تصور ثبات و دوام، و تصدیق تغییر و دگرگونی، پیشینه ی بس دراز آهنگی دارد. لیکن، در هیچ زمانی، همانند دوره حاضر و قرن بیست و یکم، چنین شتابان و فراخ دامن نبوده است؛ به همین خاطر واژه پرتاب « Throw » که دارای بار معنایی سرعت، فشار، نیرو، فاصله و تغییر اتمسفر زیستی می باشد، بکارگیری شده است. یعنی، تا قطع علاقه و تعلق از یک محیط، زمینه و بافتار « context » برای یک نسل و گروه جمعیتی، صورت نگیرد یا آن پدیدار جمعیتی وارد وضعیت سستی و تزلزل و عدم تعلق نشود، تقرر و تعلق در محیط و فضا و جهان نو و مختلف، امکان پذیر نخواهد بود. پس، تقرر و تعلق نو، همواره با قطع یا گسست عدم تعلق و عدم تقرر همراه می باشد. آمد و شد نسل ها و عصرها، با این استدلال قرین و قابل فهم بهتری است. پرتاب، با قطع وجودی و اثریِ مناسبتی و برقراری نسبت جدید تعلقی و تقرری ربط وجودی و اثری دارد. در خصوص نسل زد « z » فهم نکته مذکور، از بنیادی ترین ارکان و عناصر اندیشگی و دگرگشتگی در آن مورد می باشد. نسل های گذشته، با سیر تدریجی، طبیعی و تاریخی، از حالی به حالی و از وضعی به وضعی و جهاتی به جهاتی، مبدل و دیگرگون می شدند، امّا، وقتی نوبت به نسل زد می رسد، تو گویی، تغییر این نسل همانند نسل های پیشین یک فرایند نسبتاً ثابت نمی باشد، و بجای روند و روش تدریجی و طبیعی، شیوه پرتاب و افکندگی از وضعی و جهانی به وضع و جهان دیگری پیدا می کنند. چرا؟ چون وضعیت و جهان قبلی، یعنی وضعیت نسل « x »، دیگر تاب و توان و سرعت و میزان تغییر جهان این نسل زد را ندارند؛ نسل زد، نسل جدید و نسل نت « اینترنت » علاقه و علقه و پیوستگی خود را با زمینه و جهان پیشین از دست داده بودند و نشانه‌های انقطاع آشکار گشته بود، بدین سان، این نسل آماده و مهیای پرتاب و رانده شدن به جهان دیگر، که جهان تغییر می نامیم، را به سرعت به خود گرفته بود. بنابراین، جهان تغییر « change » مهمترین شاخص و جهت نسل زد « z » می باشد. همین شاخص تغییر، خود وابسته به استفاده و بکارگیری ابزارهای هوشمند و افزارهای دیجیتال مدرن می باشد که وجه و صورت و قدرمشترک تقریبی تمام گروههای نسل زد در تمام کشورها را شامل می‌شود. تغییر، در جان و جوهر خود، شامل صیرورت و دیگر گشتن و متفاوت شدن است. بدین دلیل، نسل زد، با نسل های قبلی متفاوت و متمایز می باشد. این تفاوت و تمایز هم شامل، خوراک و نوشاک و پوشاک و اسکان و ازدواج و آزادی و انتظارات و آینده را شامل می‌شود، و هم مسئولیت پذیری و حق شهروندی و توسعه خواهی و داد و دوستی و راد و راستی و حق خواهی و حقیقت طلبی را متضمن است. جهان تغییر، جهان تغییر تمام جوانب و عوامل نسل زد است. اما چنین نیست که تغییر به معنی گمگشتگی و گمشدگی از اصل و نسب ها و ریشه و سرنخ ها باشد؛ جهان تغییر، جهان تقرر و تعلق جدید است. این جهان تازه چه اوصاف و خصایصی بنیادینی دارد؟
باری، اگر معنای جهان تغییر، جهان نسل زد « z »، جهان تقرر و تعلق جدید را نشناسیم، هرگز در برنامه‌ریزی ها، سیاست‌گذاری ها، مدیریت ها و مواجهه با نسل مستقر و موجود، موفقیت حاصل نمی‌شود. بیاد داشته باشیم، نسل زد و جوانان امروز، بومیان واقعی جهان کنونی و حی و حاضر هستند. آیا بومیان در برنامه ریزی ها، اولویت ندارند؟ حضور نسل زد، چندان است که اگر کوتاه بینان و سطحی اندیشان نخواهند آنان را ببینند، اثر وجودی آنان معادلات و مناسبات جهانی را تغییر می دهد.