کد خبر: 31585 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 31 تیر 1403
دولت پزشکیان هنوز تشکیل نشده اما حاشیه سازی ها شروع شد
آغاز هجمهها پیش از شروع کار
گروه سیاسی- واقعیت این است که هنوز مسعود پزشکیان تنفیض نشده و دولت او تشکیل نشده است اما نه تنها رسانهها و برخی افراد شروع به حمله و هجمه کرده اند که فحاشی ها هم خیلی زود آغاز شده است.
پیش از این بسیاری از تحلیلگران گفته بودند که از مسعود پزشکیان نباید توقع کار خارق العاده ای داشت و باید امیدورام که برخی اقدامات او در سال های آینده ثمربخش شود اما حالا هنوز پزشکیان بر سر کار نیامده حاشیهها و هجمه ها به او آغاز شده است.
عده ای که قطعا با توجه به نتیجه انتخابات و با توجه به تعداد رای دهندگان و تعداد کسانی که رای ندادند آن ها را اقلیت محض دانست اما صدایشان همچنان بلند است. برخی در نماز جمعه به محمد جواد ظریف فحاشی می کنند و برخی نیز در رسانه هایشان می خواهند که پزشکیان مظابق میل آن ها کابینه بچیند.
نکته جالب توجه اظهارات یک نماینده مجلس بود که می گفت گمانه زنی افراد برای انتخاب در کابینه نشان از خالص سازی دارد!! او در حالی این حرف را می زد که از سال 1400 به این طرف همه ارکان حکمرانی به لحاظ سیاسی همسو بوده اند و حالا فقط قوه مجریه به دست تفکری مخالف آن ها افتاده است. به نظر می رسد این سه سال تحمل اینکه حالا با رای مردم فردی کابینه ای متفاوت از تفکر آن ها بچیند را بر نمی تابند.
پشت پرده شعار "ظریف گورتو گم کن" چه کسانی هستند؟
عصر ایران اما درباره هجمه به ظریف می نویسد: در نماز جمعه تهران، عده ای شعار دادند: "ظریف گورتو گم کن!" ! اما قصه اصلی این شعار چیست؟!
قبل از برجام -که هنر ظریف بود- بازار کاسبان تحریم سکه بود. مثلاً نفت ایران به جای آن که مانند همه صادرکنندگان، به طور معمولی و توسط دولت ها صادر شود و پولش به کشور برگردد، به وسیله دلالانی انجام می شد که نفت ایران را می گرفتند و به قیمت ارزان می فروختند و 2 سود کلان می بردند: هم درصدری از تخفیف قیمت مال اینان بود و هم درصدی از فرایند بازگشت دلار به ایران.
این موضوع فقط درباره نفت صادق نبود و در هر چیزی که فکرش را بکنید، از قطعات هواپیما گرفته تا نهاده های دامی و از دارو گرفته تا تجهیزات صنعتی جریان داشت.
کاسبان تحریم در آن سال ها، راهی که اجداد و نوادگانشان در 1000 سال باید می رفتند تا به این ثروت برسند - و نمی رسیدند - را در کمتر از یک دهه پیمودند و به مالتی میلیاردرهایی تبدیل شدند که حالا می توانستند از پول بادآورده شان، برای اثرگذاری در تصمیم سازی ها نیز ببرند.
برجام که شکل گرفت، همه چیز به حالت عادی برگشت؛ وزارت نفت که دیگر تحت تحریم های بین المللی نبود، می توانست خودش به راحتی نفتش را مانند همه تاریخ نفت ایران بفروشد و پولش را در حساب های خودش دریافت کند. بقیه حوزه ها هم همین گونه شده بود. هم دولت و هم بخش خصوصی، وارد تجارت بین المللی شده بودند.
کاسبان تحریم که می دیدند با یک برجام، تمام کاسه و کوزه هایشان شکسته، از همین نقطه شروع کردند به جوسازی علیه برجام و طراحش محمدجواد ظریف. آنها طبیعتاً نمی توانستند بگویند ظریف و برجام، دکان و دستگاه ما را تخته کرده و کاسبی مفت مان را کساد کرده اند. بنابراین مجبور بودند پشت شعارهای ارزشی پنهان شوند و ظریف را متهم به غربگرایی و برحام را عامل نفوذ خارجی معرفی کنند.
آنها که دلواپس کاسبی های میلیارد دلاری خود بودند، به دروغ خود را دلواپس ارزش های انقلاب معرفی کردند و با همان پول های حاصل از کاسبی تحریم، در رسانه ها شروع به جوسازی کردند و در شبکه های اجتماعی لشکر سایبری درست کردند که حتی برای کامنت گذاری در سایت ها، پول می گرفتند.
اینان حتی در عرصه اقتصادی نیز شروع به سنگ اندازی کردند و حتی مدیران شرکت بوئینگ را که قرار بود به ایران هواپیمای مسافری بفروشد، تهدید کردند که اگر به ایران هواپیما بفروشند در خطر خواهند بود و بدین ترتیب مانع از قرارداد شدند.
