کد خبر: 48293 | صفحه ۶ | حوادث | تاریخ: 09 تیر 1404
زاگرس و دالاهو در آتش
یکی دیگر از دلایل آتشسوزیها بیتوجهی به رها کردن شیشهها و بطریهای یک بار مصرف است که مثل عدسی موجب تمرکز نور خورشید میشوند و در فصل تابستان که رطوبت خاک از دست میرود و همه علفها و برگها خشک شدهاند موجب آتشسوزی میشود
آتش جنگ میان اسرائیل و ایران فرونشست، اما آتش جنگلهای زاگرس همچنان ادامه دارد و این در حالی است که ایران کمترین امکانات برای مهار آتشسوزی در جنگلها را دارد.
یورونیوز در گزارشی از وضعیت آتش سوزی در جنگلهای ایران نوشت که در این میان آتشسوزی جنگلهای دالاهو در استان کرمانشاه در همان حالی که ایران زیر آتش حملات پیدرپی اسرائیل بود آغاز شد.
آتش سوزی در جنگلهای زاگرس واقع در محدوده شهرستان بویراحمد، همچنین مواردی از آتشسوزی در استان فارس و از دیگر سو آتشسوزی در جنگلهای ثلاثباباجانی از این دست بودند که به دلیل شرایط جنگی در سایه نبود اینترنت و قطع شبکه ارتباطی فعالان محیط زیست به سختی بسیج داوطلبان برای مهار آن ممکن شد.
مهار آتشسوزی در جنگلهای زاگرس واقع در مرز ایران و عراق بدون حضور نیروهای نظامی ممکن نیست و همین موضوع مهار آتش را پیچیدهتر کرده است.
در سالهای اخیر دستکم ۲۱ نفر در حین اطفاء حریق دچار سوختگی شده و جان خود را از دست دادهاند که ۱۹ تن از آنان داوطلب بودهاند. رصد آتشسوزی در جنگلهای ایران عموما به شیوه سنتی انجام میگیرد و مردم محلی که همجوار با جنگلها زندگی میکنند به واسطه رویت دود آن را گزارش میکنند و تا رسیدن نیروهای امدادی زمان زیادی برای مهار آتش از دست میرود. از دیگر سو به دلیل وقوع آتشسوزی در ارتفاعات که مسیر صعبالعبوری دارند معمولا نیروهای امدادی دیر به کانون آتش میرسند و همین وسعت حریق را توسعه میدهد.
دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و پروژهشگر بومشناسی با اشاره به «نبود سیستم پایش مدرن و مانیتورینگ در جنگلهای البرز و زاگرس که باعث دیر باخبرشدن مسئولان اطفای حریق میشود» به یورونیوز فارسی میگوید: «برای مهار آتش جنگلها باید از افرادی متخصص که دورههای کامل مهار آتش دیدهاند و تجهیزات کاملی دارند، لباس مخصوص و وسایل مناسب به همراه دارند استفاده شود و افراد معمولی و داوطلبان جامعه مدنی و تشکلهای غیردولتی اجازه ندارند در این عرصه خطرناک وارد شوند». در همین حال دکتر «احسان دانشور» تحلیلگر حوزه انرژی هم در گفتوگو با یورونیوز فارسی تاکید میکند: «تعداد آتشسوزیهای جنگل، شدت آن و مدت زمان استمرار آتش نسبت به قبل بیشتر شده است.»
