کد خبر: 44077 | صفحه ۷ | ایران و جهان | تاریخ: 28 اسفند 1403
مسیر سخت دیپلماسی
چین و روسیه و حل معمای سیاست خارجی ایران
گروه سیاست خارجی- نشست هیئتهای نمایندگی چین، روسیه و ایران روز جمعه ۲۴ اسفند، در پکن برگزار شد. موضوع نشست برنامه هستهای ایران بود. در جریان این نشست سه جانبه، نمایندگان چین و روسیه خواستار لغو تحریمهای اعمالشده علیه تهران شدند.
محسن بختیار، سفیر جمهوری اسلامی در چین، درباره این نشست در شبکه ایکس نوشت که سه کشور به تفاهمات بسیار مهم و ارزشمندی پیرامون موضوعات مهم بینالمللی رسیدهاند. از جمله این تفاهمات ضرورت همراهی سه کشور برای مقابله با تحریمهای آمریکاست.
کاظم غریب آبادی، معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه نیز به رایزنیها و تبادل نظرهای بسیار مثبت و سازنده با دیگر طرفها سخن گفت و به فراهم شدن مسیر سهجانبه روشنی برای مقابله با یکجانبهگرایی باخت-باخت آمریکا اشاره کرد. این نشست سه جانبه، پس از آن برگزار میشود که روسیه اعلام کرد تمایل دارد در مسئله مذاکره ایران و امریکا میانجیگری کند و سپس به موضوع مسئله هستهای نیز اشاره کرد.
با توجه به اهمیت این موضوع و فشارهای تروئیکای اروپا درباره پرونده هستهای ایران پرسشهایی مطرح است از جمله این که چین و روسیه چه نقشی در مناسبات بین الملل ایران خواهند داشت و آیا میتوانند قفل مذاکرات ایران و آمریکا یا مشکلات آژانس و ایران را باز کنند؟ «فریدون مجلسی»، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل به پرسشهای فرارو پاسخ داده است:
چین و روسیه به دلیل نفوذ دیپلماتیک به مسئله هستهای ایران ورود کردهاند
فریدون مجلسی به فرارو گفت: «روسیه، مشغول گفتوگو با ترامپ است و به همین دلیل هم، پوتین ترجیح میدهد، ایران را از آن چه تحت ادعای «سرکشیهای هستهای ایران» مطرح میشود، باز دارد تا ناچار نشود در شورای امنیت علیه ایران رای دهد. کشورهایی مثل چین و روسیه ترجیح میدهند روابط مناسب خود با ایران را حفظ کنند و چون روی ایران نفوذ دیپلماتیک دارند به این مسئله ورود کردهاند. مسئله ایران، تمام کشورهای خاورمیانه، لبنان، سوریه و اوکراین را نیز در برمیگیرد. به اعتقاد من در این ماجرا، آمریکا، چین و روسیه با تفاهم کار میکنند. اتفاقا اروپا نیز، مسائل خود را دارد و بعد از گذشت بیش از نیم قرن اخیر، متوجه شده بالاخره وقتش رسیده که منافع خود را از آمریکا جدا کند و از عهده هزینههای خود بربیاید. اروپا به لحاظ اتکا به بازارهای خارجی نیز به مشکل برخورد کرده و ثروت اروپا ناشی از صادرات است و اکنون میداند که فقط اتکا به کیفیت کافی نیست.»
وی افزود: «اروپا از مدتها پیش، چشمداشتی به منافع روسیه داشت و به جای این که از طریق ارتباطات بین المللی و درست این منافع را به دست آورد، سعی کرد از طریق جنگ اوکراین مسئله را با قدرت نمایی جنگ حل و فصل کند، این موضوع نیز به شکست انجامیده است بنابراین امیدوارم جریانی که آغاز شده، تحت این عنوان پیش برود که تجارت درست نیاز به صلح و آرامش منطقهای و بین المللی دارد و زیر باران گلوله نمیتوان تجارت کرد. نکته جالب این است که یکی از غیرمتعارفترین روسای جمهوری آمریکا، باید این مشکل بزرگ بین المللی را حل کند. لازم است ایران نیز این نکته را بپذیرد که در نهایت باید با دنیا هماهنگ شود و با کشورهای همسایه نیز روابط بهبودیافته تری داشته باشد. همچنین در حوزه سیاست داخلی به افزایش وحدت کشور نیاز داریم. ما نیاز داریم که زمینههای توسعه اقتصادی و فرهنگی را در کشورمان بازسازی کنیم.»
