کد خبر: 47464 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 13 خرداد 1404
پشت پرده پیشنهاد جدید آمریکا بررسی شد
اما و اگرهای کنسرسیوم غنی سازی
گروه سیاست خارجی: با ارائه بسته پیشنهادی مکتوب جدید آمریکا برای پیشبرد مذاکرات غیرمستقیم هستهای در دور ششم، بار دیگر بحث در مورد کنسرسیوم بینالمللی غنیسازی سوخت هستهای جدی شدهاست.
هر چند تهران هنوز جوابی رسمی به پیشنهاد آمریکا ندادهاست و به گفته وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران «بر اساس اصول، منافع ملی و حقوق مردم ایران» به زودی به آن پاسخ دادهخواهد شد، اما به نظر میرسد که نقطه اختلاف همیشگی تهران و واشنگتن، در مورد محل قرار گرفتن تاسیسات غنیسازی و بازفرآوری سوخت هستهای، همچنان اصلیترین مساله در پاسخ به پیشنهاد جدید آمریکا باشد.
عصر شنبه ۱۰ خرداد، بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان در سفری کوتاه به تهران، پیشنهادهای جدید ایالات متحده آمریکا برای حل و فصل اختلافات دو طرف در مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا را به تهران آورد.
این نخستین بار از زمان آغاز مذاکرات دو طرف در اواخر فروردین ماه سال جاری است که دولت ایالات متحده آمریکا یک پیشنهاد مکتوب در اختیار ایران قرار میدهد.
در پی انتشار گزارش جهت دار تازه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از جهش بیسابقه ذخایر اورانیوم غنیشده ایران تا آستانه سطح تسلیحاتی خبر میدهد، واشنگتن نخستین گام عملی خود را برای احیای مذاکرات هستهای برداشت. به گزارش اختصاصی وبسایت آکسیوس، ایالات متحده برای نخستین بار یک پیشنهاد مکتوب به تهران ارائه کرده است؛ اقدامی که هدف آن، باز کردن پیچیدهترین گره دیپلماسی هسته ای است: اصرار تهران بر تداوم غنیسازی در خاک ایران. این موضوع که سالها بهعنوان خط قرمز جمهوری اسلامی و مانع اصلی توافق باقی مانده بود، اکنون با ابتکار تازهای که حاصل رایزنی عمان می باشد، وارد فاز جدیدی شده است.
کنسرسیوم منطقهای برای غنیسازی؛ طرح جدید آمریکا با نظارت آژانس
فرارو در گزارشی می نویسد: بر اساس اظهارات یک مقام آمریکایی و یک منبع آگاه از روند مذاکرات، یکی از گزینههایی که این روزها بر سر میز رایزنیها قرار دارد، ایجاد یک «کنسرسیوم منطقهای» برای غنیسازی اورانیوم با اهداف کاملاً غیرنظامی است؛ ساختاری چندجانبه که تمامی فعالیتهای آن زیر ذرهبین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نظارت مستقیم ایالات متحده خواهد بود. به گفته این منابع، واشنگتن با این سناریو موافقت کرده، اما یک خط قرمز روشن برای آن تعیین کرده است: «تأسیسات این کنسرسیوم باید خارج از مرزهای ایران مستقر شود.»
در عین حال، گزینهای دیگر نیز روی میز مذاکرات قرار گرفته که هم پیچیدگی بیشتری دارد و هم حساسیتهای جدیتری را برانگیخته است: شناسایی ضمنی «حق» ایران برای غنیسازی اورانیوم، اما صرفاً به این شرط که تهران بلافاصله همه فعالیتهای غنیسازی را متوقف کند. به بیان دیگر، آمریکا آماده است تا در سطحی نمادین، حق ایران را به رسمیت بشناسد؛ مشروط بر اینکه جمهوری اسلامی عملاً از پیگیری این حق، دست کم در این مقطع زمانی، صرفنظر کند.
طرح قدیمی برای حل بحران هستهای ایران: غنیسازی چندملیتی در خاک تهران
طارق رئوف، رئیس پیشین بخش شفافسازی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و رئیس کنونی برنامه خلع سلاح و عدم اشاعه در مؤسسه صلح استکهلم، از بازگشت یک ایده قدیمی بهعنوان راهحل میانه در بحران هستهای ایران یاد میکند: طرح محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس، برای تأسیس یک مرکز غنیسازی چندملیتی در خاک ایران. مطابق این طرح، تهران مجاز خواهد بود غنیسازی اورانیوم را تا سقف زیر ۴ درصد ادامه دهد و کنترل فنی آبشارهای سانتریفیوژ را همچنان در دست داشته باشد.
