سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
برای نسل ما، فوتبال همه زیستن بود و برای پدر و مادرها، پا زیر توپ زدن، فوتبال از این بابت که با یک توپ و یک زمین مسطح قابل دسترس است در همه جای دنیا رواج داشته و شاید بهتر باشد بگوییم بین المللیترین فرهنگ بشر کنونی فوتبال است . همه فوتبال را میشناسند ، بسیاری فوتبال را بازی میکنند و یا لااقل طرفداری ، این رقابت دو گروه برای تصاحب یک توپ و نهایتا رساندن آن به تور دروازه حریف، مکانیزمی پدید آورده که با ذات تمدن بشری که سراسر رقابت و جنگ برای مغلوب کردن رقبا و تمدنهای دیگر بوده را شبیهسازی کرده است . اینبار رقابت برای تاراج ثروت و تصاحب زمین و خراب کردن شهرها و ... نیست، اینبار رقابت برای تصاحب میانه میدان و حمله به خط دفاعی برای تصاحب دروازه است . دروازهای که اگر گشوده شود راه را برای ورود به سرزمین ثروت و شهرت و قدرت فراهم میآورد. آری فوتبال حتی میتواند شکستهای نظامی را در عرصه ورزش جبران کرده و با (دست خدای مارادونا) قامت ملکه انگلستان و پادشاهی بریتانیا را در جام جهانی خم کند . فیلم (پرویزخان) نمونه کاملی از تمدن فوتبال و لینک بودن آن به موارد و مسائلی است که بالذات ارتباطی با ورزش و فوتبال ندارند، اما واقعیات میگوید که ارتباط دارند . آری فوتبال با روایت پرویز خان به ما میآموزد که فوتبال یک امر سیاسی نیست، اما یک برگه برای سیاست مداران و حتی نظامیها هست و از این بابت فوتبالیستها میبایست هم قدر خود را بدانند و هم اینکه بسان دیپلماتها و سیاست مداران، آموزش ببینند و محرم اسرار باشند . اگر فوتبال به سیاست و اقتصاد و دیپلماسی و ... گره خورده ، که در فیلم پرویز خان خورده است و این گره ناگشودنی است، پس چرا رابطه فوتبال-سیاست تعریفی مافیایی و غیراخلاقی است ؟ اگر فوتبال میتواند برای یک ملت و تمدن وحدت آفرینی کند، غرورآفرینی کند و بسیاری موارد این چنینی، چرا همچنان فوتبال بسان یک قُلّک پول دیده و تعریف میشود؟ فیلم پرویزخان با یک موضوع خوب و در یک زمان خوب ساخته شده است، اگرچه فیلمبرداری صحنههای فوتبال چنگی به دل نمیزند و موسیقی الکن آن هم حرفی برای گفتن ندارد، لیکن شاکله و فونداسیون فکری آن مناسب و قابل دفاع است . بازی خوب پورصمیمی در نقش پرویز دهداری قابل تحسین بوده، و بازی باقی عوامل هم قابل دفاع است، لیکن موسیقی ضعیف فیلم، ضربه شدید به تاثیرگذاری آن زده است . اما آنچه پیام این فیلم بوده و به نظر میرسد با همه کاستیها به مخاطب رسانده شده است، اخلاق مداری و استقامت در همه حال، و مهمترین نکته شجاعت تغییر و برگشت از یقین ها و اعتقادات شخصی حتی در نیمه دوم است.