در کشورهای اروپایی روشن کردن آتش به طور کلی ممنوع است مگر در محلهایی که برای گریلکردن تعیین شده و فرد باید برای استفاده از آن از قبل نوبت بگیرد تا ورود و خروج او به آن محدوده معلوم و مشخص باشد چه کسی در چه ساعتی در آن محل آتش روشنکرده است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی تصریح کردهاست: «روند آتشسوزیها طی ۲۰ سال گذشته در ایران نشان میدهد به طور متوسط هر ساله به ویژه با فرارسیدن ماههای گرم، بیش از یک هزار فقره آتشسوزی صرفا در جنگلها رخ داده و نزدیک به ۳هزار و ۵۰۰ هکتار از عرصههای جنگلی در طعمه آتشسوزی گرفتار شده و بخشی از این عرصهها نیز کاملا از بین رفتهاند». البته این موضوع محدود به ایران نیست و آتشسوزی در جنگلهای دنیا رو به افزایش بوده است با این تفاوت که عمده دلیل حریق در جنگلهای سایر نقاط دنیا متاثر از گرمایش زمین و تغییر اقلیم است. دکتر «احسان دانشور» تحلیلگر حوزه انرژی دراینباره به یورونیوز فارسی میگوید: «مقایسه آتشسوزی جنگلها از جمله جنگلهای کالیفرنیا در سال ۲۰۲۴ با آتشسوزیهای سال ۲۰۱۴ نشان از آن دارد که تعداد آتشسوزیها، شدت آن و مدت زمان استمرار آتش نسبت به قبل بیشتر شده است. دلیل عمده آن نیز به گرمایش زمین، خشکشدن خاک و پوشش گیاهی مرتبط است».
به گفته دانشور، هرچه این وضع استمرار پیدا کند، دیاکسید کربن و متان حاصل از آتشسوزی جنگلها موجب آسیب دوباره به جو شده و این چرخه را تشدید میکند.
اما در ایران، براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تقریبا ۱۰ درصد آتشسوزی در جنگلها و مراتع ایران توسط عوامل طبیعی مانند برخورد صاعقه و آذرخش و خودسوزی جنگلها در اثر وزش بادهای گرم به وقوع میپیوندد ولی بیش از ۹۰ درصد آتشسوزیها عامل انسانی دارد.
بررسی آتشسوزی جنگلها با عامل انسانی نیز خود به دو دسته کلی تعمدی و غیرتعمدی تقسیم میشود. به عبارت دیگر جنگلها به صورت عمدی ازجمله اختلافات قومی و عشیرهای و ایجاد آتشسوزی بهمنظور ضربه زدن به طوایف و اقوام دیگر؛ تبدیل جنگل به مرتع بهمنظور تأمین علوفه بیشتر برای چرای دام؛ تهیه و فروش زغال به سوداگران به ویژه در جنگلهای مناطق مرزی؛ گسترش اراضی کشاورزی همجوار جنگلها و مراتع توسط افراد سودجو و فرصت طلب یا به عبارت دیگر ایجاد آتشسوزی بهمنظور تصاحب زمینهای منابع طبیعی و آتش زدن بقایای محصولات یا به اصطلاح پسچر مزارع در مجاور جنگلها، طعمه حریق میشوند.
همچنین در آتشسوزیهای غیرعمدی نیز سهلانگاری یا کم توجهی گردشگران، چوپانان، جنگل بانان، کشاورزان و در انجام اقدامات مخاطره آمیز مانند خاموش نکردن صحیح آتش، انداختن ته سیگار روشن در طبیعت، رها کردن زبالههای پرخطر مانند بطریهای شیشهای دخالت داشته است. در آتشسوزی اخیر جنگل گلستان، عامل انسانی باعث این حریق شده بود.
«احمد رادمان» رییس پارک ملی و ذخیرهگاه زیستکره گلستان به ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، درباره این آتشسوزی که روز ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ روی داد گفته است: «تحقیقات اولیه نشان میدهد که منشا آتشسوزی، بیتوجهی مسافران به هشدارهای ایمنی و سهلانگاری در روشن کردن آتش بوده است.»
این در حالی است که در کشورهای غربی با وجود داشتن رطوبت بالا قوانین سختی در مورد روشنکردن آتش وجود دارد و اجرای آن به دقت اجرا میشود.
دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست دراینباره به یورونیوز فارسی میگوید: «در کشورهای اروپایی روشن کردن آتش به طور کلی ممنوع است مگر در محلهایی که برای گریلکردن تعیین شده و فرد باید برای استفاده از آن از قبل نوبت بگیرد تا ورود و خروج او به آن محدوده معلوم و مشخص باشد چه کسی در چه ساعتی در آن محل آتش روشنکرده است. در مقابل ما در ایران شاهد هستیم که هر کس در هر نقطهای که دلش بخواهد میتواند آتش روشن کند و به راحتی مسئولیتی در قبال آن احساس نکند».
