کد خبر: 47417 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 13 خرداد 1404
سرگردانی مخاطب ادامه دارد
نزاع قدیمی ساترا و شبکه نمایش خانگی
توقیف ناگهانی سریال «سووشون» تنها چند ساعت پس از پخش، بار دیگر مناقشه پرحاشیه میان ساترا و پلتفرمهای نمایش خانگی را به صدر اخبار بازگرداند و اما پرسش اصلی هنوز بیپاسخ است: در این دوراهی سیاستگذاری فرهنگی، مخاطب چه میشود؟
در حالیکه تنها چند ساعت از انتشار قسمت اول سریال اقتباسی «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار در پلتفرم نماوا گذشته بود، ناگهان خبر توقیف آن همراه با مسدود شدن پلتفرم، فضای رسانهای جنجالی دیگری را ایجاد کرد. در اطلاعیه اولیه، علت این توقف «نداشتن مجوز انتشار» اعلام شد و از «دستور قضایی» برای فیلترینگ پلتفرم سخن رفت.
به گزارش برنا؛ نماوا در توضیحی رسمی اعلام کرد که اختلاف صرفاً بر سر ۶۲ ثانیه از محتوای قسمت اول بوده و مجوزهای لازم در مسیر تعامل با ساترا در حال طی شدن بودهاند. با این حال برخی ویدئوهای وایرالشده در فضای مجازی از صحنههایی بحثبرانگیز، چون لمس دست و رقص خبر میدهند؛ گرچه هیچ مرجع رسمی این موارد را به عنوان علت توقیف بهصراحت تأیید نکرده است.
توئیت پرکنایه و پیام اعتراضی
در میانه این بحران، عباس سیاحطاهری، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا در توئیتی غیرمستقیم نوشت: «برای نتیجهگیری ضد استعماری و ملی و میهنی بودن که خیلی زوده، اما یه دیگ نذری هم با فضله موش نجس میشه؟!»
توئیتی که با واکنشهای تند از سوی کاربران فضای مجازی و منتقدان رسانهای همراه شد و سطح اعتراضها را از توقیف فنی، به یک تقابل ایدئولوژیک ارتقا داد. در مقابل، نرگس آبیار، کارگردان سریال در بیانیهای نسبتاً صریح، از توقیف ناگهانی «سووشون» ابراز تعجب کرد وگفت: «آیا قرار است هر هنرمندی که صدای متفاوت دارد، با تهدید و توقیف حذف شود؟» او تأکید کرد که سریال پس از ممیزیهای متعدد و تعامل با نهادهای رسمی تولید شده و حق ندارد با تهدید و حذف مواجه شود و او در مقابل این حذف بیرحمانه سکوت نخواهد کرد.
بیانیه رسمی ساترا؛ روایت از سوی دیگر
ساعاتی بعد، ساترا در بیانیهای رسمی تأکید کرد که سریال «سووشون» مجوز تولید نداشته و صرفاً «طرح اولیهاش» مورد تأیید قرار گرفته بوده است. این نهاد مدعی شد که اصلاحاتی برای ۵ قسمت تحویل داده شده به پلتفرم ارائه کرده اما در نهایت، نسخهای پخش شده که «دارای تخلفات مشهود» بوده و برخلاف توافقات منتشر شده است. در پایان نیز از «مدعیالعموم» بابت برخورد قضایی تشکر شد. پس از آن عباس سیاح طاهری، معاون ساترا در گفتوگویی اعلام کرد: «سریال «سووشون» فقط مجوز طرح داشت و مجوز فیلمنامه نداشت اما بدون مجوز ساخته شد. ساترا با سازندگان همکاری کرد و طی یک ماه چند جلسه برای بررسی ایرادات برگزار شد. قسمت اول نیاز به اصلاحات جدی داشت و پنج قسمت دیگر اصلاحات جزئی داشتند.» وی در ادامه با اشاره به اطلاعیه نماوا اعلام کرد: «به علت چندین مورد خلاف واقع که در این بیانیه آمده، روند پیگیری حقوقی و قضائی و شکایت از این سکو آغاز شده است.»
