کد خبر: 34335 | صفحه ۱ | تاریخ: 26 شهریور 1403
نقش بارز رسانه ها و اولین نشست خبری رئیس جمهوری / طاهر جمشیدزاده
نخستین نشست خبری «دکتر مسعود پزشکیان» رئیس جمهوری با رسانههای داخلی و خارجی ساعت ۱۵ امروز دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ در محل سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار می شود. دکتر پزشکیان در نخستین گفتگوی تلویزیونی خود که در شهریور ۱۴۰۳ انجام شد؛ در پاسخ به سوال مجری برنامه اعلام کرده بود که به زودی نشست خبری با حضور رسانههای داخلی و خارجی برگزار خواهد شد. سید مهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور نیز بیشتر در صفحه شخصی خود در فضای مجازی؛ با اعلام اینکه اولین نشست خبری رئیس جمهور دکتر مسعود پزشکیان روز دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ مقارن با ۱۲ ربیع الاول و اولین روز هفته وحدت با حضور رسانههای داخلی و خارجی برگزار میشود، نوشته است« در این نشست خبری که با تغییراتی نسبت به ادوار گذشته برگزار میشود، رئیس جمهور، جمهوری اسلامی ایران پاسخگوی سوالات خبرنگاران و رسانهها در حوزههای مختلف داخلی و خارجی خواهد بود.» نکته بسیار کلیدی و مهم در مورد رسانهها، نقشه تعیین کننده آنها در مشارکت همگانی و جهت دهی افکار عمومی به صندوقهای انتخابات است؛ مکانیسم مشارکت مردم برای تعیین سرنوشت خویش با حضور آنان در پای صندوقهای رأی امری حیاتی و حتمی در یک کشور است، بدون شک نقش رسانهها در تبیین هویت انسانی و تعیین شیوههای زندگی او بسیار مهم و قابل تأمل است و از دیگر سو رسانهها یکی از الزامات هویت جمعی در جهان کنونی ما هستند و گویی بدون آن زندگی حداقل به شکل مدرنش ناممکن و نامیسر میشد و به همین دلیل نقش رسانهها در افزایش مشارکت عمومی در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم و شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال آینده « خرداد۱۴۰۴» امری روشن و بدیهی است. رسانه و سیاست همواره در ادوار مختلف و بزنگاههای حساس سیاسی تاریخ ساز شده و مکمل همدیگر عمل کردهاند و به سان دو بال پرنده تشبیه شدهاند که شکستن یکی از آنها فرایند پرواز را با اختلال مواجه میکند و این پروسه را بطئی و فرسایشی خواهد ساخت. نقش بی بدیل رسانهها و جراید به ویژه در انتخابات ۲ خرداد ۷۶ و ۸ و ۱۶ تیر ۱۴۰۳ که اولی منجر به پیروزی سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات شد و دیگری منجر به پیروزی غرورآفرین دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات دو مرحلهای در تیر ماه ۱۴۰۳ شد که یک رنسانس و نوزایی سیاسی در سپهر سیاست ایران به رغم قاطبه کنشگران روابط بینالملل قلمداد میشود،غیر قابل انکار است، به طوری که اگر رسانهها نبودند، شاید آن موج عمومی در حمایت از محمد خاتمی و مسعود پزشکیان به وقوع نمیپیوست که منجر به خیزش، تحریک و اقبال جامعه برای انتخاب آنها شود و فردای پس از انتخابات روزنامه سلام با تیتر درشت «سلام اصلاحات به پاستور» در میان جراید خودنمایی کرد و روز پس از پیروزی دکتر مسعود پزشکیان، در میان جراید پرتیراژ کشوری، روزنامه آرمان امروز با تیتر برجسته« سلام طیب جمهور اصلاحات به پاستور» برای بار دوم سلام ویژه اصلاح طلبان را رسما به پاستور ابلاغ کرد و بی سبب