صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • هدایا و جشنواره‌های ویژه نوروز ۱۴۰۴ ایرانسل
  • تفاوت فری سایز و اور سایز چیست؟
  • بررسی انواع قفل های کمد باشگاهی و راهکارهای افزایش امنیت اهمیت امنیت قفل کمد باشگاه‌ها و نقش راماتیم
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 42158  |  صفحه ۷ | ایران و جهان  |  تاریخ: 18 بهمن 1403
    ابعاد رویکرد ترامپ در مقابل ایران بررسی شد
    تقاضا برای مذاکره با ایران قدرتمند
    گروه سیاست خارجی- صحبت های اخیر دونالد ترامپ با واکنش های بسیاری همراه بوده است. حالا به نظر می‌رسد رئیس جمهور آمریکا به این نتیجه رسیده است که به جای زبان فشار و زور از ابزار گفتگو استفاده کند.
    ترامپ اما در حضور نتانیاهو و در پاسخ به خبرنگاری که گفته بود ایران ضعیف شده است تصریح کرد: ایران بسیار قدرتمند است.
    در عین حال ترامپ تهدید کرد که گزینه فشار حداکثری روی میز است که البته چنین تهدیدی، بخشی از دیپلماسی است.
    با وجود همه شایعاتی که از سوی رویترز ساعاتی قبل از دیدار نتانیاهو و ترامپ منتشر شد، ترامپ سه‌شنبه فرمان اجرایی را علیه ایران با هدف فشار حداکثری امضا نکرد. او تنها دست به امضای یک یادداشت ریاست‌جمهوری درباره ایران زد که نشان دهد ماجرای فشار حداکثری بر تهران را فراموش نکرده است. رئیس‌جمهور آمریکا این یادداشت را در شرایطی امضا کرد که دست از حرف‌های قدیمی و ادعاهایش نکشید و کوتاه نیامد و گفت: ایران نمی‌تواند سلاح هسته‌ای داشته باشد، ایران به دستیابی به سلاح هسته‌ای بسیار نزدیک است. ما حق داریم از فروش نفت ایران به سایر کشورها جلوگیری کنیم. با همه این ادعاها، او در ادامه به دو موضوعی اشاره کرد که با شایعاتی که از صبح سه‌شنبه منتشر شده بودند، همخوانی نداشت.
    جعفر محمدی در عصر ایران می نویسد: اذعان ترامپ به قدرتمند بودن ایران و نیز تقاضای او برای مذاکره با رئیس جمهور کشورمان، یک پیروزی سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود که نباید آن را به شکست تبدیل کرد.
    ترامپ به خوبی می داند که وضعیت ژئوپلتیکی ایران به گونه ای است که بدون کنار آمدن با آن، نمی تواند طرح‌های خود را در خاورمیانه پیاده کند.
    حتی در شدیدترین حالت ممکن، یعنی درگیری تمام عیار نظامی بین ایران و آمریکا، هر چند طبیعتاً آسیب‌های ایران بسیار بیشتر خواهد بود ولی حتی یک ایران جنگ زده نیز می تواند مانع از تحقق رویاهای ترامپ در منطقه شود. تجربه غزه که هم اینک پیش روی همگان است موید است مدعاست. این منطقه کوچک و محاصره شده با مردمانی که پیشرفته ترین سلاح هایشان راکت های دست ساز و نیز تعدادی موشک دوش پرتاب قاچاق شده ضدتانک و نیز کلاشنیکف بود، هر چند با بمباران شبانه روزی در 470 روز به تلی از خاکستر تبدیل شد ما در نهایت، اسرائیل برای آزادی گروگان هایش مجبور به مذاکره با همان حماسی شد که می خواست نیست و نابودش کند و راساً به گروگان ها برسد.
    اگر ایران و امریکا نیز درگیر جنگ شوند، حتی در فرض نابودی زیرساخت های ایران - که برای مردم ایران فاجعه بار خواهد بود - اهداف منطقه ای ترامپ محقق نخواهد شد و "ناامنی کنترل نشده"، بازیگران منطقه ای و حتی فرامنطقه ای را به سطح جدیدی از تنش خواهد کشاند که مطلوب هیچ کدام نیست.
    بنابراین، ترامپ با عقلانیت و واقع گرایی، صراحتا بر قدرتمند بودن ایران صحه می گذارد و باز با همان عقلانیت و واقع گرایی، می گوید که برای آغاز گفت و گو، منتظر ایران نمی ماند و برای تماس با تهران پیشقدم می شود و تصریح می کند که آماده گفت و گو با رئیس جمهور ایران است.
    ترامپ، به مثابه یک معامله گر حرفه ای، خواسته اش را نیز به صراحت اعلام می کند: تنها چیزی که از ایران می خواهم این است که سلاح اتمی نداشته باشد.
    جالب اینجاست که ترامپ، چیزی را می خواهد که جمهوری اسلامی نیز قبلا بر آن صحه گذاشته است و امروز هم معاون اول رئیس جمهور ایران در اولین واکنش به ترامپ، تحقق آن را قطعی دانست و گفت: طبق فتوای رهبری، سلاح هسته ای نخواهیم ساخت.
