کد خبر: 48773 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 19 تیر 1404
موجی که در شرایط انسجام ملی علیه رئیس جمهور به راه افتاده است
مختصات نفوذ در هجمه به پزشکیان؟
یک موج در شبکههای اجتماعی، با موضوع عدم کفایت سیاسی پزشکیان به وجود آمده که همچنان ادامه دارد. این موج فعلاً فقط در شبکههای اجتماعیست اما صحنهگردانان آن مشخص هستند
گروه سیاسی- مسعود پزشکیان، زیر تیغ انتقادات جریان مخالف دولت خود است. اتفاقی که طبیعت دنیای سیاست محسوب میشود. موضوع از وقتی غیرطبیعی میشود که از تهدید و توهین هر روزه تا درخواست ترور رئیسجمهور از سوی منتقدان داخلی مطرح میشود.
پزشکیان مانند بسیاری سیاستمداران دیگر در ایران و جهان، نقاط ضعف و قوت زیادی دارد. اما میتوان رفتاری که با او میشود را یکی از نوادر تاریخ سیاست در ایران دانست. چرا که در یک سال گذشته با انواع تهدیدهای رسمی و غیررسمی از سوی اشخاص مسئول و غیرمسئول روبرو شده؛ از تهدید به استیضاح، تا فحاشی و در جدیدترین مورد نیز درخواست ترور.
یک موج در شبکههای اجتماعی، با موضوع عدم کفایت سیاسی پزشکیان به وجود آمده که همچنان ادامه دارد. این موج فعلاً فقط در شبکههای اجتماعیست اما صحنهگردانان آن مشخص هستند. دو کارزار استیضاح و اعلام کفایت سیاسی رئیسجمهور در این فضا پیگیری میشود که با پاسخ حامیان پزشکیان نیز روبرو شده است. حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، سفر پزشکیان به باکو و چند رفتار اشتباه، عدم شرکت در اجلاس سران بریکس و حضور عراقچی در این اجلاس و در آخر هم مصاحبه با کارلسون، اقدامات این جریان و همچنین فحاشی به پزشکیان را در شبکههای اجتماعی بیشتر کرده است.
آخرین موج از حملات به پزشکیان، پس از مصاحبه او با تاکر کارلسون، مجری و خبرنگار مشهور آمریکایی کلید خورد که متنوع هم بود.
حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس توئیت یک کاربر آذربایجانی را بازنشر کرد و در شبکههای اجتماعی نوشت: «امروز بعد از شنیدن مصاحبه آقای پزشکیان با تاکر کارلسون، مجری شبکه آمریکایی، توییت یکی از فعالان سیاسی جمهوری باکو درباره ایشان را دیدم. سوگمندانه و با عرض شرمندگی باید بگویم توصیف دقیقی کرده است: پزشکیان مثل دکتر رشید محمدوف ماست. خوشزبان و مهربان است، اما فقط به درد مراسم خواستگاری میخورد نه ریاست. آن هم به شرطی که فقط چای بخورد و حرف نزند، چون ممکن است با یک جمله همه چیز را خراب کند.»
زهرهسادات لاجوردی، نماینده تهران و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری نوشت: «ملت ایران تا کی باید هزینه ساده لوحی و اعتماد به آمریکا از جانب برخی دولتمردان را بدهد؟! هنوز چند روزی از حملات وحشیانه آمریکا و رژیم صهیونیستی نگذشته دوباره از مذاکره دم می زنید؟!»
قاسم روانبخش، دیگر نماینده تهران و استاد موسسه آیتالله مصباح اینگونه به مصاحبه واکنش نشان داد: «آقای پزشکیان! در این مصاحبه اخیر از خود بیرون آمدی و در قالب ظریف سخن گفتی! ای کاش یا سکوت میکردید یا در همان قالب خودتان میماندید. با این مصاحبه دل دشمنان را شاد کردید و انسجام ملی را شکستید! امیدوارم جبران کنید. واقعا آدم از دیپلماسی پزشکیان خجالت زده میشود. اگر یک آدم عادی مصاحبت میکرد، از این مصاحبه به مراتب بهتر بود.»
