کد خبر: 40983 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 23 دی 1403
فریدون شهبازیان در سن 82 سالگی درگذشت
بدرود خالق نغمههای دلنشین
گروه فرهنگ و هنر - فریدون شهبازیان آهنگساز و رهبر ارکستر پیشکسوت پس از تحمل یک دوره بیماری در ۸۲ سالگی درگذشت.
به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، فریدون شهبازیان موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستر پیشکسوت امروز- شنبه- ۲۲ دی ماه- پس از تحمل دورهای بیماری در ۸۲ سالگی در یکی از بیمارستانهای تهران دارفانی را وداع گفت.
شهبازیان از ۹ دی ماه به مدت ۹ روز به علت مشکلات حاد تنفسی و ریوی و افت شدید اکسیژن خون در بیمارستان بستری شده بود و ۱۷ دی ماه از بیمارستان مرخص شده بود اما ۱۹ دی ماه به دلیل افت شدید میزان اکسیژن خون بار دیگر به بیمارستان منتقل شد و تحت مراقبت ویژه قرار داشت.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با همراهی نادره رضایی معاون امور هنری و نیکنام حسینیپور مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی این وزارتخانه ۲۰ دی با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران از شهبازیان عیادت کردند.
در این دیدار، صالحی ضمن گفتوگو با شهبازیان، با پزشکان معالج وی نیز صحبت کرد و در جریان روند درمانی این هنرمند قرار گرفت.
شهبازیان ۲۱ خرداد ۱۳۲۱ در خیابان فخر رازی محله دانشگاه تهران متولد شد. با تشویق و راهنمایی پدرش حسین شهبازیان، به موسیقی گرایش پیدا کرد و در هنرستان عالی موسیقی به تحصیل موسیقی و فراگیری ساز ویلن پرداخت. نخستین معلم ویلن او عطاالله خادم میثاق بود که پس از چندی او را به معلم روسی خود سرژ خوتسیف معرفی کرد.
وی تا پایان دوره ابتدایی نزد خوتسیف آموزش دید. پس از آن فراگیری ویولن را تا اخذ دیپلم نوازندگی این ساز، در کلاسهای شبانه «لوئیجی پاساناری» که در آن زمان کنسرتمایستر ارکستر سمفونیک تهران بود ادامه داد. شهبازیان در ۱۷ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری درآمد پس از آن همکاری خود را با ارکستر گلهای رادیو آغاز کرد. در آن هنگام ارکستر گلها به رهبری روحالله خالقی و پس از او جواد معروفی فعالیت میکرد. در سال ۱۳۴۵رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو شد.
شهبازیان فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. شهبازیان در دهه ۶۰ آهنگسازی برای فیلم را نیز آغاز نمود. وی به همراه علی معلم دامغانی شورای موسیقی را در صدا وسیما تشکیل دادند که وظیفه نظارت و حمایت از موسیقی پاپ را به عهده داشت.
شهبازیان از مهر ماه ۱۳۹۵ تا فروردین ماه ۱۳۹۸چوب رهبری ارکستر ملی ایران را در دست داشت. وی پس از استعفا از مدیریت هنری و رهبری دائم ارکستر ملی ایران، به عنوان مشاور موسیقی بنیاد رودکی منصوب شد که در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ از این سمت نیز کنارهگیری کرد.
این آهنگساز از اواسط دهه ۵۰ ساخت موسیقی فیلم را نیز آغار کرد. پس از انقلاب اسلامی و در دهه شصت نیز شهبازیان بیشتر تمرکز خود را بر ساخت موسیقی متن فیلمها و سریالهای تلویزیونی معطوف کرد؛ او برای بسیاری از فیلمهای سینمایی ماندگار و موفق موسیقی ساخت که برخی از این آثار موسیقایی جوایز بسیاری را در جشنوارههای داخلی و خارجی برایش به همراه داشت. از جمله آثار موسیقی فیلم که برخی به صورت آلبومهای مستقل موسیقی نیز منتشر شدهاند باید موسیقی متن فیلمهای «آوار» به کارگردانی سیروس الوند، «شیر سنگی» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی، «پائیزان» به کارگردانی رسول صدرعاملی، سریال «باغ گیلاس» به کارگردانی مجید بهشتی و فیلمهای سینمایی «هیوا» به کارگردانی رسول ملاقلیپور، «اخراجیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی و «خاموشی دریا» به کارگردانی وحید موسائیان اشاره کرد.
فریدون شهبازیان؛ نماد یک موسیقیدان پیشرو
فریدون شهبازیان دو بال کنشمند داشت که او را از جزماندیشی دور میکرد: نخست توانمندی بیبدیل او در آهنگسازی و تنظیم و دوم، فعالیت در تمام عرصهها و گونههای رایج موسیقی. این مختصات شهبازیان را به چهرهای ماندگار در تاریخ موسیقی ایران تبدیل کرد.
با درگذشت فریدون شهباریان، موسیقی ایران، یکی از مهمترین ستارگان نیم قرن اخیر خود را از دست داد. آهنگسازی که از دوران کودکی، تحت تاثیر آموزههای پدر نوازندهاش که از شاگردان استاد ابوالحسن صبا، بود به سمت موسیقی و ساز تخصصی ویولن که ساز پدرش نیز بود، کشیده شد.
