سرمقاله

باز هم آلودگی هوا ‪/‬ آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 36769  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 10 آبان 1403
    نسل زِد و فلسفه بازی ‪/‬ محمدعلی نویدی
    بازی و برد و باخت، همواره تاریخ عمر بشر، همراه و همزاد وی بوده است. یعنی، تمام نسل های آدمی در تمام عصرهای روزگار، بازی را بازیگر بودند و آن را بخشی از زندگی خود تلقی می کردند. بازی چیست؟ و نسبت آن با نسل زِد « z » کدام است؟ سخن از فلسفه بازی، با سؤال از چیستی و چگونگی بازی و پرسش از فهم انواع و اقسام بازی « play » و درک ماهیت معنایی آن ها، ارتباط دارد. بازی ها همانند نسل ها سیر تطور و تحول داشته اند؛ لیکن، بازی با لحاظ قالب و شاکله و معنا و مفهوم آن به دو قسم منقسم می شود: ۱- بازی های باستانی. و ۲- بازی های مدرن. بازی های قدیمی، اغلب از جنس طبیعت و نزدیک به احساسات و عواطف ملموس و مشهود آدمی بوده اند. مِثل، بازی اسب سواری، قایم موشک بازی، طناب کشی، و نظایر اینها. و بازی های مدرن، مثل، بازی های آنلاین، فورتنایت، پابجی موبایل، کالاف دیوتی، کلش آف کلنز، و نظایر اینها. پر واضح است که بین این دو نوع بازی، طیف گسترده ای از بازی ها را میتوان احصاء کرد و برشمرد. ویژگی اصلی بازی های باستانی، بند و وابسته بودن به روح و جسم و نیروی بدنی انسان بوده است، و خصلت اساسی بازی های مدرن و متعلق به نسل زِد، بند به اینترنت و نت بودن است. به تعبیر ژرف تر، بازی های گذشته از جنس حقیقت و واقعیت بیرونی بودند، و بازی های نسل « z» از جنس مجاز و دیجیتالی هستند. امّا، ماهیت و چیستی بازی، به نیاز ذاتی و فطری انسان برمی گردد. انسان « چه کوچک سال و چه بزرگ سال » به تفریح و سرگرمی و نشاط و شادی و نمایش و خودنمایی و هنرورزی و فعالیت وجودی و ذهنی غیر جدی ولی لازم ِ همیشگی دارد. بنابراین، بازی، یک سرگرمی و وقت گذرانی بی اثر و عبث نیست، بلکه، بازی، پاسخ به نیاز ذاتی آدمی است. پس، بازی یک فعالیت، کار و نمایش وجودی و اثری آدمی‌ست. البته، نسبت به سن و سال انواع و اقسام بازی ها، اهمیت بیشتری پیدا می کنند؛ بازی برای کودکان و نوجوانان، گویی، اصل و اساس بودن و زیستن و دیده شدن و شنیده گشتن است. و بازی برای جوانان و تناوران، گویی، نمایش و عرض اندام و هنر نمایی است. به تصور نگارنده، نسبت بازی با شادی و شوخی، مزاح و سهل انگاری نیز اهمیت دارد، زیرا، شادی و خوشی و شوخی و خنده پاره ای از جنبه ی ملایمت و نرم خویی و خوش اخلاقی آدمی است.
    چنانکه گفته آمد، بازی با برد و باخت هم نسبت دارد. در این مطلب یک نکته بسیار مهم و ظریفی نهفته است؛ اگر بازی مساوی و مساوق با، باختن عمر و عقل و نیروهای معرفتی و اندیشگی و علمی و تجربی انسان باشد، آن بازی واقعاً مبدل به بیهودگی می شود. یعنی، وقتی هومر، شکسپیر و حکیم فردوسی از بازی و نمایش سخن می گویند از فعالیت، امر و کار بیهوده سخن نمی گویند، بلکه از عبرت ها و تجربه ها و هنرها، سخن میگویند. اگر نوجوانی و جوانی، جوانی خود را در بازی عبث ببازد، او اصل و اساس خود را باخته است. مثلاً، اگر نوجوانی و جوانی تمام وقت خود را به بازی با گوشی و تبلت بگذراند و درس و مدرسه فراموش شود، این کار هرگز عقل پسند و آینده دار نخواهد بود. فلذا، ضرورت دارد مراقب باشیم تا نسل زد، خِرد خود را نبازند و در مسیر زوال عمر نیافتند و در افراط بازی کودکانه غرق نشوند. اساس بازی، دوری از خشونت و سخت گیری های بی مورد است و فهم اقتضای سن و سال و موقعیت نسلی، به تنظیم و مدیریت این موضوع کمک می‌کند. یعنی، افراط و تفریط در هر کاری آسیب رسان می باشد. اعتدال و حفظ تعادل رویکرد روی به پیش تلقی می‌شود. افراط، اعتیاد آور است، چنانکه تفریط انزوا آور. نوجوان و جوانی که کار و بارش فقط کفتربازی است، عاقبت « هیچ » می درود. بنابراین، اگر به حقیقت و اصالت بازی بیاندیشیم، افراط و تفریط نخواهیم نمود و جنبه شادی و نشاط و نمایش و حکایت و هنر بازی را لحاظ خواهیم کرد. گاهی، برخی افراد بزرگسال می گویند، نسل زِد « z » بی کله « مغز » هستند، شخصاً با این گفته از طرف هر کسی گفته شود، موافق نیستم و چنین سخنی را پوچ و بی دلیل می دانم. من به تفاوت و تمایز اتمسفر زیستی نسل « z » با نسل های گذشته فکر میکنم؛ و فلسفه بازی ها را ترمیم گپ ها «gap » و رخنه ها، و تخلخل زیستی، وجودی و اثری می دانم. بازی های آنلاین، در امتداد زمانی و نسلی ِنسل زِد، قابل تعبیر و تفسیر می باشند. داشتن اینترنت با سرعت و تأمین حقوق مدرن شهروندی، حق طبیعی و انسانی نسل جدید و جوان می باشد. حکومت ها و قدرت طلبان اغلب، جوانان ِساکت و خاموش و مقلّد می خواهند، و با بازی و بازیگری و کنش و کنش‌گری میانه خوبی ندارند. بدانیم آدمهای کوچک جهان های کوچک و محدود می سازند و تمامیت خواهان و خود حق پنداران، هرگز به وسعت و گستردگی وجودی و اثری جوانان و نسل جدید و شهروندان نمی اندیشند. براستی، جوانان آگاه و آزاد و آینده اندیش، جوامع و جهان های بزرگ و آباد و آزاد، می خواهند و می سازند.