میثم ظهوریان، نماینده مشهد در توئیتر نوشت: «هنر یک مقام ایرانی در مصاحبه ای در زمان حال، میبایست ارائه تصویر یک ملت مظلوم مقتدر باشد، نه مظلوم تو سری خوردهای که از ترس یک ظالم به ظالم دیگر همدست او پناه میبرد.»
امیرحسین ثابتی، نماینده تهران یادداشتی طولانی در شبکههای اجتماعی خود منتشر کرد و میتوان گفت تندترین واکنش را نشان داد. او در بند پایانی یادداشتش آورد: «فقط امیدوارم متوجه این حقیقت بشوید که دست فرمان یک سال گذشته دولت شما در حوزه سیاست خارجی نیاز به تغییرات جدی دارد وگرنه اگر قرار باشد این مسیر شکست خورده را بازهم امتحان کنید که نتیجه اش تکرار اتفاقات تلخ گذشته باشد، آن زمان نوع تعامل مجلس با دولت دچار تغییرات بنیادین خواهد شد.»
آخرین اقدام یکی از عناصر این جریان، درخواست از اسرائیل برای ترور مسعود پزشکیان بود.
رضا عاشری، عضو شورای شهر رشت و شهردار پیشین یکی از مناطق این شهر در استوری اینستاگرام خود عکس پزشکیان را منتشر کرد و نوشت: «اسرائیل یه لطف میکنی؟؟ یه رئیسجمهور ما رو که شهید کردی. مرحوم شهید رئیسی. ابوالفضلی این جدیده خیلی از اون قبلی انقلابیتره. ما خواهش داریم ایشون رو هم به درجه رفیع شهادت نائل کن. اصلا چهره رو ببین. یه ربع به شهادت. جون میده شهید بشه. نوربالا میزنه. بوی شهادت میده. قشنگ روی زمین جلوی چشم شما داره مانور میده که بگه شما هیچی نیستید. اینو شهید کنید ما شکست جنگ رو میپذیریم. غول مرحله آخر ما همین ایشونه. چرا یه اصلاحطلب ترور نمیشه. مریضم دیگه. سوال میپرسم.» چنین اظهارنظری از سوی یک فعال سیاسی جریان انقلاب عجیب بود و با واکنشهای تند کاربران در شبکههای اجتماعی روبرو شد.
مختصات سه گانه نفوذی ها که در مهاجمان به رئیس جمهور کاملا هویداست
عصر ایران اما می نویسد: گفته می شود "نفوذ" عامل اصلی ضرباتی است که در جنگ 12 روزه از اسرائیل خوردیم و درست هم می گویند و باز می گویند چطور می شود رد نفوذی ها را زد و شناسایی شان کرد تا کشور از شرشان خلاصی یابد و جان های عزیز محفوظ بمانند.
پاسخ چندان پیچیده نیست: نفوذی ها همان هایی هستند که به اولین لازمه نفوذ، یعنی "تظاهر به انقلابیگری" بسیار متعهدند.
2) آنها به ماموریت شان نیز بسیار پایبند هستند: تلاش برای یکی از دو هدف: دچار کردن کشور به "بی تصمیمی" یا درگیر کردن آن با "تصمیمات نادرست”.
3) آنها روش کارشان را نیز بسیار مجرب می دانند: اثرگذاری منفی بر تصمیمات، با حضور خودشان در مراکز تصمیم گیری یا اثرگذاری بر تصمیم گیران با روش هایی مانند لابی، اقناع (شما بخوانید فریب)، گفتمان سازی و جنجال رسانه ای.