چین، در حوزه دیپلماسی عاقلتر از آمریکا و روسیه است
این دیپلمات پیشین ایران در ادامه گفت: «من در همین شرایط سخت، که وضعیت کشور را تهدید میکند، به این موضوع خوشبینم که مسئولان کشور به نتیجه برسند که حفظ ایران مهم است و نتیجه ورود به درگیری با دیگر کشورها مشخص است؛ بنابراین بهتر است از چارچوب دیپلماسی و عقلانیت تصمیم بگیریم. ایران بیشترین منابع خدادادی را برای توسعه در اختیار دارد و این در حالیست که سهم اقتصادی کشور، در معادلات جهانی کمتر از ۱ درصد است. من نسبت به شنیدن خبر ورود چین و روسیه به موضوع هستهای و میانجیگری خوشحالم و دید بدی ندارم. امیدوارم این میانجیگریها به نتیجه عقلانی، اعتدال و سازش با جهان منتهی شود.»
وی افزود: «من ورود چین و روسیه به موضوع ایران را در مرحله اول به شکل دفاع آنها از خودشان و نگرانی آنان از جنگ میبینم. روسیه برای مدتی بسیار طولانی، درگیر جنگ است و از هزینههای جنگ کاملا مطلع است. چین، در حوزه دیپلماسی عاقلتر از آمریکا و روسیه است. آمریکاییها بارها خواستهاند چین را به جنگ و کشمکش نظامی بکشانند، اما چین با توجه به این که از همه تاجرتر است، زیر بار نرفته است؛ بنابراین چینیها هم تمایلی ندارند در سیاستهای مبارزه طلبانه درگیر شوند.»
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در پاسخ به پرسشی درباره میزان اثرگذاری چین و روسیه در موضوع هستهای ایران گفت: «یک موضوع که همواره به عنوان دستاویزی درباره مسائل هستهای ایران مطرح است، موضوع اشاره ایران به نابودی اسرائیل است. هم اسرائیل و هم متحدانش برای ادعا کردن در خصوص مسائل هستهای ایران مدام مدعی میشوند ایران قصد دارد به واسطه توسعه سلاح هستهای، دست به حمله علیه اسرائیل برای نابودسازی آن بزند. البته مقامهای ایران بارها و بارها اعلام کردهاند که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست. ایران با همکاری هر چه بیشتر با آژانس و اثبات هر چه دقیقتر مواضع هستهای خود میتواند به تمام اتهامات واهی پاسخ روشن دهد. اگر آژانس نیز مغرضانه رفتار نکند، ایران مشکلی برای اتمام شرایط فشار هستهای نخواهد داشت.»
ایران باید مستقل از چین و روسیه موضع هستهای بگیرد
همچنین حشمت الله فلاحت پیشه به فرارو گفت: «معتقدم موضوع هستهای ایران، مسئله اختلافات سیاست خارجی ایران و جایی که اکنون ایستادهایم، حاصل برخی ندانم کاریهای سیاست خارجی ایران طی سالهای گذشته است. به هر حال ایران فرصتهای زیادی را از دست داده است. علت اصلی از دست دادن فرصتها نیز، حساب کردن بیش از حد روی حمایت کشورهایی مثل چین و روسیه در شرایط سخت بود. این در حالیست که چین و روسیه چندین بار در شرایط سخت نه تنها به ایران کمک نکردند، بلکه علیه ایران نیز عمل کردند. با این وجود باز هم سیاست خارجی ایران از یک سوراخ برای چندمین بار گزیده شد و دیدیم که برجام عملا فدای منافع بازیگران شد. بعد از برجام و بعد از عدم احیای برجام، عملا سود اصلی را ۲ بازیگر بردند؛ اول روسیه که در موضوع اوکراین تنها نماند و تحریمها و اتهامهای زیادی علیه ایران روانه شد و دوم چین که روزانه صدها میلیارد تومان تخفیف نفتی از ایران گرفت.»
