کد خبر: 2808 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 17 دی 1401
یک فعال سیاسی اصوگرا مطرح کرد
رئیس مجلس باید ابتدا حکمرانی نو را تعریف کند
فعال سیاسی اصولگرا گفت: من احساس میکنم صحبتهای قالیباف شائبهای به وجود میآورد که ایشان میخواهند در انتخابات نامزد شوند یا برای راهیابی به یک کرسی یا مسئولیت خطیر در نظام جمهوری اسلامی کار جدیدی را شروع کردند.
غلامرضا رئوفیان فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که آقای قالیباف در روزهای گذشته صحبت از حکمرانی نو را مطرح کرده است در حالی که در گذشته واژهایی مانند سوپرانقلابی و نواصولگرایی از جمله واژههای پرتکرار رئیس مجلس بوده است، تحلیل شما درباره این صحبتها چیست، گفت: ما در ارتباط با خلق واژههای سیاسی که در ادبیات سیاسی ما جا میگیرد، معمولا در قالب پیشنهاد و یا انتقاد؛ کلیدواژههایی را به کار میبریم مانند آنچه آقای قالیباف در گذشته از عنوان نواصولگرایی یا اخیرا نوحکمرانی مطرح کردند.
وی افزود: خلق این نوع کلیدواژهها قاعدتا صرف بیان موضوع کفایت نمیکند بلکه مهمتر از بیان موضوع، باید به جهت رسیدن به یک هدف روشن یا تبیین راهبرد برای دستیابی به آن هدف غایی و نهایی باشد و اگر غیر از آن باشد، فقط بیان کردن یک موضوع است. در حالی که خود آن مساله باید به عنوان یک موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد و منجر به حل مساله و در نهایت دستیابی به آن هدفی که از تبیین آن راهبرد استفاده میکنیم شود. لذا خیلی این موضوعات کارگشا نیست.
به گزارش ایلنا، وی بخشی از صحبتهای خود میافزاید: چیزی به برگزاری انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ نمانده است. بیان این مسائل چنین ذهنیت یا پیامی را به اذهان عمومی و جامعه سیاسی کشور منتقل میکند که از الان میخواهند انتخابات را مدیریت کرده و یا با گفتمان به میدان بیایند. باید به آنان گفت، به مسائلی که امروز در زمین معطل مانده بپردازید، ما امروز در قوهمقننه، مجریه و قوهقضائیه مشکل داریم. من مخالف بحثها و واژههای جدید از سوی کسانی هستم که باید پاسخگوی عملکرد خودشان باشند، این مسئولان به جای آنکه چیز جدیدی را خلق کنند اجازه بدهند هرکاری در حوزه خودش و توسط افرادی که مرتبط با موضوع هستند، پیش رود.
رئوفیان در پاسخ به این سوال که آیا در شرایط کنونی نیاز است در حکمرانی خودمان تغییراتی ایجاد کنیم، گفت: ما باید در سازوکار خودمان هم اصلاحاتی را اعمال کنیم. یعنی به طور کلی نیاز است که در ساختار موجود، بازنگری درباره قانون اساسی که آخرین بار در سال ۶۸ اتفاق افتاد نسبت به امروز که در سال ۱۴۰۱ هستیم اتفاق بیافتاد تا تغییراتی در ساختار آن به وجود بیاید. نکته دوم به حکمرانی برمیگردد.
به هرحال حکمرانی یک سیاست میخواهد و برای این سیاست یک مجموعه حکمران میخواهد. قاعدتا اگر در این سازوکار و ساختار اصلاحاتی اعمال شود، با توجه به الزامات و آئیننامهای که تشکیل میشود، باید برای اجرای آن سیاستهای حکمرانی، سراغ حکمرانانی رفت که قابلیت اجرای آن سیاستها را داشته باشند. از مهمترین شاخصههایی که حکمرانان توانمند برای اجرای آن سیاستهای حکمرانی نیاز دارند، بصیرت است. بصیرت موجب رسیدن جامعه به جایگاهی میشود که مشکلات آن به حداقل ممکن میرسد و عدم بصیرت مانع رسیدن انسان به جایگاه واقعی خودش میشود.
رئوفیان گفت: نماینده مجلس ما باید بصیرت داشته باشد. بصیرتی که رهبر انقلاب روی آن تاکید دارند برای من عام نیست، اما برای کسی که میخواهد به مجلس برود، رئیسجمهور شود، رئیس قوهقضائیه یا مسئولان رده بالای کشوری شود و تصمیمگیرنده هستند و به عنوان عالیترین مقامات تصمیمگیر میخواهند در کشور عمل کنند باید دارای بصیرتی باشند که بتوانند عواقب هر تصمیمگیری را پیشبینی کنند.
وی تصریح کرد: اگر فردی رئیس جمهور میشود اقدامات او چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟ تصمیم خوب گرفتن جای خود، اما اجرای تصمیمات نادرست چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟ قانونی که در مجلس وضع میشود قانونگذار باید بداند با وضع این قانون که باید به قوه اجراییه اعلام شود و به اجرا درآید چه پیامدها و حوادثی را در آینده به همراه خواهد داشت؟ به نفع یا ضرر جامعه است؟
لذا اگر بخواهیم در حکمرانان و در شیوه حکمرانی تغییری ایجاد کنیم باید تغییرات مبتنی بر تصمیماتی باشد که برخاسته از مطالبات همهجانبه و پیشبینیهایی برای آینده است که از اجرای چنین تصمیماتی چه وقایعی رخ میدهد. به همین سادگی نیست. متاسفانه چون ما به این مسائل کمتر توجه میکنیم، میبینیم تصمیماتمان در آینده با مشکلاتی مواجه میشود که علاجش هم سخت است. پس عقلانیت حکم میکند قبل از واقعه علاج کنیم نه قبل از آن.
وی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید شیوه حکمرانی نو باید در چه شرایطی به وجود بیاید، گفت: اول باید حکمرانی نو را تعریف کنند. در ابتدا گفتم خلق یک ادبیات و واژگان سیاسی صرفا اکتفا نمیکند. اولا باید از ناحیه اهل آن مطرح شود و بعد از مطرح شدن آن را باید هدفگذاری کرد. باید مساله این موضوع مشخص شود. باید روش رسیدن به حل مساله بیان شود. باید ببینیم تعریف آقای قالیباف از حکمرانی نو چیست؟ باید پرسید این موضوع فیالبداهه مطرح شده یا در اتاق فکر ماهها روی آن فکر شده است؟ بنابراین مطرح نکردن این موضوع بهتر از مطرح کردنش است.