اگر قرار بر کور کردن خط نفوذ باشد - که دستکم تا کنون نشانه های متقنی در این باب ندیده ایم - به راحتی می توان با مختصات پیش گفته ، "نفوذی ها" یا "تحت سیطره نفوذی ها" را یافت و با آنان برخورد کرد.
سرنخ؟ بروید سراغ آنهایی که از مصاحبه ایران محور، صلح طلبانه، عقلانی و انسانی اخیر رئیس جمهور ایران با کارلسن برآشفتند که مبادا ایران روی آرامش ببیند.
با تنگ نظری و هر بهانه ای مردم را از قطار انقلاب پیاده نکنیم
جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل، صحنهای متفاوت از وحدت اجتماعی و سیاسی را در فضای داخلی داخل ایران رقم زد؛ تجربهای که حتی برخی چهرههای منتقد نظام نیز، بهواسطه حس ملیگرایی، دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی کشور، اختلافات را کنار گذاشتند. پس از مدتها نوعی همصدایی بین گروه ها و جریان های مختلف شکل گرفت.
اما چگونه می توان از فضای به وجود آمده، در دوران پساجنگ نیز استفاده کرد؟
محمدرضا میرتاجالدینی، نماینده ادوار مجلس در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین، این موقعیت را "فرصتی بزرگ" میداند و خواستار بازبینی در سیاستهای اجرایی و شیوههای حکمرانی برای افزایش رضایتمندی عمومی میشود.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با محمدرضا میرتاج الدینی را در ادامه بخوانید؛
* در دوران جنگ ۱۲ روزه ما شاهد نوعی یکصدایی در جامعه، گروهها و فضای سیاسی کشور بودیم. چه بایدها و نبایدهایی برای حفظ این مساله وجود دارد؟
جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، که ملت، انقلاب و ایران ما را تهدید میکرد، الحمدلله با تدبیر داهیانه و شجاعانه مقام معظم رهبری پاسخ داده شد و به یک فرصت بزرگ تبدیل شد.
از جمله فرصتهایش همین انسجام و اتحاد ملی بود که مردم در گروهها، احزاب، حتی افراد با دیدگاههای سیاسی مختلف، پشت نیروهای مسلح و رهبری ایستادند.
حتی بعضی از مخالفان که عرق ایرانی بودن و حمایت از ایران را داشتند، وقتی دیدند که در یک شرایط حساس قرار گرفتهایم، همه گلایهها و اختلافها را کنار گداشتند و برای دفاع از وطن، ملت و انقلاب اسلامی، وارد شدند. آنهایی که طرفدار انقلاب اسلامی بودند، از انقلاب و نظام اسلامی حمایت کردند که همه اینها هم حامی اصلی ایران عزیزمان هستند.
یک سرمایه اجتماعی انبوهی در کشور ایجاد شد و مقام معظم رهبری این را یک پیروزی بزرگ نامیدند.
الان در دوران پساجنگ، ما باید اولا سرمایه اجتماعی را حفظ کنیم، ثانیاً با برنامههای جدیدی، هم سرمایه اجتماعی را حفظ کنیم، هم اتحاد ملی و انسجام ملی را تقویت کنیم وهم برنامههایی داشته باشیم که این سرمایه اجتماعی بیشتر شود.
همه کسانی که دل در گرو وطن و نظام ما دارند، باید بدانند و میدانند که تنها نظام جمهوری اسلامی است که کلیت، استقلال و تمامیت ارضی کشور ایران را حفظ می کند، در نیم قرن گذشته هم حفظ کرده و بعد از این هم حفظ خواهد کرد و هیچ جایگزینی برای آن نیست.
جایگاه ژئوپولیتیکی سرزمین ایران گونه ای است که در چهارراه ارتباط شرق و غرب و ارتباط با آبهای گرم قرار دارد؛ این اقتداری تاریخی برای ملت ایران است که دشمن به آن چشم دوخته است.
آنها بعد از جنگ جهانی اول و دوم، کشورهای عربی و اسلامی را تکهپاره کردند و کشورهای کوچک ایجاد کردند (البته این کشورها الان دیگر وابسته به آنها نیستند).
