کد خبر: 50621 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 21 مرداد 1404
چرا هنوز اضطراب شروع جنگ را داریم؟
زندگی در سایه شایعات و اخبار غیررسمی
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسراییل با اعلام آتش بس و پس از به پایان رسیدن، علاوه بر صدمات جانی و مالی در کشور، آثار روانی زیادی بر جای گذاشت و شایعاتی که دهان به دهان و به صورت غیررسمی در جامعه پخش می شود باعث ایجاد استرس و اضطراب در جامعه می شود.
به گزارش برنا، پس از درخواست آتش بس جنگ ۱۲ روزه از سوی رژیم صهیونیستی زندگی مردم به روال قبل بازگشت و هرکس به نوعی تلاش میکرد تا از آن اضطرابی که گریبانگیرش شده بود نجات پیدا کند.
حالا با گذشت بیش از یک ماه از اعلام آتش بس،شاهد شایعات و اخبار غیررسمی هستیم که باعث شده اضطراب به دل مردم چنگ زند و این روزها هر تصمیمی که میگیریم در کنار ذهنمان به شایعات در خصوص جنگ تصمیم گیری می کنیم.
سارا گلستانی، روانشناس و کارشناس ارشد مشاور خانواده در گفتوگو با برنا گفت: مردم هنوز اضطراب حمله دوباره و شروع جنگ را دارند، چون جنگ تمام نشده است. اعلام آتش بس اعلام قطعی پایان جنگ نیست و طبیعی است که مردم هنوز اضطراب داشته باشند.
وی با اشاره به بحث نشخوار فکری و ابهام در تصمیمگیری افزود: در شرایط کنونی، امکان حذف نشخوار فکری نیست، چون واقعاً در وضعیتی قرار داریم که معلوم نیست دوباره جنگ میشود یا خیر. این یک تصور ذهنی نیست بلکه یک نشخوار فکری و واقعیتی است که ما درباره آن ابهام داریم؛ بنابراین خیلی طبیعی است که مغز ما در حالت آماده باش باشد و هر آن منتظریم که از خودمان دفاع کنیم.
وی ضمن اشاره به حفظ روتین روزمره خاطر نشان کرد: خیلی طبیعی و عادی است که در زمان بحران دچار نشخوار فکری شویم؛ یعنی اتفاقا خاموش کردن این عملکرد خوب نیست، چون کاری که باید انجام شود این است که مردم به زندگیشان ادامه دهند و روز به روز تصمیم بگیرند. بلند مدت فکر نکنند و اهداف بلند مدت نداشته باشند، چون واقعاً ابهام دارد و وقتی بخواهند اهداف بلند مدت داشته باشند، اضطرابهایشان افزایش پیدا میکند و ممکن است هر موضوعی را که میخواهند پیشبینی کنند غیرقابل پیشبینی باشد.
گلستانی میگوید: افرادی که از گذشته مشکلات خلقی، اضطرابی و روانشناختی داشتند یا افرادی که تروماهایی در خصوص جنگ قبلی دارند ممکن است بحران این دوران آن را تشدید کند. به طور کل افرادی که از قبل مشکلاتی داشتند ممکن است تشدید شود و در گروههای آسیبپذیرتر قرار میگیرند.
این روانشناس در خصوص اقداماتی برای کاهش استرس گفت: همه افراد لازم دارند از یک متخصص برای خودشان کمک بگیرند، چون این موضوع از فردی به فرد دیگر متفاوت است و متخصص میتواند در حل اضطراب به این افراد کمک کند که تا از آن عبور کنند. حفظ فعالیتهای بدنی و روتینهای روزانه برای تنظیم هورمونها خوب است و به کم شدن میزان استرسی که تجربه میکنند کمک میکند.
وی درباره افرادی که با حرفهایشان به دیگران بیش از حد استرس میدهند میگوید: کسی نمیتواند رفتار دیگران را عوض کند. تنها کاری که میتوان کرد این است که فاصلهها را با دیگران تنظیم کنید. یعنی اینکه اگر فکر میکنید کسی به شما استرس میدهد از او فاصله بگیرید و خودتان موضوعات صحبت را جهت دهی کنید. زمان محدودی پیش افرادی که به شما استرس میدهند باشید.
وی افزود: به محض اینکه بحث به نقطهای رسید که فکر کردید نمیتوانید تحمل کنید، مستقیم بگویید که من این بحث را دوست ندارم و فاصله بگیرید. میتوانید در این باره هم صحبت کنید که اگر قرار است ما بیشتر کنار هم باشیم راجع به این موضوع بحث نکنیم، چون من اذیت میشوم.
گلستانی درخصوص نقش رسانهها میگوید: رسانهها یک نقش مهمی دارند آن هم این است که واقعیتها را منعکس کنند. وقتی اخبار به صورت درست و واقعی منعکس میشود آدمها به صورت ناخودآگاه سیستم بقایشان درست کار میکند ولی وقتی که واقعیتها منتقل نمیشود ابهامهای زیادی به وجود میآید و اطلاعات ضد و نقیضی که وجود دارد باعث میشود میزان گوش به زنگی و آماده باشی افراد بالاتر رود. در نتیجه همه این موضوعات استرس زیادی به بدن وارد میشود.
وی افزود: رسانهها اگر باید روی واقعیتها، چه خوب چه بد، مانور بدهند یعنی حتی اگر واقعیت بد است همان واقعیت بد را بگویند، چون افراد میتوانند کنار بیایند. وقتی که واقعیت منعکس نمیشود و اطلاعات ضد و نقیض و کنترل شده منعکس میشود اعتماد مردم به رسانه از بین میرود.
درنهایت این روانشناس با اشاره به نقش اعتماد مردم به رسانه درخصوص باور کردن هر خبری افزود: وقتی مردم به چند رسانه اعتماد بیشتری داشته باشند و خودشان بتوانند منطق ماجرا را در بیاورند آرامش بیشتری خواهند داشت و هر رسانهای که بتواند این جایگاه را در مردم ایجاد کند احتمالا کمک بیشتری به کاهش استرس و حفظ خونسردی میکند.