوع نگاه زیباشناختی او در پس مضامین و ترکیبهایش نداشته؛ پس عشق در «ندرت ناگوار مرگ» میتواند تن مرده بارانخوردهای باشد (ماهی صیدشده در زیر باران) که به شکل جنونآمیزی وضعیت زندگی دیگرش را نشان میدهد.
حنیف خورشیدی درباره ارزیابیاش از وضعیت شعر نیز اظهار کرد: طبیعتا نگاه نو به پدیدهها و علامتها موجب تحول در زبان هنرمند میشود تا بستری تازه در میان رابطهها باز کند و نمود و بود خود را آشکار سازد. زبان در شعرحجم بسیار متفاوت از زبان متداول در شعر پارسی است. شاعر باید به نگاه خود جسارت بهتر دیدن بیاموزد و از سطح اشیاء عبور کند و به درک عمیقترین لایههای زبان و به کیفیت تکوین تصویر در شعر برسد.