این اگرواکولوژیست و پژوهشگر بومشناسی همچنین به یورونیوز فارسی توضیح میدهد: «یکی دیگر از دلایل آتشسوزیها بیتوجهی به رها کردن شیشهها و بطریهای یک بار مصرف است که مثل عدسی موجب تمرکز نور خورشید میشوند و در فصل تابستان که رطوبت خاک از دست میرود و همه علفها و برگها خشک شدهاند موجب آتشسوزی میشود».
آتشسوزیهای جنگلهای ایران عموما در ارتفاعات زاگرس به وقوع میپیوندد. از آنجایی که سازمان جنگلها در وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست هیچ سیستم مدرن و هوشمندی برای سنجش حرارتی ندارند عموما آتشسوزیها به شیوه سنتی مشخص و اعلام میشود. به این معنا که وقتی حریقی در یکی از محدودههای جنگلی رخ میدهد مردم ساکن در مناطق همجوار با رویت دود برخاسته از آن احتمال آتشسوزی داده و با سازمان جنگلها یا محیطبانی سازمان حفاظت محیط زیست تماس میگیرند و موضوع را اعلام میکنند.
منصور سهرابی با اشاره به نبود سیستم پایش مدرن و مانیتورینگ در جنگلهای البرز و زاگرس که باعث دیر باخبرشدن مسئولان اطفای حریق میشود به یورونیوز فارسی میگوید: «به دلیل سیستم اداری غلط و فعالیت ارگانهای مختلف ممکن است چند روز طول بکشد تا برای اطفال حریق اقدامی صورت بگیرد. بوروکراسی شدیدی در این زمینه حاکم است. گاهی اوقات تا زمانی که به طور واقعی احساس خطر کنند یا آتشسوزی گسترده شده باشد دستور بسیج عمومی داده میشود در این حال که در بسیاری از آتشسوزیها شاهد توجیههای غلط نیروهای امنیتی در جلوگیری از مهار آن هستیم».
اما آنچه سهرابی به عنوان بوروکراسی اداری موجب دیر وارد شدن نیروها میشود چیست. موضوع به چگونگی هماهنگی نیروهای امدادگر مربوط است. عموما تا استانداری اعلام وضعیت بحرانی نکند امکان ورود نیروهای هلالاحمر و تجهیزات آنها نظیر هلیکوپتر یا درخواست کمک از نیروهای نظامی برای هلیکوپترهایشان ممکن نمیشود. این همان بخش وقتگیر ماجراست.
به عبارت دیگر از لحظه اعلام ساکنان محلی به مسئولان محلی چگونگی انتقال داوطلبان بومی به همراه محیطبانان و جنگلبانان به کانون آتش یک روند زمانبر و پیچیده شدهاست. از آنجایی که آتشدر ارتفاعات گاه نیازمند راهپیمایی و کوهنوردی طولانی است زمان رسیدن به کانون آتش را طولانیتر میکند. عموما در این مرحله ممکن است هلیکوپترهای سازمان هلالاحمر یا ارتش به کمک بیاید. هلیکوپترهای سازمان هلالاحمر عموما از نو میل۱۷ روسی است و صرفا برای جابهجایی داوطلبان و نیروهای امدادگر به ارتفاعات استفاده میشود. هلیکوپترهای ارتش نیز از نوع بل بیشتر همین نقش را ایفا میکنند. ایران هیچ هلیکوپتر مخصوصا آتشنشانی یا پهپادهای مرتبط با این کار را ندارد. در سال ۱۳۹۹ برای اطفا آتشسوزی جنگلهای زاگرس در منطقه خائیز در محدوده دو استان خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد هلیکوپترها از یک سبد انتقال آب هم استفاده کردند. تنها هواپیمای آبپاش موجود در ایران متعلق به سپاه یک ایلیوشین ۷۶ است که بسته به نزدیکبودن محل آتشسوزی و گستردگی آن ممکن است وارد عملیات شود.
