کد خبر: 40313 | صفحه ۱ | تاریخ: 12 دی 1403
بزرگ ترین دستاورد سفر استانی رئیس جمهوری در ستایش گفت و گو
*محسن داوری
رهاوردهای اقتصادی سفر استانی دکتر پزشکیان و کاروان وفاق ملی به خراسان شمالی کم نیست: از طرح های زیرساختی و زیستمحیطی گرفته تا پروژه های مولّد و اشتغالزا و رونقبخشی به فضای کسب و کار و تولید. کلانطرح هایی مثل انتقال آب از دامنه های سرانی به پهنه های مرکزی و جنوبی استان، انتقال پساب تصفیهخانه شهر بجنورد به پتروشیمی خراسان که به توسعه پایدار و تحقق صنعت سبز یاری می رساند، تحویل دو هزار واحد مسکن شهری و روستایی و ده ها طرح ریز و درشت دیگر در زمینه های آب و برق، بهداشت و درمان، آموزش و پژوهش و تولید صنعتی که خدمات رسانی به مردمان این دیار را تسهیل و تسریع می کند، همگی در زمره دستاوردهای این سفر است. اعلام مصوباتی به ارزش بیش از 34 هزار میلیارد تومان برای ایجاد، توسعه یا تکمیل طرحهای بزرگ زیربنایی و تأمین تسهیلات لازم برای سرمایهگذاری در بخشهای گوناگون زیرساختی، اقتصادی، اجتماعی و خدماتی و اشتغالزا، نویدبخش دگرگونی سیمای این استان در سال های پیش رو خواهد بود. برگزاری اجلاسیه سراسری نماز با حضور رئیس جمهوری هم دربردارنده برکات معنوی بود. اما بزرگترین رهاورد و ارمغان این سفر که می تواند در جهتگیری توسعه ای نه تنها این استان، بلکه کل کشور هدایتگر و راهگشا باشد، از جنس نرمافزاری است.
مولانا تمثیل جالبی دارد از مردی که قوۀ ناطقه ندارد و با این حال، می خواهد رویای نیمه شب خود را برای جماعتی که از قضا، قوۀ شنوایی ندارند، بازگو کند اما ثمری نمی یابد: «من گنگ خوابدیده و عالم تمام کر / من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش ». حکایت این روزها و بلکه این سال های میهن عزیزمان هم دست کمی از این اوضاع و احوال نداشته است. پیام مردم و دغدغه ها و مطالبات شان به خوبی و آنگونه که باید و شاید، به کاربهدستان نمی رسیده، یا به دلایلی پیدا یا پنهان، گوش شنوایی برای آن ها یافت مینشده است. از آن سو هم بسیار پیش آمده که پیام ها و درخواست های مسئولان و صاحبمنصبان از مردم، در همهمۀ صداهای مخالف و موافق، به نجوایی مبدل شده و پژواک مطلوبی نداشته است. خلاصه آنکه، ملت و دولت دچار «اختلال ارتباطی» بوده اند یا به اصطلاح این روزها، گونه ای از «ناترازی» بر گفت و شنودها سایه افکنده بود.
آسیب های این پدیده، مستقیم و غیرمستقیم، بر بود و نمود ملت و دولت، هر دو، اثرگذار بوده است. فشار کاستی ها را دوچندان و تهدیدها را مضاعف کرده است؛ شکاف بین دو سوی این معادله را گسیختگی بیشتری بخشیده و همدلی و همزبانی این دو را فروکاسته. همه این ها باعث شده است در مسیر پر دستانداز توسعه، مانعی بر موانع کنونی اضافه شود. همه این ها در حالیست که در روند توسعه و پیشرفت جوامع، مؤلفه های انسانی، حتی بیشتر از عناصر مادی و جلوه های سیمانی و فولادی اش اهمیت دارد. از بین این مؤلفه ها، گفت و گوی مستمر و برابر مردم و مسئولان برای رسیدن به درک مشترک از چالش ها، ارزیابی وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب، سنجش نیازمندی ها و اسباب و لوازم پاسخگویی به این نیازها، ضرورتی انکارناپذیر است. با گفت و شنود و تعامل همدلانه ملت و دولت است که سمت و سوی سیاستگذاری های کلان توسعه ای مشخص می شود؛ اولویت ها تعیین می شود؛ افق های مشترک هدفگذاری می شود؛ روند تخصیص منابع محدود موجود، بهینه می شود و در نهایت، اهداف ملی، تثبیت و گام های پیمایش این مسیر دشوار، ریل گذاری می شود.
بزرگترین رهاورد این سفر و دیگر سفرهای استانی رئیس جمهوری می تواند زمینه سازی برای بسط گفت و گوهای بی واسطه مردم و مدیران و کارگزاران نظام، با هدف نزدیک کردن دیدگاه های متنوع و متکثر موجود و دستیابی به افق های چشم اندازی مشترک باشد؛ از این رو، به جرات می توان گفت با وجود طرح های پرشمار زیرساختی یا تولیدی و خدماتی که در این سفرها آغاز یا بهرهبرداری می شود، این، دیدارهای مردمی و نشست با نخبگان و فعالان عرصه های گوناگون است که می تواند بیش و پیش از همه آن پروژه ها، در توسعه همه جانبه، خردمندانه، آینده نگرانه و مورد وفاق دولت و ملت، اثرگذار باشد. به ویژه آن که دکتر پزشکیان بارها ضمن تاکید بر ضرورت گفت و گو با ارکان حاکمیت برای دستیابی به اجماع و پیشبرد برنامه ها و تحقق مطالبات جامعه، اهمیت روزافزون و حیاتی گفت و گو با مردم و شنیدن صدای آن ها را گوشزد و خود نیز بدان عمل کرده است؛ گفت و گوهایی غیرگزینشی، صریح، مستقیم، بی پرده و چهره به چهره؛ برای افق گشایی، برای وفاق ملی، برای ایران.