اگر بخواهیم حجم کارهایی را که آنان برای زمین زدن برجام در داخل و خارج انجام دادند تشریح کنیم، قطعاً چند جلد کتاب مفصل و تلخ می شود.
برجام که با همکاری مشترک کاسبان داخلی در ایران و لابی اسرائیل در آمریکا زمین خورد، دوباره کاسبی اینان رونق گرفت و بخور بخورها شروع شد تا این که انتخابات زودهنگام و پیش بینی نشده ریاست جمهوری 1403 شکل گرفت و بار دیگر ظریف به میدان آمد و در کنار پزشکیان قرار گرفت و در پیروزی اش نقش آفرینی کرد.
حضور ظریف که به اذعان دوستان و دشمنان منصف، یکی از برترین دیپلمات ها و مذاکره کنندگان بین المللی است، ترس را مجدداً به جان کاسبان تحریم انداخت: "اگر او بتواند در دولت جدید روابط بین المللی ایران را به سمتی ببرد که تحریم ها لغو یا حتی کم رنگ بشود چه؟! نه! ما نمی گذاریم و ظریف باید برود و گم شود.”
همچنین خبرآنلاین می نویسد: ظریف شانه به شانه پزشکیان /۱۳ دقیقه طوفانی در تلویزیون
محمدجواد ظریف اما در این بین، شاخصترین چهرهای است که در روزهای قبل و بعد از انتخابات ریاستجمهوری در کنار مسعود پزشکیان قرار گرفت؛ پیش از انتخابات او سخنرانیهای متعددی برای کمپین پزشکیان داشت؛ شانه به شانه پزشکیان در همایشها حضور داشت؛ شاید بتوان گفت مهمترین اقدام ظریف در روزهای تبلیغات نامزدها که از صداوسیما پخش میشد، همراهیاش با پزشکیان بود؛ در میزگرد سیاست خارجی که از تلویزیون به طور زنده پخش شد، ۱۳ دقیقهی پایانی آن برنامه در اختیار ظریف قرار گرفت؛ ظریف هم در آن دقایق، ۱۱ سال حملات و هجمههای صدا و سیما و تندروها را پاسخ داد؛ آن نطق ۱۳ دقیقهای ظریف، اولین موج انتخاباتی را به نفع پزشکیان ایجاد کرد. موجهای بعدی را هم ظریف ایجاد کرد؛ با سخنرانیهایی که در شهرهای مختلف داشت، امواجی را به نفع پزشکیان ایجاد کرد.
عصبانیت تندروها از «تبعیض مثبت»
همین نقشآفرینیهای ظریف بود که طرف بازنده انتخابات را عصبانی کرده تا بعد از سخنان ظریف درباره تبعیض مثبت به نفع زنان و اقلیت، نیروهای سایبریهای خود را در فضای مجازی شارژ و به فضای مجازی گسیل کنند، برای فحاشی و توهین و تهمت به او.
مورد دیگر شعارهای هتاکانه عدهای علیه ظریف در نماز جمعه دیروز تهران بود. اینها کمی از نشانههای عصبانیت تندروها از ظریف است که این روزها دیده میشود.
شاید دلیل دیگر عصبانیت تندروها از ظریف این بود که تصور نمیکردند او پاشنه کفشهایش را برکشد و شهر به شهر برای تبلیغ پزشکیان برود.
او در طول انتخابات توانست بخش عمدهای از مرددین که تکلیفشان با رای دادن روشن نبود را پشتسر پزشکیان بیاورد؛ او واقعیات مربوط به سالهای پایانی دولت حسن روحانی را بر سر روایات دستگاه پروپاگاندای اصولگرایان آوار کرد و بخش عمدهای از خرجی که برای جا انداختن این روایات شده بود را سوزاند.
ایستادگی ظریف مقابل غنیمت بگیران و سهم بگیران
حضور ظریف در این شورا و ایستادگی او برابر برخی فشارها، نشان از آن دارد که مجاهدان شنبه فعالند و میخواهند سهمی از کابینه چهاردهم داشته باشند. جمله او در رسانه ملی مبنی براینکه «بزرگان و ریشسفیدان احزاب و سیاسیون سهمخواهی نکنند» مهر تاییدی برای فعالیت سهم خواهان بود.
با این وجود سخنان عصر دیروز مسعود پزشکیان، رشتههای برخی جریانات را پنبه خواهد کرد؛ «اینکه برخی فکر کنند به بنده دیکته میکنند اشتباه است، بنده شاخصهایی تعیین کردم و طبق آنها تصمیم خواهیم گرفت. وقتی تصمیم گرفتیم کاری انجام دهیم باید طبق آن هدف و آن راه حرف بزنیم و رفتار کنیم و بطور کلی آن راه را برویم اگر کسی نمیخواهد باید کنار برود من اعتقاد دارم باید طبق قانون که میثاق مشترک است رفتار کرد، باهم تصمیم میگیریم که اینکار را انجام دهیم و اگر کسی قبول ندارد باید کنار رود.»