وی افزود: «این شرایط، تا زمانی که ترامپ در واشنگتن سر کار آمد ادامه داشت. از آن زمان، عملا دور تازه بازی روسیه و چین شروع شد و معتقدم که نشست سه جانبه پکن گویای کل واقعیت نیست. واقعیتی که وجود دارد، این است که بلافاصله بعد از روی کار آمدن ترامپ نه روسها و نه چینی ها، حاضر نشدند توافقات و مبادلات گذشته با ایران را ادامه دهند و به یکباره نوسانات جدی در همکاریهای اقتصادی چین و روسیه هم آغاز شد و حتی قبل از این که ترامپ فرمان فشار حداکثری علیه ایران را امضا کند، چین و روسیه به استقبال فشار حداکثری علیه ایران رفتند و حتی زمانی که هنوز ترامپ رئیس جمهور نشده بود، گلایههایی در دولت ایران، مبنی بر این موضوع مطرح شد که چرا شرکتهای روسیه و چین برای عمل به تعهدات خود، به ایران بازنگشتند.»
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در ادامه گفت: «بعد از این که لاوروف از نشست با همتای آمریکایی خود در ریاض بازگشت، بلافاصله به تهران آمد. در همان زمان جریانات خوشبین یا بهتر است بگوییم روسوفیل مدعی بودند که لاوروف حامل پیام میانجیگری برای ایران است، اما در همان زمان گفتم لاوروف حامل پیام خطوط قرمزی بود که از طرف آمریکاییها مطرح شده و روسها هم به گونهای سعی میکنند خود را با آن همراه کنند و به این دلیل بود که بعد از مدتی کوتاه این موضوع روشن شد و لاوروف صراحتا اعلام کرد آمریکاییها پیش شرطهایی برای مذاکره با ایران دارند. در همان دوران هم طرف روسی اعلام کرد روسیه و چین نباید از پشت میز مذاکره بلند شوند. این موضوع به این دلیل بود که چین و روسیه میدانند ترامپ به دنبال مذاکره مستقیم و بدون میانجی با ایران است و ترامپ معتقد است که اگر این مذاکرات سودی داشته باشد، آمریکاییها باید در سود آن سهیم باشند.»
وی افزود: «گلایه همیشگی ترامپ این است که گرچه برجام با فشار آمریکا امضا شد، اما منافع آن با قرارداد ۸۰ میلیارد یورویی با اروپا و ۴۰ میلیارد دلاری به چین و ۱۲ میلیارد دلاری به روسیه رسید؛ بنابراین آمریکا اکنون نیز به دنبال مذاکره مستقیم با ایران است، اما چین و روسیه نیز به دنبال دغدغه منافع برجامی خود هستند و سعی میکنند از ایران به عنوان یک برگ در برابر سایر اختلافات خود با آمریکا استفاده کنند. در چنین شرایطی، این پرسش مطرح است که ایران چه اقدامی باید انجام دهد. من معتقدم تا زمانی که در ایران مسائل سیاست خارجی و به ویژه مسائل هستهای، یک ماهیت مستقل از منافع قدرتهای واسطه نگیرد، کماکان امکان حل این مشکل وجود ندارد. اگر ایران و آمریکا مستقیم وارد گفتوگو شوند، بسیار مفیدتر از آن است که کارت بازی ایران در اختیار روسیه و چین باشد.»
وی در خصوص خطر فعال سازی مکانیسم ماشه تحت فشارهای آمریکا گفت: «معتقدم برای همه اعضای برجام موضوع هستهای ایران یک موضوع ثانویه یا به عبارتی یک موضوع الحاقی است. روسیه موضوع برجام و به عبارتی دقیقتر موضوع هستهای ایران را در رابطه با اوکراین، دنبال میکند، چین آن را به عنوان برگهای برای تجارت بزرگ با آمریکا میبیند و کشورهای اروپایی هم مسئله اوکراین را مسئله اصلی و مسئله هستهای ایران را مسئلهای جانبی میبینند. حتی آمریکا نیز توان هستهای ایران، عمق برد موشکی ایران و عمق استراتژیک ایران را در رابطه با اسرائیل و قراردادهای تجاری خود در خاورمیانه میبیند؛ بنابراین دلیل موضع متفاوت آمریکا و اروپا درباره مکانیسم ماشه در نشست شورای امنیت نیز همین تفاوت دیدگاههاست. ایران و آمریکا باید موانع انتقال پیامهای دیپلماتیک خود را حذف کنند تا نتایج دقیقتر و سریع تری حاصل شود.»