کد خبر: 47407 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 13 خرداد 1404
غرب نگران خروج برنامه هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت است
دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل متحد گفت: مسئله غنیسازی دیگر صرفاً یک مسئله فنی نیست و ابعاد سیاسی و حیثیتی پیدا کرده است. سیاست داخلی هر دو کشور به شدت در این موضوع دخیل است و انعطافپذیری برای هر دو طرف دشوار شده است.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش دورهای برای اعضای شورای حکام ضمن اعلام اینکه ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران با غلظت ۶۰ درصد به بیش از ۴۰۸ کیلوگرم رسیده، بار دیگر ادعاهای سیاسی درباره برنامه صلح آمیز هستهای ایران را تکرار کرده و مدعی شده که این سطح از غنیسازی یک «گام فنی کوتاه» تا سطح ۹۰ درصد (موسوم به سطح تسلیحاتی) محسوب میشود. وی ادعا کرده است که «ایران تنها کشور غیرهستهای است که در حال غنیسازی در این سطح است.» براساس این گزارش، رافائل گروسی همچنین «خواستار همکاری کامل و مؤثر ایران» با آژانس شده است.
وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران شامگاه شنبه ۱۰ خرداد در بیانیهای مشترک، به این گزارش واکنش نشان دادند. در این بیانیه مشترک آمده است: «جمهوری اسلامی ایران مراتب تأسف عمیق خود را در مورد عدم رعایت بیطرفی و بی توجهی مدیر کل نسبت به رویکرد حرفهای خود با تأثیرپذیری از فشارهای سیاسی در تهیه و انتشار این گزارش ابراز داشته، نسبت به هرگونه بهرهبرداری سیاسی از مفاد این گزارش هشدار میدهد.»
برای بررسی مسیر پیش روی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سایه تداوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده با «کوروش احمدی» تحلیلگر مسائل هستهای و روابط بینالملل و دیپلمات پیشین در سازمان ملل متحد گفتوگو کردیم.
علی رغم آنکه در طول چند ماه گذشته شاهد برگزاری چند دور گفتوگوهای سیاسی میان ایران و تروئیکای اروپایی بودیم و همزمان سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و معاون او به تهران نیز با هدف تداوم تعامل مثبت میان ایران و نهاد ناظر بر برنامه هستهای صورت گرفت اما همچنان شاهد تداوم نوعی خاص از گزارش های فصلی مدیرکل و اراده صدور قطعنامه از سوی سه کشور اروپایی و ایالات متحده هستیم؛ ارزیابی شما از این گزارش در مقطع کنونی چیست؟
طی بیش از چهار سال گذشته، تماس بین ایران و اروپا و همچنین با مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از جمله رافائل گروسی، برقرار بوده است. با این حال، طرف مقابل مدعی است که این تماسها به حل مسائل موجود منجر نشده است. واکنشهای پس از گفتوگوها با سه کشور اروپایی و مقامات آژانس نیز حاکی از پیشرفتی نبوده و فاقد گرمی و امید به بهبود روابط بوده است. گروسی بارها از ارتباطات خوب با مقامات ایران سخن گفته، اما در گزارشهای خود همواره به نکات مشخصی اشاره کرده است، از جمله مسئله منع ورود برخی از بازرسان، مسئله دوربین ها و ادعای وجود سایتهایی در ایران که فعالیت هستهای اعلامنشده انجام دادهاند.
در این میان حتی ایران در مقطعی به آژانس اجازه بازدید از این سایتها را داد و به سؤالات مطرحشده پاسخ ارائه کرد. با این حال، آژانس این پاسخها را از نظر فنی ناکافی دانسته و به پرسوجو درباره محل کنونی اقلام و و مواد و تجهیزات موجود در این سایتها را ادامه داده است. اگرچه ایران همکاریهایی با آژانس و کشورهای اروپایی داشته، اما طرف مقابل مدعی است این همکاریها در عمل کافی نبوده و پرسشهای آژانس همچنان بیپاسخ مانده است.
همچنین روابط کنونی ایران و کشورهای اروپایی به هیچ وجه مطلوب نیست و تنشهایی در آن دیده میشود. بهتازگی، در موضوع دریافت نخل طلا توسط جعفر پناهی، کارگردان ایرانی اظهارات بسیار تندی از سوی وزیر امور خارجه فرانسه را در پی داشت که از نظر تندی آن بیسابقه بود. این مسائل به ایجاد فضایی توأم با بدبینی و تیرگی در روابط ایران با سه کشور اروپایی منجر شده است. از سوی دیگر، این کشورها در پی آن هستند که اقداماتی در راستای فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) انجام دهند و تدابیری برای این منظور اتخاذ کرده اند. این تدابیر از نوامبر ۲۰۲۳ با نوشتن نامه هایی به رئیس شورای امنیت شروع شده و همچنان ادامه دارد.
یکی از اهداف گزارش گروسی، کسب آمادگی برای ضربالاجل ۲۶ مهر است
با توجه به آنکه عملا تا زمان انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ زمان قابل توجهی باقی نمانده است، آیا میتوان نتیجه گرفت که گزارش جامع دبیرکل و نشست شورای حکام که در هفته آینده برگزار میشود، پیش زمینه ای برای فعال سازی مکانیسم ماشه است؟
یکی از اهداف اصلی این دو گزارش، کسب آمادگی برای ضربالاجل ۲۶ مهر ۱۴۰۴ ( ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵) است. اهمیت این ضربالاجل نهتنها به شش قطعنامه مرتبط با برنامه هستهای ایران، بلکه به بند ۸ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز بازمیگردد. طبق این بند، در تاریخ مذکور، قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شده و فاقد اعتبار میشود. مطابق نص آن برنامه هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شده و تحریمهای مرتبط با این برنامه از جمله تحریم های هسته ای که توسط شورای امنیت وضع شدهاند، بطور قطعی لغو خواهند شد.
این موضوع از جنبههای مختلف برای غرب حائز اهمیت است. به نظر میرسد نگرانی اصلی غرب بیشتر از این بابت است که با منقضی شدن قطعنامه، برنامه هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شود و در آینده حق وتو چین و روسیه مانع بازگشت آن به دستور کار شورا شود. لذا، صرفنظر از وضعیت روابط سیاسی با ایران، غرب احتمالاً به فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) برای حفظ برنامه هسته ای ایران در دستور کار شورای امنیت نیز اصرار خواهد داشت و تنها در یک حالت ممکن است از این اقدام صرفنظر کنند و آن دستیابی به توافقی دائمی و مطلوب میان ایران و آمریکا یا به طور کلی ایران و غرب درباره برنامه هستهای ایران است.
در صورت تحقق چنین توافقی، ممکن است از فعالسازی اسنپبک صرفنظر کنند و به جای آن، تدابیر دیگری را در نظر بگیرند. حتی ممکن است که در صورت حصول توافق هستهای، غرب تلاش کند تا مانع خارج شدن برنامه هستهای ایران به طور کامل از دستور کار شورای امنیت شود و به سمت تمدید این ضربالاجل حرکت کند.