جای تعجبی ندارد که او در ۱۷ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران درآمد. با تبحری که در نواختن ویولن از خود نشان داد، به معتبرترین و پرمخاطبترین برنامه موسیقایی آن سالیان که «ارکستر گلها»ی رادیو بود دعوت شد و زیرنظر دو شاهکار بزرگ قرن اخیر کشور یعنی روحالله خالقی و جواد معروفی به فعالیت پرداخت. آنقدر لیاقت نشان داد که ۶ سال بعد بهعنوان رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو انتخاب شد.
تسلط شهبازیان بر فضای قالب موسیقی آن سالیان و تلاش برای یادگیری فنون روز این حوزه سبب شد تا وی خیلی زود، به آهنگسازی در خدمت موسیقی سنتی ایرانی و پاپ تبدیل شود. نوآوری و صنایع بدیعی که وی در آهنگسازی بدان اعتقاد داشت سبب شد تا در حرکتی سترگ، نخستین آواز ایرانی بر اساس شعر نو با «جام تهی» محمدرضا شجریان شکل بگیرد. این کار در آن دوران بیسار شنیده شد و سیل تقاضاها به سمت شهبازیان سرازیر شد.
این فعالیتها سبب شد تا شهبازیان جوان تا پیش از ۳۰ سالگی، علاوه بر حضور در ارکستر سمفونیک، آهنگسازی و تنظیم قطعات و تصانیف ایرانی و پاپ و البته ساخت موسیقی فیلم را در کارنامه داشته باشد. وجوهی که تا پیش از او، در کار کمتر موزیسینی تا به این اندازه دیده شده بود.
شهبازیان، هنرمند باهوشی بود. همین بهره هوشی بالا سبب شد تا وی با وجود تمام افتخاراتی که برای موسیقی سنتی ایرانی کسب کرد، از موسیقی پاپ روز جدا نباشد. اهمیت موسیقی بیکلام سینمایی را نیز درک کرد و ورودی قدرتمندانه به این عرصه داشت. پس از انقلاب که متوجه محدودیتهایی برای موسیقی شد، سر خود را بیشتر با موسیقی فیلم گرم کرد و توانست چندین شاهکار را در دهه ۶۰ و ۷۰ از خود به یادگار بگذارد.
از نیمه دوم دهه ۷۰ که گشایشهایی برای موسیقی رقم خورد، فریدون شهبازیان در صف مقدم تولیدات نسل جوانی قرار داشت که از دنیای دیگری آمده بودند. آنها قداست خاستگاه غربی موسیقی را در اولویت قرار داده بودند و میخواستند با متدهای نوین آهنگسازی، به مخاطبانی که تعلقات ویژهای به موسیقی سنتی داشتند، خوراکی بهروز از جنس پاپ بدهند. شهبازیان در آن سالها یکی از معدود پیشکسوتانی بود که با چندین خواننده جوان با این مختصات کمک کرد؛ محمد اصفهانی، حسین زمان و ناصر عبداللهی از جمله این خوانندگان بودند.
شهبازیان در دهه ۷۰، در شورای موسیقی صداوسیما حضور داشت یعنی دورانی که تلویزیون، حمایتی تمامقد از تمام گونههای موسیقی ولو پاپ آن سالها انجام داد. حمایتی که در تاریخ ۴۶ ساله حیات پس از انقلاب هرگز مشاهده نشد. شهبازیان در نوک این هرم قرار داشت و علیرغم میدانداری در حوزه ساخت آهنگ و تنظیم و مشاوره، جریانسازی نوینی را در حوزه اشاعه موسیقی به انجام رساند.
این مداومت موسیقایی شهبازیان که بر مدار آهنگسازی، تنظیم و حضور در گونههای فیلم و سریال و ارکستر سمفونیک بود، از دهه دوم زندگیاش آغاز و تا زمان درگذشتش ادامه داشت. او در تمام حدود ۷ دهه فعالیت حرفهای، در خدمت به تمام ارکان و گونههای موسیقی قدم برداشت و از این حیث به رکوردی رسید که هیچیک از آهنگسازان همتراز و پیشکسوت نتوانستند به آن دست یابند.
شهبازیان با وجود تعدد فعالیت در گونههای موسیقی، به هیچ یک از ارکان، جزماندیشی نداشت و همین اعتقاد سبب شد تا وی به موسیقیدانی در خدمت تمام گونهها تبدیل شود و همین، برگ برنده او در قیاس با دیگر متفکران و بازیگران اصلی این حوزه به شمار میرود.
بنابراین اکنون اغراق نیست اگر عنوان کنیم جایگزینی برای این چهره ماندگار وجود ندارد و هنر موسیقی ملی، چهره بیبدیلی را از دست داد. البته که شهبازیان، در طول این سالها، هنرآموزان بسیاری داشت که برخی از آنها وارد دنیای حرفهای شدند و توانستند گوشههایی از آموختههای خود را در عرصههای مختلف موسیقی، پیاده کنند.
وسعتنظر، مولفه اصلی فعالیت شهبازیان در تمام دوران کاری او بود که هیچگاه عرصهای از موسیقی را بر دیگری رجحان نداد و با توجه به اهمیت هر گونه، در تمام زمینههای آن فعالیت کرد. این تدبیر، بال دیگر توانمندی او در تسلط بر موسیقی بود که سبب شد تا نام فریدون شهبازیان، همواره در تاریخ موسیقی ایران ماندگار بماند