در مقابل، سایر کشورهای مشارکتکننده از امارات، عربستان و کویت گرفته تا عمان، قطر، اتحادیه اروپا و حتی ایالات متحده هرچند به فناوری حساس سانتریفیوژ دسترسی نخواهند داشت، اما در مدیریت تجاری این مرکز سهیم خواهند بود و نمایندگانشان به صورت دائم در محل حضور خواهند داشت. علاوه بر این، نظارت بیوقفه و گسترده آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر تمام فعالیتها اعمال خواهد شد؛ نظارتی که به گفته رئوف، میتواند حتی فراتر از پادمانهای ان.پی.تی پیش برود: از جمله دسترسیهای روزانه مشابه برجام و بهرهگیری از فناوریهای نوین برای نظارت لحظهای و آنلاین بر فرآیند غنیسازی.
پیام مخفی واشنگتن به تهران: ضربالاجل نرم پیش از مذاکرات
سینا طوسی، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در پستی در پلتفرم ایکس مینویسد: هرچند پیشنهاد ایالات متحده هنوز وارد جزئیات فنی نشده است، اما در صورت پذیرش از سوی تهران، میتواند مسیر را برای آغاز مذاکرات محتوایی و تخصصی هموار کند. ارسال این پیشنهاد از مسیر مسقط و پیش از آغاز احتمالی دور ششم مذاکرات نیز حامل پیامی مهم است: واشنگتن میخواهد بداند که آیا تهران همچنان آماده ادامه گفتوگوهاست یا نه. در واقع، این ابتکار را میتوان نوعی «ضربالاجل نرم» تلقی کرد؛ فشاری غیرمستقیم و دیپلماتیک برای دریافت پاسخی روشن، بیآنکه رنگ و بوی تهدید علنی داشته باشد.
سینا طوسی همچنین یادآور میشود که برای تحلیل رفتار کنونی تهران، نباید تجربه تلخ تعلیق غنیسازی در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ را از نظر دور داشت. به گفته او، در آن بازه، جمهوری اسلامی داوطلبانه برنامه غنیسازی خود را متوقف کرد؛ اما اکنون در تهران اجماعی وجود دارد که این اقدام جز زیان و عقبنشینی سیاسی حاصلی نداشت؛ چرا که در مقابل این امتیاز، هرگز حق ایران برای غنیسازی اورانیوم در اسناد بینالمللی به رسمیت شناخته نشد.
اما نقطه تمایز امروز، صرفاً به تجربه تاریخی بازنمیگردد، بلکه به تحولات اساسی در موازنه قدرت منطقهای و جهانی مربوط میشود. در سال ۲۰۰۳، ایران زیر فشار کمسابقهای قرار داشت: ۱۶۰ هزار سرباز آمریکایی در دو سوی مرزهایش مستقر بودند، روسیه بازیگری تضعیفشده و کمنفوذ در عرصه بینالملل بود، چین نقشی منفعل و صرفاً نظارهگر داشت و زیرساختهای نظامی ایران از برنامه موشکی و پهپادی گرفته تا پروژه هستهای هنوز در مراحل آغازین توسعه قرار داشت.
مذاکرات هستهای در لبه پرتگاه: آیا آمریکا فشار را تنگتر میکند؟
دنیس سیترونوویچ، رئیس سابق میز ایران در سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل با اشاره به پیشنهاد مکتوب آمریکا به ایران نوشت: این پیشنهاد بهروشنی به تصویر می کشد که اکنون در بزنگاهی سرنوشتساز میان تهران و واشنگتن قرار گرفتهایم:
الف - اگر پیشنهاد ایالات متحده چه در قالب کنسرسیوم منطقهای و چه بدون آن حقیقتاً حق ایران برای غنیسازی اورانیوم را به رسمیت نشناسد، احتمال پذیرش آن از سوی تهران بسیار اندک خواهد بود. عقبنشینی از این حق، برای جمهوری اسلامی خط قرمز محسوب میشود.
