کد خبر: 34161 | صفحه ۱ | تاریخ: 24 شهریور 1403
نسل جوان، اعاشه و آزادی / محمدعلی نویدی
یکی از کارهای مفید و ضروری در ارتباط بین نسلی، رفاقت، هم نشینی و هم صحبتی با نسل نوجوان و جوان یا همان نسل زد « Z» امروزین می باشد. به نظر من توجه و اعتنا به نسل زد آنچنان مهم است که جا دارد مدیران و مسئولان و متولیان و مربیان و سایر بزرگ سالان و حتی والدین وقت خالص ویژه به این موضوع اختصاص دهند؛ زیرا، بدون شناخت و درک عمیق از خصوصیات این نسل برنامهریزی و مدیریت اثربخش و کارآمد و بالنتیجه اداره امور اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، علمی و آموزشی، هرگز ممکن نخواهد بود. در این کوتاه نوشته به دو اصل اساسی و رکن رکین از مختصات و امهات این نسل که متن اصلی اجتماع کنونی ست، اشاره می کنم. یادمان باشد هیچ برنامه ای بدون التفات و اعتنا به ویژگیها و خصلت ها و خوی و خلق این نسل امکان موفقیت نخواهد داشت. آن دو اصل و اساس عبارت است از: ۱- اعاشه. و ۲- آزادی. منظور از اعاشه همانا گذران زندگانی انسانی است. به دقت بیاندیشیم، معیشت و اعاشه آغاز زندگی ست. زیستن و زندگی با معاش و تهیه اسباب زندگانی شروع می شود و پیش می رود. اگر نسل جوان امید و آینده و افق معاش و وسایل گذران زندگی معمولی و روزمره را روشن نبینند و زندگی و اعاشه خود را در ابهام و تاریکی و گرفتاری حس کنند، گویی، جان و اصل و متن اجتماع دچار افسردگی و پژمردگی وجودی و اثری شده است. نسل جوان ستون فقرات جامعه امروز ایران و حتی جهان است. به تعبیر دیگر، وقتی جوانان جامعه اعاشه و گذران زندگی را در اسارت و سختی و ملالت و تلخی ملاحظه و لمس کنند از اصل و اساس زندگی روی گردان می شوند و اعراض می کنند و دنبال راه فرار می گردند. آیا به این موضوع اندیشیده ایم اگر نوجوانان و جوانان از کار و کوشش و زندگی و معیشت اعراض کنند و رویگردان باشند، حتی نسل مسن و سالخورده نیز دچار بحران خواهند شد؟ و البته والدین آنان نیز بیش از همه دچار نگرانی و فشار روحی و جسمی خواهند شد. اعاشه آغاز و مایه زندگی ست و نسل جوان امروز همین معیشت و زندگی معمولی و عادی را در بحران و ویرانی می بیند.! مایه ی زندگی چیست؟ تغذیه و غذای سالم، آب بهداشتی، مسکن، پوشاک و شغل و کار و کوشش و نظایر اینها. اعاشه و گذران زندگی « living » اصل اول حیات بشری است. تشکیل اجتماع، ظهور مدنیت و تفویض اختیار و تجمیع اراده ها و تأسیس نهادهای دولتی و مدنی برای یاریگری و مددکاری بدین اصل اولیه و ضروری است. نسل زد و نوجوان و جوان امروز، در وهله اول، آگاهانه، یک زندگی معمولی و معقول و منطقی و واقعی می خواهند. حاکمان و فرمانروایان از خود سؤال کنند، با وجود منابع و ثروت ایران زمین،آیا حداقل زندگی و اداره معیشت برای مردم و جوانان فراهم کرده اند؟ نسل زد و بدنه اصلی اجتماع از اعاشه ناراضی هستند و این نارضایتی را می توان در پژوهش میدانی و کار علمی و با برهان عینی بارها و بارها اثبات کرد. این موضوع دامن و پیامد بس دراز آهنگی دارد.
۲- آزادی. جوامع بشری حکومت و دولت تشکیل می دهند تا به آنان در حفظ و نگهداری آزادی کمک کنند و حریت و اختیار مردم و خصوصاً نسل نوجوان و جوان « نسل زد » را تامین نمایند، نه اینکه آزادی ستان و رقیت آور باشند. آری، آزادی جان و جوهر رشد و شکوفایی و بالندگی و پیشرفت نسل جوان هر جامعهای ست. ژرف بیاندیشیم خلقت ما انسان در آزادی و اختیار بوده است یا در اجبار و اسارت؟ اگر آدمی اسیر و مجبور باشد، چه فرقی با جامدات و سنگ ها و صخره ها دارد؟ اگر انسان توان و قدرت عمل و ترک آن را بطور آزادانه نداشته باشد چه فرقی با ربات ها و سایر جانداران خواهد داشت؟ مسیر زندگی بدون اعاشه و آزادی پیمودنی نیست. رهائی، شرط داشتن بال و پر و پرواز در جهان زیست آدمیست. مثلاً، در نظر بگیرید یک باغبان چگونه می تواند گلهای معطر و مفید و مؤثر تربیت و پرورش دهد؟ نسل جوان، همانند گلهای تازه و معطر جامعه است که نیازمند مراقبت و محافظت و حمایت هستند. مراقبت از مزاحمات و موانع و قید و بند های ناروا و نادرست؛ و حمایت در معیشت و آزادی. راستی، حداقل شادی و خوشی همین نسل زد، در همین معاش و آزادی ست. از فرزندان ایران زمین و از باغ و بوستان این کشور با فرهنگ و تمدن، زندگی و آزادی را دریغ نکنید.
ای گروه مؤمنان شادی کنید،
همچو سرو و سوسن آزادی کنید. « مولوی»
به حکم منطق، عقل و اندیشه آبادی از طریق آزادی حاصل آمدنی و محقق شدنی است. بنگرید به جوامعی که آزادی دارند و توسعه یافته شده اند و بدقت تاریخ آنان را مطالعه کنیم. کشورها و جوامع توسعه یافته از آسمان نیافتاده اند و از زمین نروییده اند، بلکه با آگاهی و آزادی ساخته شده اند و اینک کعبه آمال و محل و مأوای نخبگان و جوانان مهاجر جهان قرار گرفته اند. باری، آبادی و آزادی همزاد و همراههستند. نسل جوان، می خواهند با خردمندی و علم مدرن زندگی و معاش بهتری بسازند و آزاد زندگی کنند.
البته، آزادی را لاابالی و سهل انگاری نمی دانند بلکه همانند هوای تازه و تنفس راحت برای زندگی بهتر تلقی می کنند. حق طبیعی جوانان این مرز و بوم زندگی خوب و آزاد است، چراکه در قرن بیست و یکم هستیم و جوانان ما چیزی کمتر از جوانان دنیا و سایر جوامع ندارند. داشتن معاش معقول و راحت و رفاه از یک سو، و آزادی و اختیار از سوی دیگر، از ضروریات اصلی نسل Z محسوب میشود.