در مورد ایران هم چنین خوابی را دیدهاند. ملت ما این موضوع را به خوبی متوجه شد و به میدان آمد و مشت محکمی به دهان دشمنان زد.
حالا که اینچنین است، ما برای حفظ ایرانمان و نظاممان، همه باید در کنار هم باشیم. اختلافات، دیدگاههای سیاسی و اختلاف نظرها را باید در چارچوب این کشور حل کنیم.
مسئولین ما هم، برای حفظ این انسجام و سرمایه اجتماعی باید برنامههای خوبی داشته باشند. هرچه جلوتر میرویم، متحدتر، محکمتر و مقتدرتر، این کشور و نظام را باید حفظ کنیم.
دستگاه ها یک بازبینی مجدد در برخوردها، رفتارها و حکمرانی مردمی داشته باشند
*چه برنامه هایی؟
این برنامه میتواند فرهنگی باشد، اجتماعی باشد، اقتصادی باشد. در ارتباط با رفاه مردم، رفع مشکلات اقتصادی مردم، و همینطور برخورد مسئولین ادارات با مردم در عرصههای مختلف، باید بهصورت جدی رضایتمندی مردم را در هر عرصهای ایجاد کند.
کاری که موجب نارضایتی مردم در ادارات، شهرداریها و مجموعههای مختلف می شود، باید بازبینی و رفتارهایشان اصلاح شود. افرادی که به ادارات، شهرداریها، دستگاه ها قضایی و قوه قضاییه مراجعه میکنند، باید راضی از آنجا بیرون بیایند. باید یک بازبینی مجدد در برخوردها، رفتارها و حکمرانی مردمی داشته باشند.
* شما به یک قسمت از اصلاحات و نبایدهایی که دستگاهها در حوزه اجرایی و اداری باید داشته باشند اشاره کردید. اما سؤال من بیشتر ناظر به جریانهای حاکمیتی بود. مثلاً طی روزهای گذشته، ما شاهد این بودیم که فردی در صداوسیما وطن را به اصطلاح آغل را در ارتباط با وطن به کار برد. اولین کلید بازگشت به فاز قبلیِ بود. درباره این نبایدها هم بفرمایید که چه اقداماتی نباید انجام شود؟
نباید چنین حرفهایی زده شود. تنگنظریها ما را به این سو میبرد که بخواهیم با نگاه تنگنظرانه، همه را با هر بهانهای کنار بگذاریم و از قطار انقلاب پیاده کنیم. بعضی نگاههای تنگنظرانه هستند که باعث چنین اتفاقاتی میشوند.
هرکسی به یک بهانه ای شخصیتهای سیاسی ما را در دهههای اخیرکنار زده است، در حالی که اینها سرمایههای کشور هستند. در این ۱۲ روز تهاجم و تجاوز دشمن دیدیم که همه اینها پای انقلاب و نظام ایستادند.
من نمیگویم همه باید یکجور فکر کنند، همیشه اختلاف نظر وجود دارد. اما، بحث منطقی و سیاسی باعث رشد و پویایی کشور میشود. مباحث منطقی و گفتوگو بین گروههای سیاسی باید وجود داشته باشد.
در دهه اول انقلاب، شهید مطهری و شهید بهشتی با سعه صدر با مخالفان برخورد میکردند، الان هم باید این روحیه را داشته باشیم.
اگر هر کسی را بخواهیم با نگاه تنگنظرانه کنار بزنیم، چون ایراد یا نقطه نظر متفاوتی دارد، این اجتماع و این سرمایه را از دست میدهیم. اختلاف نظرهمیشه هست و هیچوقت همه مثل هم نمیتوانند فکر نمیکنند. گروههای سیاسی باید با تحمل و بردباری با هم رفتار کنند، حاکمیت هم باید چنین فضایی را برای آنها ایجاد کند.