ب - بهنظر میرسد ایران، دستکم در کوتاهمدت، از رد علنی این پیشنهاد خودداری خواهد کرد و ترجیح میدهد با تداوم مذاکرات و اعمال اصلاحات، از فروپاشی کامل روند دیپلماتیک جلوگیری کند.
ج - اما اگر مذاکرات به بنبست برسد و با توجه به هشدار جدی گزارش اخیر آژانس درباره برنامه هستهای ایران بهکارگیری مکانیسم ماشه (Snapback) توسط یکی از اعضای اروپایی گروه تروئیکای غربی تنها مسئله زمان خواهد بود؛ اقدامی که میتواند ایران را تا مرز خروج از معاهده ان.پی.تی پیش ببرد.
د - مقامات ایرانی که سالها به واکنشهای کُند و محتاطانه جامعه بینالملل عادت کردهاند، شاید متوجه نشدهاند که «قواعد بازی تغییر کرده است»: امروز، اجماع تازهای شکل گرفته که وضعیت موجود ایران دیگر قابل دوام نیست؛ چرا که برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران به آستانه تسلیحاتی نزدیکتر شده است.
و-با این حال، حتی در صورت فروپاشی مذاکرات، اقدام نظامی فوری دور از ذهن است؛ انتظار میرود واشنگتن ابتدا حلقه فشار اقتصادی را تنگتر کند و سپس، یا خود دست به اقدام زند یا به دیگران چراغ سبز دهد. در مجموع، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا به نقطهای حساس و بیسابقه رسیدهاند؛ جایی که هر تصمیم، میتواند تبعات ژئوپلیتیکی گستردهای در پی داشته باشد.
آیا ایران با پیشنهاد کنسرسیوم مخالف است؟
همچنین خبرآنلاین می نویسد: جمهوری اسلامی ایران نه تنها تاکنون مخالفتی با پیشنهاد تاسیس کنسرسیوم منطقهای نشان نداده، بلکه تلویحا از چنین پیشنهادی استقبال کردهاست.
مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در گفتگویی با خبرنگاران در خصوص این پیشنهاد گفت: «اگر کار به جلو برود و این موضوع به صورت جدی مطرح شود ممکن است آن را بررسی و نظر خود را بیان کنیم.»
اسماعیل بقائی هامانه، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز تاکید کرد: «اگر چنین ابتکاری وجود داشته باشد ما از آن استقبال میکنیم و میتوانیم مشارکت کنیم.»
ایران نه تنها در شرایط فعلی از این پیشنهاد استقبال کردهاست، بلکه در دو دهه گذشته چندین بار این پیشنهاد را به عنوان راهکاری برای برطرف کردن نگرانیهای طرفهای غربی نسبت به برنامه غنیسازی جمهوری اسلامی ایران، روی میز مذاکره گذاشتهاست.
یکی از نخستین اشارهها به ایجاد کنسرسیوم غنیسازی سوخت هستهای در خاک ایران به سال ۱۳۸۵ بر میگردد. علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران در فروردین ۱۳۸۵ در گفتوگویی با نشریه فرانسوی لوپوئن گفت: «میتوان تصور کرد که یک شرکت بینالمللی تاسیس شده تا این فعالیتها [غنیسازی] را در بخشی از خاک ایران که به این شرکت واگذار میگردد، انجام دهد.»
بعدها نیز ایران و طرفهای غربی بارها در مورد ایده کنسرسیوم در حین مذاکرات گفتگو کردهاند، اما یک اختلاف دیدگاه اساسی در مورد محل قرار گرفتن تاسیسات غنیسازی باعث شدهاست که این ایده هیچگاه به نتیجه نرسد.
اختلاف اصلی کجاست؟
هر چند تهران و واشنگتن تاکنون بارها در مورد تاسیس کنسرسیوم غنیسازی سوخت هستهای گفت و گو کردهاند، اما آنچه مورد اختلاف دو طرف است، قرار گرفتن تاسیسات این کنسرسیوم در داخل یا خارج خاک ایران است.
ایران اصرار دارد که اگر هم کنسرسیوم بینالمللی برای تولید سوخت هستهای تاسیس شود، محل قرار گرفتن تاسیسات آن باید در خاک ایران باشد. ایران تاکید دارد که تاسیسات غنیسازی هرگز از خاک ایران خارج نمیشود.
