سرمقاله

تسلیم نه ،تدبیر آری! / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • جشنواره آموزش‌های تخصصی آکادمی ایرانسل با تخفیف ویژه
  • آغاز جشنواره تابستانی «قلب ایرانسل‌من»
  • معرفی ۱۰ اثر ماندگار تاریخی ایران که ثبت جهانی یونسکو شده اند
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 48546  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 16 تیر 1404
    لابی‌گری منطقه‌ای؛ کلید تلطیف دیپلماسی ایران در تقابل با آمریکا و اسرائیل / محمد طولابی
    در شرایط فعلی که تنش‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و دو بازیگر کلیدی منطقه یعنی آمریکا و اسرائیل به نقطه اوج خود رسیده است، ضرورت اتخاذ راهبردهای هوشمندانه و چندجانبه بیش از پیش احساس می‌شود. یکی از مؤثرترین راهکارهای موجود برای تلطیف فضای دیپلماسی و کاهش شدت بحران، استفاده از ظرفیت لابی‌گری منطقه‌ای و بین‌المللی است.
    برخلاف تصور عمومی که دیپلماسی را صرفاً به مذاکرات مستقیم یا رسمی محدود می‌داند، تجربه‌های اخیر نشان داده‌اند که مسیرهای غیررسمی و استفاده از واسطه‌های منطقه‌ای می‌تواند تأثیرگذارتر و کارآمدتر باشد. در این چارچوب، بازیگران کلیدی همچون محمد بن سلمان، امیر قطر و ولادیمیر پوتین، نقش‌های تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کنند.
    محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، با ارتباط نزدیکی که با دولت آمریکا دارد، می‌تواند به عنوان اهرمی برای مهار تمایلات جنگ‌افروزانه و هدایت سیاست‌های منطقه‌ای واشنگتن به سمت کاهش تنش عمل کند. عربستان که خود درگیر جنگ پیچیده یمن است، خواستار ثبات منطقه‌ای است و می‌تواند به عنوان ضامن منطقه‌ای، در برقراری آتش‌بس‌های محدود نقشی کلیدی داشته باشد.
    امیر قطر نیز با حفظ روابط متوازن با ایران، آمریکا، و دیگر بازیگران منطقه‌ای، دروازه ارتباط غیرمستقیم تهران و واشنگتن به شمار می‌رود. قطر، به عنوان میزبان پایگاه نظامی آمریکا و در عین حال شریک اقتصادی ایران، می‌تواند پیام‌رسانی و مذاکرات غیررسمی را تسهیل کند و کانال‌های دیپلماتیک تازه‌ای برای دو طرف باز نماید.
    در سطح بین‌المللی، نقش ولادیمیر پوتین و روسیه به عنوان قدرتی که می‌تواند نفوذی هم‌زمان بر اسرائیل، آمریکا و اروپا داشته باشد، حیاتی است. کرملین می‌تواند به عنوان میانجی راهبردی، زمینه‌ساز گفت‌وگوهای غیرمستقیم و کاهش تنش‌های پرمخاطره باشد، به ویژه در شرایطی که جنگ مستقیم برای همه طرف‌ها پیامدهای خطرناکی به همراه دارد.
    در نهایت، ترکیب این سه ضلع منطقه‌ای و بین‌المللی می‌تواند «دیپلماسی چندجانبه‌ای» را شکل دهد که به طور غیرمستقیم فشارها بر ترامپ و دولت آمریکا را کاهش دهد و فضا را برای مذاکرات جدی‌تر و پایدارتر فراهم آورد. این راهبرد، به ایران امکان می‌دهد بدون عقب‌نشینی از مواضع اصولی خود، از ظرفیت‌های منطقه‌ای برای حفظ امنیت ملی بهره ببرد.
    بدون شک، استفاده هوشمندانه از این ظرفیت‌ها، علاوه بر حفظ جایگاه بین‌المللی ایران، می‌تواند زمینه‌ساز ثبات و آرامش بیشتر در منطقه غرب آسیا باشد؛ جایی که منافع و امنیت جمعی ملت‌ها در گرو درک متقابل و تعامل سازنده است.