کد خبر: 50426 | صفحه ۸ | بازار و سرمایه | تاریخ: 18 مرداد 1404
پژوهشها درباره دلایل و راهکارهای برونرفت از بحران آب چه میگویند؟
چه بکاریم و چه نکاریم؟
همه میگویند بخش کشاورزی بیشتر منابع آبی کشور را میبلعد اما دگرگونی جدی در روندهای موجود به چشم نمیآید. پژوهشهایی که در سالهای اخیر در این باره انجام شده، شامل راهکارهایی برای کاهش ابعاد بحران آب است.
ایران در پنجمین سال پیاپی خشکسالی، با چالشهایی جدی روبرو است. آب پشت سدها به خصوص سدهای پیرامون پایتخت در پایینترین سطح خود قرار دارد و برخی شایعات و نقلوقولها طی روزهای اخیر پخش شده با این مضمون که شاید تا پاییز آبی برای مصرف در کار نباشد. وضعیت آبهای زیرزمینی نیز به خاطر برداشتهای بیرویه تعریفی ندارد.
ایران به خاطر قرار گرفتن در کمربند خشک جغرافیایی و نوار بیابانی کره خاکی، با میانگین بارندگی سالانه ۲۵۰ میلیمتر، جزو مناطق کمباران جهان محسوب میشود که این میزان تنها یکسوم میانگین جهانی است.
خشکسالی سالهای اخیر همراه شده با تداوم سیاستهای غلط آبی که اوضاع را به سمت تشدید بحران پیش میبرد. در این ارتباط باید به بیاعتنایی مزمن سیاستگذاران به مساله هدررفت منابع جاری و زیرزمینی در فرایند کشتوکار اقلام مختلف کشاورزی اشاره کرد.
تداوم وضعیت موجود و تشدید تنشهای آبی
«فریبرز عباسی» مجری طرح توسعه سامانههای نوین آبیاری در گفتوگویی با ایرنا به پنج محصول آببر از لحاظ حجم آب در واحد سطح اشاره کرده و نیشکر با نیاز حدود ۳۲ هزار و ۵۰۰ متر مکعب در هکتار، خرما با نیاز حدود ۱۹ هزار ۳۰۰ متر مکعب در هکتار، انار با نیاز ۱۴ هزار و ۸۰۰ در هکتار، یونجه با نیاز ۱۳ هزار و ۳۰۰ متر مکعب در هکتار، چغندر با نیاز آبی ۱۱ هزار و ۶۰۰ در هکتار و پیاز با نیاز ۱۰ هزار و ۶۰۰ در هکتار را به ترتیب در رتبههای اول تا پنجم محصولات آببر دانسته و اعلام کرده پنج محصول آخر شامل گندم با نیاز آبی پنج هزار و ۱۰۰ متر مکعب در هکتار، جو با نیاز آبی چهار هزار و ۹۰۰ متر مکعب در هکتار، سویا با نیاز آبی حدود چهار هزار و ۸۵۰ متر مکعب در هکتار، هندوانه حدود چهار هزار و ۷۰۰، زعفران حدود چهار هزار و ۶۰۰ و کلزا حدود دو هزار و ۸۰۰ متر مکعب در هکتار است.
نکته قابل تامل اینکه بخش مهمی از آبی که به آبیاری این محصولات اختصاص مییابد، از منبع و سرچشمه آبی تا مزارع تبخیر میشود یا هدر میرود.
در این باره و چندی پیش «قاسم تقیزاده خامسی» معاون سابق آب و آبفای وزارت نیرو، معاون عمرانی اسبق شهرداری تهران در میزگرد تلاقی ایرنا عنوان داشت: «۷ درصد آب کشور در صنعت و شرب مصرف میشود؛ بگوییم ۳ درصد صنعت ۴ درصد شرب. بعضیها میگویند ۱۰ درصد؛ قبول بگوییم ۱۰ درصد. اما ۹۰ درصد آب کشور در کشاورزی مصرف میشود. البته بعضی مسئولان کشاورزی قبول ندارند. آنها میگویند آبی که ما تحویل میگیریم پرت دارد. ما هم میگوییم وقتی آب وارد جوی میشود دیگر مال شما است، بروید جوی خودتان را اصلاح کنید. اما باز هم میگویند پرت دارد. خب این آب در هر حال از بین میرود.»
