سرمقاله

آیا در سال جدید به تعادل میرسیم؟ / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • تجهیزات لازم برای راه اندازی کارگاه میوه خشک کنی
  • در 5 مرحله ساده، لکه قهوه خشک شده روی مبل را پاک کنید
  • جشنواره بلک فرایدی در نخل مارکت
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 25669  |  صفحه ۲ | سیاست روز  |  تاریخ: 26 اسفند 1402
    یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل مطرح کرد
    توافق ایران و عربستان در چه شرایطی انجام شد
    تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط ایران و عربستان سعودی از دولت قبل و با برگزاری چندین دور مذاکره در عراق آغاز شد. پس از برگزاری پنج دور مذاکره با عربستان در عراق که سه دور آن در دولت روحانی و ۲ دور در دولت رئیسی انجام شد و در شرایطی که ماه‌ها اخباری در مورد قریب‌الوقوع بودن دور ششم مذاکرات منتشر می‌شد، توافق ایران و عربستان و انتشار بیانیه‌ای سه‌جانبه که دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، مشاور امنیت ملی عربستان و رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب کمونیست چین آن را امضا کرده بودند، حکم انفجار بمب خبری در تمام دنیا را داشت.
    پس از چند ماه تلاش برای بازگشایی اماکن دیپلماتیک ایران و عربستان در خاک یکدیگر به عنوان یکی از مهمترین بندهای بیانیه سه‌جانبه، در بهار و تابستان امسال سفارت و کنسولگری دو کشور بازگشایی و سفر مقامات بلندپایه ایران و عربستان به کشورهای یکدیگر آغاز شد. 
    در همین رابطه داریوش پایسته تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به اینکه توافق ایران و عربستان در شرایطی انجام شد که منطقه نیاز به صلح داشت، اظهار کرد: «خاورمیانه در چهارراه انرژی جهان قرار گرفته‌ است و ایران و عربستان ۲ بازیگر اصلی در عرصه مبادلات انرژی و تعیین قیمت نفت و گاز هستند، خصوصا که از پس از پایان کرونا، برخی از اقتصادهای جهانی با ریزش مواجه شدند. بنابراین ایجاد صلح در خاورمیانه از ضروریات بود».
    او با بیان اینکه در این شرایط ایران و عربستان نیازمند توافق تنش‌زدایی بودند، افزود: «عربستان از طرف حوثی‌ها (انصارالله) در حال آسیب دیدن بود و تولید نفت آن به ۵۰ درصد کاهش یافت و نیاز داشت از طریق توافق با ایران، درگیری‌های خود با انصارالله را کاهش دهد و ایران نیز برای توسعه سیاست خارجی خود و همچنین کاهش سرعت روند عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل خواهان توافق با عربستان بود. نتیجه این شد که در شرایطی که از سمت اسرائیل و تندروهای داخلی در مسیر عادی‌سازی روابط ایران و عربستان سنگ‌اندازی می‌شد، این ۲ کشور توانستند با میانجی‌گری چین به توافق تنش‌زدایی برسند».
    این تحلیلگر مسائل بین‌الملل با اشاره به سیر روابط ایران و عربستان در یک سال اخیر، عنوان کرد: «تا پیش از ۷ اکتبر و آغاز طوفان‌الاقصی، مسائل بین ایران و عربستان تحت تاثیر پیمان ابراهیم قرار داشت و عربستان علاوه بر تلاش برای تنش‌زدایی با ایران، تصمیم داشت با اسرائیل نیز به صلح برسد و آن را به رسمیت بشناسد و نقطه اوج این تلاش‌ها بین عربستان و اسرائیل در شهریورماه با میانجی‌گری آمریکا بود که بسیاری از تحلیلگران توافق بین سعودی و رژیم صهیونیستی را قریب‌الوقوع می‌دانستند؛ موضوعی که با واکنش رهبر انقلاب نیز مواجه شد و ایشان عربستان و دیگر کشورهای منطقه را از عادی‌سازی روابط با اسرائیل بر حذر داشتند».
    پایسته ادامه داد: «پس از آن با وقوع طوفان‌الاقصی، پیمان ابراهیم تا حد زیادی از موضوعیت افتاد و عربستان از به رسمیت شناختن اسرائیل عقب‌نشینی کرد. اکنون نگرانی بابت قدرت یافتن گروه‌های مقاومت، باعث شده عربستان سرعت خود را در توسعه روابط با ایران کم کند و از طرف دیگر انفعال عربستان و دیگر کشورهای عربی در برابر جنایات اسرائیل در غزه و نگرانی بابت عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه، باعث کاهش تمایل ایران به گسترش روابط با عربستان شده است».
    او اضافه کرد: «اکنون به نظر می‌رسد چندین ماه است که روابط ایران و عربستان در یک نقطه ثابت قرار گرفته و اتفاقات آینده روند این رابطه را تعیین خواهد کرد. با توجه به اینکه عربستان اعلام کرده در صورت پایان جنگ غزه، روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل را از سر می‌گیرد، چنانچه بالاخره تلاش‌های میانجی‌گران موثر واقع شود و جنگ غزه به آتش‌بس برسد و سپس شاهد عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل باشیم، ممکن است روابط ایران و عربستان به سمت و سوی دیگری کشیده شود».
    این تحلیلگر مسائل بین‌الملل در خصوص نقش ارتباطات ایران و عربستان در کاهش بحران غزه، بیان کرد: «هرچند ایران و عربستان هر دو خواهان آتش‌بس در غزه‌اند، اما هدف آنان از شکل‌گیری این آتش‌بس با هم متفاوت است؛ عربستان به دنبال این است که پس از آتش‌بس در غزه، روابط خود با اسرائیل را عادی کند و در حوزه روابط اقتصادی و تکنولوژی با رژیم صهیونیستی تعاملات رسمی داشته باشد، اما هدف ایران از آتش‌بس، کاهش رنج مردم غزه و همچنین ایجاد فرصتی برای گروه‌های مقاومت به منظور بازسازی خودشان است. بنابراین اساسا هدف ایران و عربستان از آتش‌بس در غزه با یکدیگر متفاوت است».
    پایسته با بیان اینکه همچنین انصارالله یمن نیز فاکتور تعیین‌کننده دیگری در روابط ایران و عربستان است، گفت: «اکنون با توجه به اتفاقات دریای سرخ، انصارالله به لحاظ پرستیژی بسیار قدرتمند شده است. حوادث این روزهای دریای سرخ و حملات انصارالله به کشتی‌های مرتبط با آمریکا و اسرائیل، برای ایران و عربستان هم تهدید است و هم فرصت. فرصت از این نظر که ناآرامی‌های فعلی دریای سرخ می‌تواند کریدور انتقال نفت از هند به عمان و عربستان و سپس به عراق، ترکیه و اروپا و اسرائیل (کریدور هند-خاورمیانه-اروپا) را تقویت کند و برای عربستان آورده داشته باشد و ایران نیز به واسطه قدرت گرفتن انصارالله، بیش از پیش به عنوان بازیگر مهم منطقه شناخته می‌شود».
    او افزود: «اما به هر حال قدرت گرفتن انصارالله می‌تواند عربستان را دچار چالش کند و برایش به عنوان یک تهدید تلقی شود و از طرف دیگر اتهام‌زنی‌های غرب در خصوص دست داشتن ایران در فعالیت‌های حوثی‌ها ادامه داشته باشد».