کد خبر: 48169 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 04 تیر 1404
روسیه در جریان تجاوز نظامی اسرائیل به ایران چه نقشی بازی کرد؟
ابعاد کنشگری روسیه
معاون موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) در با تأکید بر اینکه تبعات راهبردی تجاوز نظامی علیه ایران روسیه را هم درگیر خواهد کرد، گفت: ایران و روسیه چند ماه پیش یک پیمان راهبردی امضا کردند و هرچند در این پیمان تعهدی برای حمایت نظامی طرفین در شرایط جنگی وجود ندارد اما نوع رابطه ایران و روسیه، حتی فارغ از این پیمان، همواره بهگونهای بوده که ایران انتظارات زیادی از روسیه دارد.
به گزارش ایرنا، سفر روز دوشنبه (دوم تیرماه) «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران به روسیه در میانه بحران حاصل از تجاوز رژیم اسرائیل و آمریکا به ایران، از ابعاد مختلفی، مهم و قابل ارزیابی است. در این بحران مردم ایران از مسکو به عنوان شریک راهبردی خود انتظاراتی دارند. انتظاراتی که «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه درباره آن معتقد است: ایران، بهعنوان کشوری که موافقتنامه شراکت راهبردی با روسیه دارد، انتظارات و مواضع روشنی از این کشور در ایفای نقش فعال، چه در سطح چندجانبه، بهویژه در شورای امنیت، و چه در سطح منطقهای، دارد. از اینرو، این تماسها و سفرها از اهمیتی راهبردی برخوردارند.
از سوی دیگر افزایش بحران در خاورمیانه تبعات جبرانناپذیری برای همه کشورها از جمله روسیه درپی خواهد داشت که نقشآفرینی بیشتر و پررنگتر این کشور را در تجاوز نظامی علیه ایران ضروریتر میسازد. به منظور بررسی اهداف سفر وزیر امور خارجه ایران به روسیه و نیز نحوه کنشگری مسکو در بحران اخیر با «محمود شوری» معاون و پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) به گفتوگو پرداختیم.
روسیه از تمامی ظرفیتهای خود برای حمایت از ایران استفاده کند
تحلیلگر مسائل روسیه درباره اهداف سفر وزیر امور خارجه به روسیه در شرایط کنونی با تأکید بر اینکه در این شرایط بسیار مهم است که از ظرفیتهای موجود دیپلماسی بهرهبرداری شود؛ توضیح داد: این موضوع یک بُعد کلی از مسئله بوده و ناظر بر تمامی دیدارهای اخیر آقای عراقچی است. سفر به مسکو در چنین شرایطی بیانگر جایگاه ویژه روسیه در سیاست خارجی ایران است. ایران و روسیه چند ماه پیش یک پیمان راهبردی امضا کردند و هرچند در این پیمان تعهدی برای حمایت نظامی طرفین در شرایط جنگی وجود ندارد اما نوع رابطه ایران و روسیه، حتی فارغ از این پیمان، همواره بهگونهای بوده که ایران انتظارات زیادی از روسیه دارد.
شوری با اشاره به اینکه در جریان جنگ اوکراین، ایران تلاش کرد موضع بیطرفانه خود را حفظ کند، گفت: با این حال، کشورهای اروپایی، ایران را به همکاری با روسیه، خصوصاً در زمینه نظامی، متهم کردند؛ همکاری که عملاً در چارچوب جنگ اوکراین نبود. با این وجود، ایران از سوی غرب و اروپا با مجازاتها و تحریمهای زیادی روبهرو شد. این وضعیت، آسیبهایی را برای ایران به همراه داشت و بر این اساس، با توجه به حدود ۳۰ سال رابطه مستمر با روسیه، انتظاراتی از این کشور به وجود آمده است؛ انتظاراتی مبنی بر اینکه روسیه از تمامی ظرفیتها و ابزاهای خود، چه دیپلماتیک و چه نظامی، برای حمایت از ایران استفاده کند.
وی با بیان اینکه منظور از استفاده از ظرفیت نظامی روسیه کمکهای نظامی مشخص نیست، گفت: منظور ادامه تعاملاتی است که پیش از این نیز میان دو کشور وجود داشته و نباید در شرایط فعلی که تهران به این کمکها نیازمند است، قطع شود. نکته قابل توجه این است که افکار عمومی در ایران، با توجه به هزینههایی که در رابطه با روسیه، بهویژه پس از جنگ اوکراین، متحمل شدهاند، انتظار واکنش قویتری از سوی روسیه نسبت به حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران داشتهاند.
