کد خبر: 39246 | صفحه ۶ | حوادث | تاریخ: 21 آذر 1403
متغیر مهمی که به آن توجه نشد
فروپاشی اقتصادی پیشدرآمد سقوط دمشق
گروه اقتصاد- صبح روز یکشنبه ۱۸ آذر ماه برابر با ۸ دسامبر جهان با شوک ساقط شدن حکومت ۵۴ ساله اسدها در سوریه مواجه شد. تنها در ۱۱ روز حکومت بشار اسد که در جنگ داخلی چند ساله و زیر فشار داعش فرو نریخته بود، این بار دچار فروپاشی شد، دمشق به کنترل معارضان سوری در آمد و بشار اسد به همراه خانواده اش به روسیه پناهنده شد.
در روزهایی که جهان درگیر اعتراضات کره جنوبی و انحلال دولت در پاریس بود، ناگهان در خاورمیانه حکومتی پس از نیم قرن از هم فروپاشید تا یک بار دیگر به جهان یادآوری کند اینجا هنوز آن جغرافیای عجیب با معادلات پیچیده است که میتواند در چشم بر هم زدنی همه را شگفت زده کند و ۴سال پس از آخرین تهاجم مخالفان مسلح برای فتح دمشق، اما اینبار مخالفان موفق شدند در کمتر از دو هفته دمشق را فتح کنند.
به گزارش اقتصاد ۲۴، اما صدای خرد شدن حکومت بشار اسد شاید مدتها پیش از رسیدن به آن لحظه که اولین بیانیه اپوزیسیون سوریه را پس از ورود به پایتخت سوریه و فرار بشار اسد، رئیس جمهور سوریه از تلویزیون پخش شود، برای بسیاری شنیده شده بود. این شنیدن، اما نه لزوما از مسیر سیاست و سرکوب مخالفان که از چهارراه پرخطر اقتصاد میگذشت.
بسیاری میپرسیدند چطور و چرا ارتش این چنین فرو پاشید و همه سنگرها را وانهاد و گریخت؟ چه رخ داده بود که شهروندان سوری بدون تامل با مخالفان مسلح و معارضان و شورشیان همراه شدند؟
اقتصاد سوریه درگیر بحرانهای چندگانه
برای این پرسش البته پاسخهای چند گانهای وجود دارد، اما شاید یکی از مهمترین پاسخها را باید در زیربناهای اقتصاد، تجارت، توسعه و فسادهای مالی در دوران بشار اسد و به خصوص یک دهه اخیر آن جستوجو کرد. چنان که ریشههای پیشروی صاعقهوار مخالفان سوری به سوی پایتخت را بسیاری از کارشناسان، فارغ از دلایل سیاسی، در وضعیت اقتصادی بحرانی سوریه در سالهای اخیر دانستند.
اما در یک نگاه اجمالی به اقتصاد سوریه میتوان دریافت که در سالهای اخیر، این کشور تورمی بسیار بالا را تجربه میکرد و رشد اقتصادی نیز بهطور میانگین منفی بود.
کما این که به گزارش اقتصاد ۲۴، میانگین تورم سالانه سوریه از زمان آغاز جنگ یعنی سال ۲۰۱۰، حدود ۳۴ درصد بوده و میانگین رشد اقتصادی این کشور نیز از سال ۲۰۱۰ برابر با منفی ۸.۲ درصد بوده است. بررسیها نشان میدهد ۹۰ درصد مردم این کشور در فقر قرار داشته و اقتصاد این کشور تحت تاثیر تحریمهای اقتصادی، منزوی شده است. مطمئنا وضعیت بد اقتصادی این کشور، در اعتراضات اثر قابل توجهی داشته است.
بحرانهای فراگیر سوریه در حوزه انرژی
عجیبتر شاید این باشد که در ماههای اخیر دستکم چندین رسانه بین المللی همچون یورونیوز گزارشهایی از اوضاع متزلزل اقتصادی در سوریه و بحران انرژی و قطع چند ساعته برق در دمشق را نیز گزارش کرده بودند.
در واقع به نظر میرسد که اقتصاد سوریه در سالهای اخیر و به خصوص بعد از سال ۲۰۲۲ با تورم فزاینده و پیچیده، سقوط ارزش پول ملی و کمبود شدید سوخت در تمام سوریه یعنی مناطق تحت کنترل دولت و مخالفان مواجه شده و این روند به بدترین سطح خود از زمان آغاز جنگ داخلی از ۱۵ سال پیش تاکنون رسیده بود.
برای کسانی که توان خرید انرژی به صورت آزاد را نداشتند به نوعی زندگی در دمشق تقریبا به بنبست رسیده و یورونیوز در گزارشی اشاره میکند که خیابانها خالی از خودرو هستند، خانوادهها در بهترین حالت روزانه چند ساعت برق دارند و هزینه غذا و سایر لوازم ضروری به شدت افزایش یافته است.
حال تصور کنید در چنین شرایطی و در اوج کمبود سوخت، دولت قیمت بنزین و گازوئیل را نیز افزایش داده و با قیمت ارز رسمی، ۲۰ لیتر (۵ گالن) بنزین تقریبا حقوق یک ماه کامل کارمند متوسط سوری را شامل میشد که حدود ۱۵۰ هزار پوند سوریه یا ۲۵ دلار به نرخ بازار سیاه است.