نیست که از دوران اصلاحات به عنوان دوره چهارم طلایی مطبوعات« دوره مشروطه، دوره دولت مصدق و سالهای ابتدایی انقلاب ۳ دوره طلایی مطبوعات نامگذاری شده است.» یاد میشود؛ چون این برهه به دوره آزادی بیان و گفت و گوی تمدنها در جهان شهره شد و سید محمد خاتمی منادی طرح گفتگوی تمدنها در مقابل ایده« برخورد تمدن ها» ی ساموئل هانتینگتون در سازمان ملل متحد شد و در تقویم این سازمان در سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی به صورت یک رخداد بزرگ ثبت و ضبط شد و اکنون دکتر مسعود پزشکیان که پس از اولین سفر خارجی خود که چند روز پیش به کشور همسایه و دوست « عراق» انجام شد و در میان رسانه ها و خبرگزاری های جهان بازتاب و انعکاس گسترده ای داشت و توافقات چند جانبه بسیار خوبی با دولت و نخست وزیر عراق انجام گرفت؛ رئیس دولت چهاردهم که کابینه او از بدو تشکیل تحت عنوان کابینه « وفاق ملی» نام گرفته و علاوه بر رجال سپهر سیاست، شهره خاص و عام شده است و در پیکره جامعه این مسئله عیان و واضح است؛ رئیس جمهوری میتواند در مجمع سالیانه سازمان ملل متحد که در اواخر شهریور هر سال با شرکت کشورهای عضو این سازمان برگزار میشود و رئیس جمهور ایران نیز به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در آن شرکت میکند و به ایراد سخنرانی میپردازد با طرح ایده « صلح و وفاق ملی برای جهان» میتواند در سازمان ملل پیشتاز شود و پس از رئیس دولت اصلاحات، دومین رئیس جمهور در جهان و از ایران باشد که منادی صلح و اتحاد و وفاق کشورها با هم برای جهانی عاری از جنگ، افراطی گری، خونریزی و تجاوزگری باشد. جراید و مطبوعات در ایران در طول ۱۸۰ سال گذشته همواره با تحولات جامعه، فراز و نشیبهای زیادی را آزمون و تجربه کرده است و به نوعی شاید با نوسانهای شدیدی در جامعه ایران خو گرفته است؛چنانچه در انتخابات دوم خرداد ۷۶ و آغاز تحرک جدید اصلاحات در ایران روزنامه نگاران به سرعت خود را با فضای جامعه همراه و هماهنگ ساختند و حتی نقش آلترناتیو راهبری و هدایتگری را در کنار نقش کاریزماتیک فرد منتخب پیروز بر عهده گرفتند که همین چرخش سریع و قائل شدن نقش پیشرو و هدایتگری مطبوعات در تحولات سریع ایران مورد انتقاد آسیب شناسان مطبوعات قرار گرفت، چه آنکه بسیاری بر این باور هستند، همین رویکرد؛ شاخص آسیب پذیری مطبوعات ایران را افزایش میدهد و این رسانه را از کارکرد اصلی خود یعنی اطلاع رسانی و آگاه سازی جامع دور میسازد و آن را در قطع بولتنی ارگانی یا در حد تریبون حزبی کاهش و تنزل میدهد؛ آسیب شناسی ساختاری این مدیوم حرفهای و تجربه سالهای اخیر نیز نشان داد که هر میزان جراید از عملکرد حرفهای خود دور شدند، بر میزان مصائب و آسیب پذیری آنها نیز افزوده شده است؛ در هر حال استقبال گسترده مردم به شعارهای آزادیخواهانه و اصلاح طلبانه توأمان با هم در آغاز جنبش اصلاحات به تبع این خواسته عقلایی و بنیادی روزنامه نگاران را نیز مشتاق و پیگیر خواستهای طرح شده کرد؛ تیترهای متفاوت، دگردیسی ستونهای صفحات ویژه جراید، خبرهای داغ، گزارشهای جذاب، در هم شکستن تابوها، به میدان آمدن چهرههای جدید، باز شدن فضا برای منتقدان و دهها تغییر دیگر مطبوعات آن برهه را در اوج قرار داد تا آنجا که بسیاری آن دوره را چهارمین مقطع طلایی روزنامه نگاری ایران توصیف کردند.