سرمقاله

ادامه مسیر اقتصادی دولت سیزدهم، توسعه فقر همگانی / مرتضی عزتی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • پارک کوهستان کرمانشاه کجاست؟ کرمانشاه زیر پای شما
  • بهترین روش یادگیری زبان کدام است؟
  • بهترین لپ تاپ دانشجویی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 30281  |  صفحه ۸ | تولید و تجارت  |  تاریخ: 04 تیر 1403
    شکاف میان قیمت مسکن و میزان دستمزدها عمیق‌تر شد
    افزایش زمان انتظار برای خرید خانه در ایران
    نسبت متوسط قیمت مسکن و دستمزدها طی سال‌های اخیر افزایش چشمگیری پیدا کرده است. بررسی آمارهای رسمی بیانگر آن است که فروردین 1396 متوسط قیمت مسکن نسبت به پایه حقوق، ماهانه 4.6 برابر برآورد می‌شده و فروردین امسال، این نسبت به 11.3 برابر رسیده است. این بدان معناست که افراد در سال جاری، باید نسبت به سال ۹۶ زمان بیشتری را برای خرید خانه در انتظار سپری کنند.
    به گزارش تجارت‌نیوز، تورم مسکن طی سال‌های اخیر سرعت بالایی داشته است. قیمت این کالای اساسی از دهه 80 تاکنون بیش از دو هزار درصد رشد کرده و این در حالی است که میزان افزایش دستمزدها کماکان نتوانسته خود را به آن برساند.
    استاندارد جهانی می‌گوید خانوارها باید یک سوم از درآمد خود را به هزینه‌های مربوط به مسکن اختصاص دهند تا رفاه آنها تامین شود، اما در حال حاضر ایرانی‌ها به‌ویژه در کلانشهرها مجبورند در برخی موارد تمام دستمزد خود را خرج تامین سقفی برای زیستن کنند و در نهایت برای امرار معاش، به کار دوم یا سوم مشغول شوند.
    نسبت متوسط قیمت مسکن به حداقل دستمزد در ۸ سال گذشته رشد کرده است
    آمارهای رسمی نیز بیانگر آن است که نسبت حداقل دستمزد به متوسط قیمت مسکن هر روز شکاف بیشتری یافته، به‌ گونه‌ای که احتمال خرید مسکن برای اغلب خانوارها با تکیه بر درآمد ماهانه عملاً غیرممکن است.
    آمارهای منتشرشده از سوی بانک مرکزی حاکی از آن است که متوسط قیمت مسکن در تهران، طی فروردین 1396 متری چهار میلیون و 370 هزار تومان بوده است. در همان سال، پایه حقوق ماهانه 930 هزار تومان اعلام شده بود. به بیان دیگر نسبت پایه حقوق نسبت به متوسط قیمت هر متر مسکن، معادل 4.6 برابر بوده است.
    این نسبت در فروردین 1397 افزایشی نسبی پیدا کرده و به 4.9 درصد رسیده و پس از آن نیز همچنان مسیری صعودی را در پیش داشته، تا آنجا که نسبت متوسط قیمت مسکن به پایه حقوق در فروردین 1400 به 11.4 رسیده است.
    نسبت متوسط قیمت و میزان پایه حقوق در سال 1401 کاهش یافت
    متوسط قیمت مسکن در فروردین 1401 رشدی معادل 16.8 درصد داشته است؛ این در حالی‌ است که پایه حقوق، افزایشی 63.6 درصدی را پشت سر گذاشته است. در این مقطع، میزان پایه از دو میلیون و 554 هزار تومان پا به کانال چهار میلیون و 179 هزار تومانی گذاشته است. بر اساس این اتفاق، نسبت دو شاخص یادشده نیز در مقایسه با سال 1400 کاهش یافته و این بار 8.2 برابر ثبت شده است.
    البته این دنده‌عقب چندان پابرجا نبوده و با جهش قیمت مسکن در سال 1402، بار دیگر فاصله متوسط قیمت یک متر خانه در تهران با میزان پایه حقوق بیشتر و این بار 12.5 برابر ثبت شده است.
    متوسط قیمت مسکن فروردین امسال از سوی بانک مرکزی 81 میلیون و 630 هزار تومان اعلام شده و وزارت کار نیز پایه حقوق را حدود هفت میلیون و 100 هزار تومان تعیین کرده است. در این مقطع به دلیل پیشی گرفتن میزان رشد دستمزدها در مقایسه با قیمت مسکن، نسبت قیمت خانه به دستمزد کاهشی بوده و این بار 11.3 برابر برآورد شده است.
    زمان انتظار برای خرید خانه در تهران به ۶۶ سال رسید!
    اما چرا محاسباتی که به عنوان شد مهم است؟ بر اساس آمارهای بانک مرکزی، یک خانه 70 متری در تهران طی فروردین 1396 معادل 305 میلیون و 900 هزار تومان قیمت داشته و همان‌طور که بیان شد، پایه حقوق در این سال 930 هزار تومان بوده است.
    بنابراین خانوارها با پس‌انداز کامل پایه حقوق خود طی حدود 27 سال می‌توانستند در تهران صاحب خانه شوند.
    این در حالی‌ است که اکنون قیمت همان آپارتمان 70 متری در تهران به حدود پنج میلیارد و 714 میلیون تومان رسیده است. از آنجا که پایه حقوق نیز در سال 1403 معادل هفت میلیون و 182 هزار تومان اعلام شده، خانوارها باید 66 سال پایه حقوق خود را پس‌انداز کنند تا بتوانند خانه‌ای با متراژ متوسط در تهران بخرند.
    البته با توجه به تورم صعودی مسکن و رشد چشمگیر آن طی سال‌های اخیر، به احتمال زیاد این عدد هر روز افزایش پیدا خواهد کرد.
    رشد فاصله میان قیمت خانه و میزان دستمزدها در حالی است که وام‌های خرید مسکن نیز عملاً کارایی زیادی برای مردم ندارند و با استفاده از آنها حتی 15 متر از یک خانه را نیز نمی‌توان خرید! مادامی که هزینه‌های مسکن غالب درآمد مردم را ببلعد و خرید مسکن نیز حتی از طریق ثبت‌نام در طرح‌های حمایتی برای قشر بزرگی از جامعه غیرممکن باشد، مردم روی رفاه را نخواهند دید.