    در واقع، ترامپ بی‌ چالش ترین خواسته را به عنوان مطالبۀ معامله مطرح کرده است و این بدان معناست که او در پیشنهادش برای بهبود روابط جدی است وگرنه می توانست لیستی از ناممکن ها را به عنوان پیش شرط مطرح کند و بعد بگوید که ایران همراهی نکرد.
    به نظر می رسد در چنین شرایطی که تندروترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا شخصاً از ایران درخواست گفت و گو کرده و خواسته ای فراتر از آنچه ایران نیز قبلاً اعلام کرده، ندارد، بهترین پاسخ تهران، اجابت این درخواست باشد.
    پاسخ مثبت تهران به تقاضای ترامپ برای گفت و گو چند نفع جدی دارد:
    1 - هر گونه بهانه را از طرف مقابل سلب می کند و اقدامات احتمالی بعدی آمریکا علیه ایران نمی تواند مستند به پاسخ منفی ایران باشد.
    2 - افکار عمومی داخل ایران، حاکمیت را مقصر فرصت سوزی نخواهد دانست.
    3 - تندروهای منطقه و مشخصاً اسرائیل و نیز جریان های اپوزیسیون، تا حد زیادی مهار می شوند.
    4 - در صورت موفقیت مذاکرات، از یک سو، فشارهای جدید بر اقتصاد ایران تحمیل نخواهد شد و از دیگر سو، شاهد گشایش های جدی در اقتصاد ملی خواهیم شد. بهبود معیشت مردم نیز به نوبه خود اعتماد اجتماعی و همگرایی مردم و نظام را به طور ملموسی تقویت خواهد کرد.
    5 - دست ایران در چانه زنی با روس ها، چینی ها . حتی اروپایی ها در هر گونه مذاکره سیاسی و تجاری، بسیار بازتر خواهد بود.
    نکته قابل توجه این است که هر چند جوش خوردن معامله بین ایران و آمریکا منوط به نداشتن سلاح اتمی توسط ایران است ولی استمرار آن باید نفع اقتصادی نیز برای آمریکا داشته باشد که اتفاقاً در این بخش از ماجرا، نفع اقتصادی طرفین به طور جدی به هم مرتبط است.
    به عنوان مثال، ایران نیازمند اورهال بسیاری از تاسیسات پالایشگاهی و نیروگاهی است یا حدود 400 فروند هواپیمای تازه برای نوسازی ناوگان هوایی می خواهد یا در زمینه خودروسازی، ناگزیر است با شرکت های معتبر جهانی همکاری های جدیدی را آغاز کند و نظایر این ها که همگی می تواند در همکاری با شرکت های آمریکایی جلو برود. بدین ترتیب سرمایه و سود آمریکا در گرو تامین نیازهای ایران قرار می گیرد و با تنیده شدن تدریجی روابط اقتصادی، هر گونه اقدامی علیه ایران، از جنگ گرفته تا تحریم، به زیان سرمایه های آمریکایی نیز تمام می شود.
    اگر در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ، قراردادهای چند صد میلیارد دلاری و دراز مدت بین ایران و آمریکا منعقد می شد و بخشی از تولید و اشتغال در ایالات متحده منوط به اجرا و استمرار این قراردادها می شد، آیا برای ترامپ صرف می کرد که از برجام خارج شود؟
    در آن مقطع ، ترامپ تاجر مسلک دید که رقبای اروپایی و آسیایی اش از برجام بهره مند شده اند و مثلاً بازار خودروی ایران در اختیار فرانسوی ها قرار گرفته و ایرباس در حال تسخیر آسمان ایران است و دست شرکت های آمریکایی از بازار بکر ایران کوتاه است و لذا انگیزه مضاعفی برای برهم زدن برجام پیدا کرد.
    به هر روی، هر چه بوده گذشته و اینک دوباره به ترامپی برخورده ایم که علیرغم همه تبختر و تحکمش، شخصاً و صراحتاً و علناً خواستار گفت و گوی مستقیم ، آن هم نه در سطح کارشناسان و وزرا که در سطح دو رئیس جمهور شده است. این دستاورد مهمی برای جمهوری اسلامی و فرصتی تاریخی برای ایران است که عقل سلیم حکم می کند که آن را مغتنم بدانیم و هم به نیت دفع ضرر و هم به قصد جلب منفعت، بدان پاسخ مثبت دهیم.
    البته این سخن به معنای خوش باوری نسبت به مسیر پیش رو نیست و حتماً در مسیر مذاکره، سختی هایی نیز وجود خواهد داشت که باید با درایت و تدبیر از آنها عبور کرد و گره کنونی را ولو آن که هزار پیچ هم شده باشد، با دست گشود و به دندان نسپرد.