اما قانون چه میگوید؟
از منظر حقوقی، بزرگترین چالش در این ماجرا، صلاحیت قانونی ساترا است. بر اساس ماده ۲ قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز میکنند (مصوب ۱۳۸۶)، تنها مرجع صدور مجوز تولید و پخش آثار نمایشی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شده است.
ساترا، به عنوان یکی از معاونتهای سازمان صداوسیما، موجودیت مستقل قانونی ندارد و از نگاه حقوقی، تنها در صورتی میتواند نسبت به توقیف اثر اقدامی انجام دهد که شکایتی در مراجع قضایی مطرح کند و دادستان، آن را تأیید کرده باشد. این ساختار باعث شده که بسیاری از کارشناسان، عملکرد ساترا را «دخالت در فرایندهای فرهنگی» بدانند که به نام قانون اما بدون قانون مصوب پارلمان اجرا میشود.
پیش از این هم...
این نخستین بار نیست که چنین برخوردی در حوزه نمایش خانگی رخ میدهد. سریال «تاسیان» به کارگردانی تینا پاکروان نیز پیش از این، پس از سه قسمت پخش، به دلیل نداشتن مجوز توقیف شد. در همان مقطع، بیانیهها و اعتراضهای مشابهی منتشر شد و باز هم ساترا به عنوان محور اصلی این توقف شناخته شد. همچنین در مواردی مانند برنامه آپارات عادل فردوسیپور، پلتفرمها به دلایل مبهم از پخش برنامههای خود منع شدهاند. در تمامی این موارد، یک پرسش کلیدی تکرار میشود: مخاطب در این میان چه جایگاهی دارد؟
مخاطب در دو راهی اعتماد یا انزوا
رویارویی پلتفرمها و ساترا، هر بار یک تجربه تلخ برای مخاطب بهجا میگذارد. مخاطبی که با اشتیاق به استقبال سریالی تازه میرود، ناگهان با صفحهای بسته، خبری از توقیف و یا نامهای حقوقی مواجه میشود. اعتماد از بین میرود، و در این میان، شبکههای غیررسمی و محتوای سطحی، تنها برندگان اصلی این آشفتگیاند.
از سوی دیگر، برخی کارشناسان هشدار میدهند که پلتفرمها نیز از «تعبیر توقیف» برای جلب توجه و افزایش مخاطب استفاده میکنند. استفاده از هشتگهای پربازدید، تأکید بر ممنوعه بودن و بزرگنمایی درگیری با نهادهای رسمی، میتواند موجب بازاریابی معکوس شود؛ مسئلهای که اعتبار واقعی توقیفهای فرهنگی را به چالش میکشد.
پلتفرم یا تنظیمگر؛ تقابل یا تعارض منافع؟
در نهایت این پرسش برجای میماند: حق با چه کسی است؟ پلتفرمهایی که با سرمایه خصوصی و تعامل نسبی با نهادهای رسمی دست به تولید میزنند یا نهادی که زیرمجموعه تلویزیون ملی است و در عین حال، برای رقبای تولیدیاش مجوز صادر میکند؟
بسیاری از منتقدان، وجود تعارض منافع جدی را عامل اصلی درگیریهای مستمر میان ساترا و تولیدکنندگان میدانند. از یک سو، ساترا بهعنوان تنظیمگر، باید نقش بیطرف داشته باشد اما از سوی دیگر، به سازمانی وابسته است که خود رقیب مستقیم این پلتفرمها در فضای رسانهای است.
در سایه خلأ قانون، هنر گروگان مانده است
ماجرای «سووشون» تنها یک نمونه دیگر از شکاف موجود میان نهادهای فرهنگی رسمی و جریان زنده و پویای تولید محتوای تصویری در ایران است. فقدان یک قانون شفاف، مستقل و تخصصی در حوزه صوت و تصویر فراگیر باعث شده هنرمندان، پلتفرمها و حتی مخاطبان همگی در وضعیت بیثبات، متزلزل و آسیبپذیر قرار گیرند. تا زمانی که قانونگذاری مستقلی درباره نمایش خانگی، مسئولیتها و حدود اختیارات نهادهای تنظیمگر تدوین نشود این چرخه خسارتبار ادامه خواهد داشت؛ با قربانیانی که نه مجرماند، نه سودجو؛ بلکه صرفاً میخواهند روایت کنند، تماشا کنند و باور کنند.