سرمقاله

سه عامل اصلیِ موفقیت ‪/‬ محمد علی نویدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • افتتاح پروژه‌های ارتباطی ایرانسل در قزوین با حضور وزیر ارتباطات
  • پروژه‌های ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
  • در مسیر تهران مشهد شرکت ریلی رجا چه خدماتی به مسافران می دهد
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 42322  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 23 بهمن 1403
    سه عامل اصلیِ موفقیت ‪/‬ محمد علی نویدی

    در همین سرآغاز سخن لازم است توضیح داده شود که مراد من از عامل، همانا، علّت « cause » به معنی فلسفی واژه می باشد. علت هر آن چیزی و هر آن امری است که با وجود آن، وجود چیز دیگری ضرورت پیدا می کند، و با فقدان آن، فَقدْ و نبودی آن چیز، ضروری می شود. بنابراین، عامل، سبب و علت در این‌جا به یک معنی اخذ شده است. سه عامل و علت اصلی موفقیت « success » و کامیابی و کامکاری، چیست؟ به تصور راقم این سطور، آن سه عامل عبارت است از: ۱- قدرت تفکر و خردورزی. منظور از توان و توانش عقل ورزی، پرورش و رشد و بالندگی و توسعه نیروی خِرد و اندیشه آدمی است. تا مادامیکه نیروی عقل و اندیشه و فهم انسان فربه و چالاک نباشد، هیچ موفقیّتی در زمینه ایده پردازی، نظریه سازی، خلاقیت و نوآوری، رخ نمی‌دهد. می دانیم که ریشه و اساس موفقیت و پیروزی در کارها و اهداف، با خلاقیت و نوآوری و ظهور ایده های « نو » امکان پذیر است. مثلاً، چرا در عرصه و میدان تکنولوژی و فناوری های پیشرفته، امثال، جف بزوس، ایلان ماسک، مارک زاکربرگ، لری الیسون، لری پیج و برین و نظایر اینها، موفق ترین انسانهای عصر و نسل حاضر شدند؟ دلیل اصلی، خَلق و کشف ِ ایده های تازه است. تغییر و بهتری ریشه و سررشته در ایده پردازی دارد. ایده ها و اندیشه های نوین از کجا می آیند؟ آیا اذهان و افکار متعصب و متصلب و رشد نایافته، توان و ظرفیت ایده پردازی و خلاقیت دارند؟ تصمیمات اثربخش و نافع، چگونه زاده می شوند؟ اساساً، رشد و بالندگی در جهان انسانی، بدون توسعه عقلانی و علمی ممکن نیست. زیرا، ذهن های کوچک و عقب مانده، همواره جهان های کوچک و کوتاه قامت و تنگ، می سازند. بدین سان، شرط اول و اصلی موفقیت واقعی و اصیل، عقل ورزی است. عقل ها و اندیشه ها، همواره نیاز به ورز دادن و پروردن هستند. به عنوان مثال، هیچ آدم عاقلی از یک نهال و درختچه انتظار بار و بَر و میوه و ثمر دهی سترگ نخواهد داشت. یا هر جامعه‌ای از نخبگان و فرهیختگان و خردمندان خود، انتظار مسئله شناسی و راه حل یابی دارد. یک دلیل دیگر این است که اگر به عقل ورزی و اندیشه وری، اهمیت ندهیم، در کهنگی و منسوخیت و فسیل شدگی، می خشکیم و نابود می شویم. کسی از کویر انتظار سرسبزی ندارد. جهان و زندگی انسان، با نوآوری و خلاقیت، تازگی و طراوت پیدا می کند؛ و با کُند ذهنی و رکود و خَمود علمی، پژمرده و پریشان می شود. بدون اندیشه ورزی و آگاهی علمی، نمی توان اهداف عالی در زندگی انسان تعریف و طراحی کرد و استانداردهای رشد دهنده طرح و تعبیه نمود. عامل و علت دوم موفقیت، اشتیاق و علاقه ذاتی و مسئولیت اندیشانه است. اشتیاق، عشق حقیقی و آگاهانه می باشد که منشأ پشت کار، خستگی ناپذیری، فعالیت جانانه و یادگیری پیوسته را بهمراه دارد. اشتیاق را در طبیعت و گیاهان، جانوران، پرندگان و متفکران و عارفان و مدیران لایق می توان رصد کرد و نشان داد و آموخت. از گیاه سبز شده از دل سنگ‌ها، از سنجاب ها، و در سگ ها و سمور های آبی و غازها، آشکارا می توان دید. اشتیاق خردورزانه و فیلسوفانه را در ابن سینا، اشتیاق عارفانه را در مولانا و اشتیاق مدبرانه را در امیرکبیر، می توان مشاهده و معاینه کرد. آری، آنجا که آدمی سرشار از شور و شوق در مسیر اهداف و موفقیت خود می کوشد، آنجا اشتیاق ظهور می کند و متجلی می شود. انسانهای موفق نیز چنین بوده اند. لذا، شوق و ذوق اندیشیدن و کوشیدن در راستای اهداف و آرمان های آگاهانه، شرط دوم موفقیت است. عامل اصلی سوم برای موفقیت، مدیریت و قدرت منطقی و درست در صحنه و ساحت اجرا و اقدام است. در واقع، این مرحله همان مرحله ارزیابی اثرها ست. تنها اندیشیدن ذهنی و مفهومی کفایت نمی کند و مدیریت شگفت انگیز و خیرمند نامیده نمی شود. مثلاً ، اگر کسی علامه دهر باشد و مجنون زمانه گردد، و سلطان سلاطین شود، اما، در عمل و حصول اثر و در متن زندگی، بدون ارزش واقعی و بی خاصیت باشد، هرگز، آدم موفق محسوب نمی‌شود. معنی تفکراثربخش همین است. اندیشه ها و عمل ها، سپری می شوند و تغییر می کنند، اما، اثرها و ارزش ها، باقی می مانند. موفقیت و کامیابی، یک مسیر رشد یابنده و بالنده است که با اندیشه پویا و انگیزه قوی و قرین با اهداف انسانی، پیموده می شود، و پیش می رود. در یک جملهٔ فشرده، موفقیت آدمی با نقشه ی اشتیاق آور کارها و اهداف وی بستگی دارد. ( در این جمله معانی عمیق و دقیق نهفته است).