    و پایان سخن کلامی از خداوند که در قرآن جاودانه اش فرمود:
    وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (آیه 61 سوره انفال)
    و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و کار خود به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.
    ابهام در روابط ایران و آمریکا ادامه دارد
    خبر آنلاین در گزارشی می نویسد: برخلاف آنچه نزدیکان نتانیاهو در خبرگزاری‌هایی مانند آکسیوس در دو روز گذشته منتشر می‌کردند، ترامپ لحن ستیزه‌جویانه‌ای از خود در قبال ایران نشان نداد. البته او ادعاهای فراوان داشت اما با وجود چنین ادعاهایی به‌نظر می‌رسید که رئیس‌جمهور آمریکا چندان تحت تاثیر نتانیاهو و جوی که معمولا علیه ایران راه می‌اندازد قرار نگرفته است. با همه اینها برای تهران خطر بازگشت به فشار حداکثری کاملا جدی است. در حقیقت ایران همزمان با دو اتفاق رو به روست که می‌تواند اثر منفی زیادی بر روی اقتصاد کشور بگذارد. سایه مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی بالای سر تهران است و فشار حداکثری از سوی ترامپ هم مشکل دیگر به حساب می‌آید.
    ترامپ برخلاف ادعاها؛ حاضر به امضای فرمان نشد، اما پیچ و مهره فشار حداکثری را هم شل نکرد و تلاش کرد تا نشان دهد هر چند سخت‌گیر اما اهل معامله است. این استراتژی است که ترامپ در قبال تهران اتخاذ کرده. ظاهرا او از سیاستی که فورا سراغ سخت‌ترین گزینه می‌رفت عقب‌نشینی کرده ولی مانند هر تاجر دیگری؛ سعی می‌کند بیشترین سود را از هر معامله به دست آورد.
    هنوز مشخص نیست در یادداشت امضا شده به دست ترامپ چه مسائلی مطرح شده است. برخی معتقدند ترامپ توصیه کرده است تا برخی از فشارها علیه تهران برگردانده شوند و در مورد اعمال بقیه دیگر فشارها عجله‌ای ندارد.
    پنجره دیپلماسی باز است
    هم واشنگتن و هم تهران تاامروز حاضر نشده‌اند که درهای دیپلماسی را به طور کامل ببندند. پیام سه‌شنبه شب ترامپ به وقت ایران، نشان می‌داد که آمریکایی‌ها با وجود قلدری‌های مارکو روبیو در گفتگو با فاکس نیوز، مایلند تا با ایران به گفتگو بنشینند. ترامپ ظاهرا چندان علاقه‌ای به گفتگوهای طولانی دیپلماتیک؛ از آن نوع که ایران و غرب بیش از یک دهه قبل از امضای برجام درگیر آن بودند ندارد و عجول‌تر از آن است که به دیپلماسی تدریجی فرصت دهد. او مستقیم سر اصل مطلب رفته و می‌گوید آماده گفتگو با رئیس‌جمهور ایران است.
    با تمام شدن مهلت برجام، ایران هم به خوبی می‌داند که تا ابد برای گفتگو فرصت ندارد. در واقع نزدیک شدن به پاییز ۱۴۰۴؛ زنگ خطری برای تهران است که می‌تواند همه تحریم‌ها علیه ایران را برگردانده و مشکلات بسیار دیگری هم بر سر راهش بگذارد. در چنین شرایطی، دیپلمات‌های دو طرف احتمالا باید همه مسیرهای ممکن برای رسیدن به نتیجه‌ای برد-برد باشد بررسی کنند.
    در تهران پیش شرط‌ها مشخص است. ایران خواهان اعتمادسازی از سوی ترامپ است و می‌خواهد در مذاکره‌ای شرافتمندانه شرکت کند. در عین حال شروط ۱۲ گانه ترامپ کار را خراب می‌کند. این شروط شامل مواردی چون: اعلام تمام جنبه‌های نظامی فعالیت‌های هسته‌ای پیشین ایران را به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اتمان پروسه غنی‌سازی اورانیوم و تعطیلی راکتورهای آب سنگین، اجازه نامحدود به بازرسان سازمان انرژی اتمی و متوقف کردن برنامه موشکی، آزادی زندانیان دیگر کشورها و پایان دادن به حمایت از گروه‌های مقاومت و ... است. این شروط از سوی ایران معمولا رد شده‌اند و همین مساله یکی از مواردی است که احتمال ایجاد یک توافق میان تهران و واشنگتن را دشوار می‌کند. در حال حاضر مقامات ایرانی که در هفته‌های قبل لحن مسالمت‌جویانه‌ای در قبال گفتگو با ایالات متحده داشتند؛ بر اثر سخنان ستیزه‌جویانه اطرافیان ترامپ؛ ادعاهای کانال‌های میان دو کشور و... دچار بدبینی شده و لحن خود را تندتر کرده‌اند. باید منتظر ماند و دید که امضای سه‌شنبه ترامپ بر روی یادداشتی در مورد ایران چه اثری بر روابط دو طرف خواهد گذاشت.