نگاهی به عملکرد این هواپیما در آتشسوزی جنگلهای خائیز در سال ۱۴۰۳ نیز نشان میدهد برخلاف ادعای پنج نوبت آبپاشی در منطقه، این هواپیما سایت دفن زباله بهبهان واقع در کیلومتر ۹ جاده بهبهان-شیراز را آبپاشی کرده بود.
از دیگر سو سازمان هلالاحمر عموما تا استانداریها موضوع آتشسوزی را بحرانی تشخیص ندهند وارد عمل نمیشوند. در مواردی هم این انتقاد مطرح بوده که سازمان هلال احمر برای همکاری در اطفا حریق از سازمان حفاظت محیط زیست تقاضای پول کرده است. مثل ماجرای آتشسوزی جنگل گلستان در سال ۱۳۹۳ که «احمدعلی کیخا» معاون وقت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست درباره آن به خبرآنلاین گفته بود: «هلال احمر برای خاموش کردن آتش جنگل گلستان از محیط زیست پول میخواست».
برای مهار آتش جنگلها باید از افرادی متخصص که دورههای کامل مهار آتش دیدهاند و تجهیزات کاملی دارند، لباس مخصوص و وسایل مناسب به همراه دارند استفاده شود.
وقتی با دستان خالی به مصاف آتش میروند
بار اطفا حریق جنگلهای ایران عموما بر دوش داوطلبان و فعالان محیط زیست در نهادهای مردمی است. مثل «آبان کشاورز» که اهل منطقه «اَلگِن» در کهگیلویه و بویراحمد است. نمونه دیگری که سال گذشته در شبکههای اجتماعی ویدئوهای حضورش به هنگام اطفاء حریق پربازدید شد کاک «یونس فیضی» است که در آتشسوزی جنگلهای ثلاثباباجانی شرکت کرده بود. فعالان محیط زیست در عین حال انتقاداتی به چنین اقداماتی هم داشتهاند چرا که مهار آتش امری تخصصی و در عین حال خطرناک است و هر کسی نباید وارد این کار شود. در چند سال اخیر فعالان محیط زیست با کمک خیران توانستهاند دمنده برای مهار آتشتهیه کنند وگرنه به طور کلی بسیاری از داوطلبان با دست خالی وارد محدوده آتش گرفته جنگلها میشوند. همین موضوع سبب شده در سالهای اخیر آتشسوزی جنگلها قربانیان زیادی از میان مردم بگیرد. روزنامه پیامما در گزارشی با عنوان «سوختند تا زاگرس نسوزد» با اشاره به قربانی شدن ۲۱ نفر از داوطلبانی که برای اطفاء حریق جنگلها اقدام کردهاند به انعکاس وضعیت خانواده «البرز زارعی»، «محمدجواد مختاری» و «یاسین کریمی» پرداخته که هر سه جانشان را در این راه از دست دادهاند.
دکتر منصور سهرابی درباره چگونگی اطفاء حریق به عنوان یک امر تخصصی به یورونیوز فارسی میگوید: «برای مهار آتش جنگلها باید از افرادی متخصص که دورههای کامل مهار آتش دیدهاند و تجهیزات کاملی دارند، لباس مخصوص و وسایل مناسب به همراه دارند استفاده شود و افراد معمولی و داوطلبان جامعه مدنی و تشکلهای غیردولتی اجازه ندارند در این عرصه خطرناک وارد شوند کما این که شاهد بودهایم در کردستان مردم جان خودشان را در این راه از دست دادهاند». به گفته او، حتی نیروهای ارتش و سپاه که بعضا برای مهار آتش به منطقه اعزام میشوند تخصص لازم را ندارند. اینجاست که جای خالی نیروی متخصص و امکانات خاص اطفاء حریق مشخص میشود. سهرابی همچنین میافزاید: «استفاده از هلیکوپتر، هواپیمای کوچک و بزرگ مخصوص اطفاء حریق و سایر امکانات مدرنی که به همین منظور ساخته شده لازم است که ایران تاکنون از آنها نتوانسته بهرهای بگیرد».