اما به نظر میرسد که ایده طرف آمریکایی، کاملا خلاف نظر ایران است. اکسیوس به نقل از «منبع آشنا با موضوع» نوشتهاست که نظر آمریکا قرار گرفتن تاسیسات غنیسازی در خارج از خاک ایران است. نیویورک تایمز نیز در گزارش خود هر چند به محل قرار گرفتن تاسیسات غنیسازی اشاره نکردهاست، اما به نقل از منبع آگاه خود گفتهاست که در این پیشنهاد از ایران خواستهشدهاست: «کلیه فعالیتهای غنیسازی را متوقف کند.»
با توجه به حساسیت ایران به موضوع استمرار غنیسازی در خاک ایران، بعید است که هر پیشنهادی که متضمن خروج تاسیسات غنیسازی از خاک ایران باشد با واکنش مثبت تهران مواجه شود. اسماعیل بقایی هامانه، امروز در جلسه هفتگی با خبرنگاران در خصوص پاسخ به پیشنهاد آمریکا تصریح کرد: «هیچ متنی که متضمن خواستههای رادیکال باشد و حقوق مردم ایران را نادیده بگیرد با واکنش مثبت ما مواجه نخواهد شد.»
برداشت متفاوت از اهداف کنسرسیوم
اختلاف میان تهران و غرب در مورد محل قرار گرفتن تاسیسات کنسرسیوم هستهای، بر اساس یک اختلاف دیدگاه اساسی در مورد نحوه تامین سوخت هستهای مورد نیاز ایران است.
ایران معتقد است که بر اساس پیمان عدم اشاعه (NPT) حق دارد که چرخه کامل تولید سوخت هستهای، از جمله غنیسازی اورانیوم را در اختیار داشتهباشد و مادامی که از مواد غنیشده و شکافپذیر برای مصارف صلحآمیز استفاده میکند، هیچ طرفی حق ممانعت از استمرار فعالیتهای غنیسازی ایران ندارد.
برای ایران، ایده کنسرسیوم راهکاری است که اجازه میدهد کشورهای خارجی نمایندگی در فرآیند غنیسازی اورانیوم ایران داشتهباشند و از این طریق با حضور کارشناسان و مدیران غیرایرانی، تضمینهای بیشتری در مورد صلحآمیز بودن فرآیند چرخه سوخت هستهای در ایران ایجاد شود. این موضوع در عین حال با ایجاد شراکت اقتصادی در مدیریت تاسیسات، صرفه اقتصادی تولید اورانیوم غنیشده را هم تضمین میکند، چرا که هم کشورهای خارجی در این تاسیسات سرمایهگذاری خواهند کرد و هم به عنوان مشتریِ سوخت هستهای برای تاسیسات هستهای خود، از محصول آن بهرهبرداری میکنند.
برای طرف غربی اما ایده کنسرسیوم، راهکاری برای تطمیع ایران برای خارج کردن تاسیسات غنیسازی از مرزهای ایران است. از نظر آمریکا، ایران برای تامین سوخت هستهای مورد نیاز خود، به راحتی میتواند این سوخت را از خارج از کشور وارد کند و نیازی به در اختیار داشتن چرخه سوخت هستهای در خاک خود ندارد. از نظر آمریکا ایده تاسیس کنسرسیوم با سهامداری ایران برای پاسخ به این نگرانی طراحی شدهاست که اگر طرفهای خارجی به هر دلیلی حاضر به فروش سوخت هستهای به ایران نشدند، تهران بتواند با استفاده از تاسیساتی در خارج از خاک خود که در آن صاحب سهام است، سوخت هستهای مورد نیاز خود را تامین کند.
اختلاف اصلی در پیشنهاد کنسرسیوم میان تهران و غرب بر این مبنا استوار است که ایران در خاک خود به «سوخت هستهای» نیاز دارد یا «برنامه تولید سوخت هستهای». از نظر ایران، «برنامه تولید سوخت هستهای» یک خط قرمز جدی در مذاکرات است در حالی که طرف مقابل با نگاه کارکردگرایانه معتقد است که اگر هدف از برنامه تولید سوخت هستهای، تامین نیاز به «سوخت هستهای» باشد، آنگاه قرار گرفتن این تاسیسات در خارج از خاک ایران هم نیاز ایران را برطرف میکند.