علیرغم هشدارهای مکرر کارشناسان درباره هدررفت آب در بخش کشاورزی، وضعیت فعلی در حال تداوم است. دلایل متعددی برای این مقاومت در برابر تغییر وجود دارد: عدم وجود بازار مناسب برای محصولات جایگزین، نبود دانش فنی کافی، کمبود سرمایه برای تغییر سیستمهای کشاورزی و البته وابستگی اقتصادی کشاورزان به درآمد حاصل از این محصولات. به عبارتی، بخش مهمی از مشکلات آبی کشور از ادامه کشت محصولات سنتی آببر در مناطق کمآب ناشی شده که ریشه در عدم برنامهریزی جامع، نبود حمایتهای لازم برای تغییر الگوی کشت و فقدان جایگزینهای اقتصادی مناسب دارد. محتوای آب مجازی محصولات کشاورزی در کشور ما در مقایسه با کشورهای توسعهیافته بسیار بالا است. این مساله نه تنها نشاندهنده عدم کارایی در مصرف آب است، بلکه نشان میدهد که در صادرات محصولات کشاورزی، در واقع منابع آبی ارزشمند کشور به خارج صادر میشود. این در حالی است که نمیتوان دلیل این حجم گسترده از مصرف آب در کشاورزی را تنها به عامل کشت محصولات آببر تقلیل داد.
عوامل دیگری همچون عدم بهرهگیری از فناوریهای نوین آبیاری، ضعف در سیستمهای انتقال و توزیع آب، فقدان آموزشهای تخصصی به کشاورزان، نبود نظارت مؤثر بر مصرف آب و ضعف در سیاستگذاریهای کلان نیز نقش مهمی در این وضعیت دارند.
هرچند طبق گفته مسئولان جهاد کشاورزی، برنامههایی برای کاهش سطح زیر کشت محصولات آببر در دستور کار قرار گرفته است، ولی هنوز میزان قابل توجهی از اراضی کشاورزی به کشت این محصولات اختصاص دارد و نیاز به تدابیر جدیتری احساس میشود. شرایط اقلیمی و کاهش بارندگی عاملی است که قابل کنترل نیست، اما بهبود سه مولفه دیگر (نوع محصول، روش آبیاری و مدیریت منابع آبی) در کاهش تأثیرات خطرناک این عامل میتواند موثر باشد. بر اساس گزارشهای اخیر، اگرچه در برخی مناطق اقداماتی برای بهبود روشهای آبیاری انجام شده است، اما همچنان بخش عمدهای از کشاورزان از روشهای سنتی آبیاری استفاده میکنند که راندمان پایینی دارد. این در حالی است که تغییر الگوی کشت و حرکت به سمت محصولات کمآب میتواند نقش بسیار مؤثری در کاهش مصرف آب داشته باشد. آنچه مشخص است حجم مصرف آب در بخش کشاورزی کشور در مقایسه با کشورهای توسعهیافته بسیار بالا است. این در حالی است که نمیتوان دلیل این مصرف گسترده را تنها به عامل اقلیمی تقلیل داد. در همین پیوند، برخی متخصصان با حضور در نشستهای علمی اظهار داشتهاند حتی یک متر مکعب اتلاف آب قابل تحمل نیست و باید علاوه بر آگاهسازی و ارائه هشدارهای لازم به کشاورزان، الگوی کشت مناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه تعیین شود.
چهار عامل اصلی مصرف بیرویه آب در کشاورزی
در سالهای گذشته پژوهشهای متعددی در این زمینه انجام گرفته است؛ پژوهشهایی با هدف شناسایی عوامل اصلی مصرف بالای آب در کشاورزی که زمینهساز راهکارجویی برای بهینهسازی مصرف است.