به گزارش اقتصاد ۲۴، جنگ داخلی در سوریه تأثیر مخربی بر رفاه خانواده داشت و باعث وخامت شدید شرایط زندگی و افزایش شاخصهای فقر شد. بر اساس دادههای جمعآوریشده توسط سازمانهای بشردوستانه، فقر شدید از سطح ناچیز در سال ۲۰۰۹ به حدود ۲۵ درصد تا اواسط سال ۲۰۲۲ افزایش یافت.
فروپاشی اقتصادی لبنان و نابودی اقتصاد در سوریه
از سوی دیگر فارغ از مساله سالها جنگ، تحریمها و فساد گسترده، اقتصاد سوریه پس از سال ۲۰۱۹ با شوکهای پیاپی مواجه شد که اتفاقا سرآغاز آن بیرون از سوریه و با فروپاشی سیستم مالی لبنان گره خورده بود.
در همین باره نیز ناصر سعیدی، وزیر اقتصاد سابق لبنان گفته بود که «مرزهای باز بین سوریه و لبنان و اینکه هر دوی این اقتصادها به طور فزایندهای بر پایه پول نقد هستند، باعث شده که این دو کشور به طور جداییناپذیری با هم مرتبط باشند. در آن سال سقوط ارز و حذف یارانهها در لبنان باعث کاهش ارزش پول و افزایش قیمتها در سوریه نیز شد.»
سوریه همچنین از رکود اقتصادی جهانی ناشی از همهگیری کووید۱۹ و جنگ روسیه و اوکراین هم آسیب دید. این جنگ قیمت جهانی سوخت را بالا برد و توجه یکی از منابع متحد دمشق، یعنی مسکو را نسبت به سوریه از بین برد.
آوار تورم و فقر بر دوش شهروندان سوری
از سال۲۰۱۱، لیر سوریه بیش از ۹۹درصد از ارزش پیش از جنگ خود را از دست داده است. در ارزیابی بانک جهانی که در مه ۲۰۲۴ منتشر شد، مشخص شد که رفاه خانوارها همراه با تجارت، کشاورزی و تولید سقوط کرده است. بیش از ۹۰درصد از سوریها اکنون در فقر زندگی میکنند. در تلاش برای کاهش هزینهها، دولت اسد با کاهش یارانهها و تشدید کنترل خود بر اقتصاد، سختیهای بیشتری را بر مردم عادی تحمیل کرد و اعتراضات پراکندهای را در سراسر کشور، حتی در مناطقی که مدتها آرام بودند، مانند دمشق، برانگیخت. در سال۲۰۲۰، نارضایتیهای اقتصادی منجر به اعتراضاتی در جنوب سوریه شد که از آن زمان به یک شورش محلی تبدیل شده است.
این در حالی است که حتی طبق گزارش بانک جهانی، بیش از ۲۰ درصد از مردم سوریه قبل از سال ۲۰۱۱ در فقر مطلق دست و پا میزدند و نرخ فقر از اوایل دهه ۲۰۰۰ به دلیل افزایش قیمت مواد غذایی، هجوم پناهندگان و کاهش اشتغال در بخش خصوصی بهطور پیوسته در حال افزایش بود.
اما در سال ۲۰۲۲، فقر بر ۶۹ درصد جمعیت یا حدود ۱۴.۵ میلیون سوری تاثیر گذاشته است. در سال ۲۰۲۲ فقر شدید بیش از یک نفر از هر چهار سوری را تحت تاثیر قرار داد و ممکن است به دلیل تاثیرات ویرانگر زلزله فوریه ۲۰۲۳ شدت آن افزایش یافته باشد.
هر چند که نارضایتی عمومی سیاسی در پس یک جنگ داخلی ۱۵ ساله هرگز خاموش نشده بود، اما روند اقتصاد نیز در سوریه چنان بود که دیگر شهروندان سوری نه فقط برای تغییر حکومت که شاید این بار برای بقا به معارضان بسته بودند.
کما اینکه بانک جهانی نیز درباره سوریه اعلام کرده بود که تولید ناخالص داخلی واقعی سوریه در سال ۲۰۲۴ تا رقم ۱.۵ درصد کاهش یافته است و هر چند ادامه همین پیش بینی امیدی وجود داشت که اگر درگیری منطقهای تا حد زیادی تا انتهای سال جاری مهار شود این وضعیت بهبود خواهد یافت، اما در نهایت واقعیت روند اقتصادی مسیر دیگری را پیمود و تورم نیز در کوتاهمدت به دلیل اثرات کاهش ارزش ارز، همراه با کمبودهای مداوم و کاهش یارانههای غذا و سوخت به طور غیرقابل کنترلی افزایش یافت.
اکنون با توجه به روند رخ داده شاید بتوان راحتتر به این ارزیابی رسید که بشار اسد در همه ابعاد مردم خود را از یاد برده بود. او نه انتقادات و اعتراضات سیاسی شهروندان را شنید و صدای بلند و رسای بحرانهای اقتصادی و در نهایت فاجعه را تنها زمانی درک کرد که معارضان و شورشیان با استقبال شهروندان به دمشق رسیده بودند و خود راه فرار و پناهندگی را در پیش رو داشت.