روسیه همان اندازه که با ایران رابطه داشته با اسرائیل نیز روابطی داشته است
تحلیلگر مسائل اوراسیا تصریح کرد: در عین حال باید در نظر داشت که روسیه طی سالها همان اندازه که با ایران رابطه داشته با اسرائیل نیز روابطی داشته است و طبعاً از دریچه و منظر دیگری به موضوع نگاه میکند که این نگاه ممکن است برای افکار عمومی ایران مطلوب نباشد.
شوری در ارزیابی نقش روسیه در این بحران تا این لحظه و قبل از سفر وزیر امور خارجه رفتار روسیه آن را منفعلانه توصیف کرد و گفت: روسها هرچند بحثهایی مبنی بر آمادگی برای میانجیگری مطرح کردهاند اما این اقدامات متناسب با ظرفیتهای دیپلماتیک روسیه نبوده است. روسیه بهعنوان یکی از اعضای شورای امنیت و کشوری با روابط نزدیک با جمهوری اسلامی ایران و همچنین با اسرائیل، میتوانست نقش جدیتری ایفا کند. از سوی دیگر روسیه میتوانست از ظرفیتهای خود در تعامل با آمریکا بهره ببرد تا مانع از اقدامات غیرقانونی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی شود و حداقل صدای جریانی باشد که در جنگ اوکراین، خود را نماینده «جنوب جهانی» و اکثریت در مقابل «غرب جمعی» آمریکا و ناتو معرفی میکرد.
وی تصریح کرد: بهنظر نمیرسد که روسیه از این ظرفیت خود برای تحریک افکار عمومی جهان یا ایجاد یک جریان مخالف اقدامات غیرقانونی فعلی استفاده کرده باشد. متأسفانه نه روسیه و نه چین، برخلاف ادعای رهبری جریان غیرغربی یا ضدغربی، تاکنون عملکردی درخور این ادعا از خود نشان ندادهاند.
برخورد منفعلانه با پرونده ایران به ضرر مسکو خواهد بود
پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات ایران و اوراسیا درباره تبعات افزایش تنش و بحران در منطقه برای روسیه با اشاره به اینکه روسها یک قدرت بزرگ با منافع متنوع هستند؛ گفت: همانگونه که آقای پوتین نیز در مصاحبه خود تصریح کرد، جمعیت دو میلیون نفری روسزبان در اسرائیل برای مسکو اهمیت دارد و حفظ جان و حمایت از این افراد برای روسیه حائز اهمیت است. این مسئله یکی از عواملی است که بر سیاستگذاریهای مسکو در قبال بحران کنونی تأثیرگذار است.
شوری ادامه داد: در کنار این موضوع، نمیتوان انکار کرد که این بحران، بهطور نسبی، بخشی از تمرکز بر روسیه را کاهش داده و موجب شده بخشی از ظرفیت انرژی، توان نظامی و توان اقتصادی ایالات متحده و اروپا به این بحران اختصاص یابد؛ ظرفیتی که میتوانست در حمایت از اوکراین مورد استفاده قرار گیرد. همچنین احتمال بهرهمندی روسیه از افزایش قیمت جهانی نفت نیز وجود دارد. اینها مواردی هستند که اگرچه شاید نتوان آنها را مستقیماً منافع روسیه دانست اما بیشک در نحوه رویکرد این کشور نسبت به بحران تأثیرگذارند.
وی گفت: در مقابل، روسها بهخوبی آگاه هستند که اگر غرب بتواند صدای ایران را خاموش کرده یا در نبردی که علیه جمهوری اسلامی آغاز کرده به پیروزی برسد، این موضوع قطعاً پیامدهایی برای خود روسیه، برای چین، و برای سایر قدرتهایی خواهد داشت که در تلاش برای دنبال کردن مسیری مستقل از نظم غربمحور هستند. در این شرایط، درک این مسئله دشوار است که چرا با وجود اهمیت راهبردی این بحران برای روسیه و چین، این دو کشور برخوردی منفعلانه با آن دارند.
شوری در پایان تصریح کرد: از منظر تحلیل راهبردی، وضعیت کنونی میتواند پیامدهای متضادی برای روسیه بهدنبال داشته باشد؛ در برخی حوزهها ممکن است این کشور حتی منافع کوتاهمدتی را تجربه کند اما در سطح کلان و با نگاه به آینده نظم بینالمللی، روسیه یکی از کشورهایی خواهد بود که در صورت موفقیت غرب در دستیابی به اهدافش، متحمل خسارات جدی خواهد شد.