پژوهشها دلایل متعددی را برای مصرف بالای آب در کشاورزی معرفی میکنند. از بررسی این مطالعات میتوان به این نتیجه رسید که به عنوان یک قاعده کلی چهار عامل نوع محصول (محصولات آببر و کمآب)، روشهای آبیاری (سنتی و نوین)، شرایط اقلیمی (میزان بارندگی، دما و رطوبت) و مدیریت منابع آبی (برنامهریزی و نظارت) به عنوان عوامل اثرگذار در مصرف آب کشاورزی شناخته میشوند.
عامل نوع محصول
در علم کشاورزی، محصولات بر اساس نیاز آبی به دو دسته آببر و کمآب تقسیم میشوند و همواره محصولات آببر بیشترین سهم را در مصرف آب کشاورزی به خود اختصاص میدهند. در مقایسه با تحقیقاتی که تأثیر شرایط اقلیمی و روشهای آبیاری را در مصرف آب مورد بررسی قرار دادهاند، مطالعات نسبتاً کمی در زمینه نقش نوع محصول در مصرف آب صورت گرفته است. از پارامترهای مهم که باعث افزایش مصرف آب به علت نوع محصول میشود میتوان به کشت برنج، یونجه، چغندرقند، سیبزمینی، ذرت دانهای و سایر محصولات آببر اشاره کرد.
«گلناز رضایی و همکاران» در پژوهشی با عنوان ارزیابی شاخصهای بهرهوری آب در استانهای عمده تولیدکننده برنج در ایران، با معرفی برنج به عنوان یکی از مهمترین محصولات آببر کشور، تأکید میکنند که کشت برنج در استانهای خوزستان و فارس به خصوص در سالهای کم آب محدود شود.
عامل روشهای آبیاری
روشهای آبیاری تأثیر بسیاری در میزان مصرف آب کشاورزی دارد. این فاکتور در مواردی به عنوان یک عامل مستقیم مطرح است؛ زیرا راندمان آبیاری به طور مستقیم بر میزان مصرف آب تأثیر میگذارد. استفاده از سیستمهای آبیاری نوین و کاهش اتلاف آب، یکی از عوامل مهم در کاهش مصرف آب کشاورزی است. روشهای آبیاری را به طور کلی میتوان به این صورت طبقهبندی کرد: ۱-روشهای آبیاری سنتی (جویچهای، غرقابی) ۲-روشهای آبیاری نوین (بارانی، قطرهای، زیرسطحی) ۳- سایر روشهای آبیاری. «خسرویپور و لویمی» در پژوهشی به این نتیجه رسیدهاند که راندمان آبیاری به روش سنتی از ۲۵ درصد تجاوز نمیکند در حالی که در روش آبیاری بارانی راندمان آبیاری حدود ۷۰ درصد و در روش آبیاری قطرهای راندمان آبیاری حدود ۹۵ درصد است. «علیقلینیا و همکاران» هم در مطالعهای علمی به این نتیجه دست یافتهاند که با افزایش راندمان آبیاری به ۲۵ درصد، میزان شاخص تنش وارد بر آبهای زیرزمینی برای محصول گندم به کمتر از یک واحد رسید و از شدت مصرف آب کاسته شده و بهرهوری محصولات افزایش مییابد.
عامل شرایط اقلیمی
شرایط اقلیمی عامل برخی از مصرف بالای آب در کشاورزی است. این عامل تنها عاملی است که قابل کنترل نیست، اما بهبود عوامل دیگر در کاهش تأثیرات خطرناک این عامل میتواند مؤثر باشد. مشخصات آب و هوایی و عوامل طبیعی میتوانند نقش مهمی در میزان نیاز آبی محصولات داشته باشند. دما، رطوبت، تبخیر و تعرق و میزان بارندگی از جمله عوامل اقلیمی مؤثر در تعیین نیاز آبی محصولات هستند. در تحقیقات متفاوتی تأثیر شرایط مختلف آب وهوایی بر روی میزان مصرف آب در مقاطع مختلف فصل رشد محصولات در سراسر جهان مورد بررسی قرار گرفته است.
اگرچه این عامل قابل کنترل نیست، ولی انتخاب محصولات مناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه و اعمال مدیریت صحیح آبیاری بر بخشهای مختلف مزرعه، میتواند ضریب تاثیرگذاری این عامل را کاهش دهد.
عامل مدیریت منابع آبی
مدیریت منابع آبی به عنوان اساس بهینهسازی مصرف آب در بخش کشاورزی، نقش انکارناپذیری در شکلگیری الگوهای مصرف آب دارد. ضعف در برنامهریزی، نظارت و هدایت صحیح منابع آبی میتواند در افزایش مصرف آب یا عدم بهرهوری مطلوب نقش اساسی ایفا کند. «حسینی و همکاران» در پژوهشی به این نتیجه رسیدهاند که عدم تغییر الگوی کشت علیرغم کاهش مقدار آب تخصیص یافته سبب شده است که کشاورزان به منظور جبران و تأمین معیشت خود به برداشت غیرمجاز آب از سفرههای آب زیرزمینی اقدام کنند.
متهم ردیف اول بحران آب: کشت محصولات آببر
برخی از مطالعات پژوهشی که در این حوزه انجام گرفتهاند، به مقایسه میزان اثرگذاری هر یک از این مولفهها در مصرف آب کشاورزی پرداختهاند.
«مفاخری و همکاران» در پژوهشی با بررسی پیوند سیستمهای آب-انرژی-غذا در محصولات کشاورزی شهرستان دهگلان به این جمعبندی رسیدهاند که یونجه و سیبزمینی در بین محصولات کشاورزی از جمله گندم، سیبزمینی، یونجه، خیار، جو، هویج و کلزا به ترتیب بیشترین مصرف آب و انرژی را به خود اختصاص دادند و کمترین مصرف آب در این منطقه در محصول جو به دست آمد.
«جعفری تلوکلایی و همکاران» هم در پژوهشی علمی با بهرهگیری از تجزیه و تحلیل بهرهوری فیزیکی آب محصولات عمده کشاورزی در دشت تجن، محصولات مورد بررسی را شناسایی قرار دادهاند. بر اساس یافتهها، کمترین میزان بهرهوری مربوط به برنج است و بیشترین میزان بهرهوری در دشت تجن مربوط به ذرت علوفهای و مرکبات بوده است. مسئولیت بخش مهمی از آمار بالای مصرف آب در بخش کشاورزی به الگوی کشت نامناسب، استفاده از روشهای آبیاری سنتی، عدم مدیریت صحیح منابع آبی و ادامه کشت محصولات آببر برمیگردد؛ مسألهای که در کنار عوامل اقلیمی، بحران کمآبی عمیقتری را برای بخش کشاورزی رقم میزند.
«باسره و همکاران» هم در مقاله خود این نتیجهگیری را تأیید کردهاند که خیار دارای بیشترین بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب نسبت به سایر محصولات مورد مطالعه است و کشت آن باعث کاهش مصرف آب میشود. همچنین خربزه دارای کمترین محتوای آب مجازی نسبت به سایر محصولات مورد مطالعه است و از لحاظ بهرهوری فیزیکی در جایگاه اول برای اولویت کشت قرار میگیرد.«بلالی و همکاران» در یک بررسی علمی به این نتیجه رسیدهاند که سطح زیر کشت محصولاتی نظیر ذرت دانهای، حبوبات و یونجه با محتوای آب مجازی بالا کاسته شود و محصولاتی نظیر ذرت علوفهای و چغندرقند که به آب مجازی کمتری نیاز دارند جایگزین شود.
جمعبندی
اغلب پژوهشها مهمترین فاکتور در مصرف بالای آب کشاورزی را نوع محصول معرفی میکنند. اگرچه نقش عوامل اقلیمی در تعیین نیاز آبی محصولات یا عدم توجه کشاورزان به روشهای نوین آبیاری، بخش مهمی از این مصرف بالا را رقم میزند، ولی تمام مسئولیت بالا بودن مصرف آب بر عهده عوامل اقلیمی یا کشاورزان نیست.
مسئولیت بخش مهمی از آمار بالای مصرف آب در بخش کشاورزی به الگوی کشت نامناسب، استفاده از روشهای آبیاری سنتی، عدم مدیریت صحیح منابع آبی و ادامه کشت محصولات آببر برمیگردد؛ مسألهای که در کنار عوامل اقلیمی، بحران کمآبی عمیقتری را برای بخش کشاورزی رقم میزند.