سرمقاله

زیان‌های بدموقع و پرگویی بر منافع ملی!؟ / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • گران ‌ترین برندهای لوازم خانگی در ایران کدام‌اند؟ تحلیل اقتصادی اختصاصی “حرف تو”
  • دومین سایت 5G ایرانسل در یزد توسط وزیر ارتباطات افتتاح شد
  • ثبت سرعت ‌1.933 گیگابیتی 5G همراه اول در حضور وزیر ارتباطات
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 51243  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 03 شهریور 1404
    مکانیسمی که اثر واقعی ندارد
    ماشه؛ ابزاری روانی نه اقتصادی
    مکانیسم ماشه که در دل برجام و ذیل قطعنامه 2231 شورای امنیت طراحی شد، بار دیگر در کانون توجه رسانه‌ها و محافل سیاسی قرار گرفته است. اما تجربه تحریم‌های گذشته نشان می‌دهد که بازگشت احتمالی تحریم‌های سازمان ملل تفاوتی بنیادین در وضعیت اقتصادی ایران ایجاد نمی‌کند و بیش از هر چیز ابزاری سیاسی و روانی است.
    به گزارش نورنیوز مکانیسم ماشه (Snapback) در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تعریف شد تا در صورت ادعای نقض تعهدات ایران، تحریم‌های چندجانبه پیشین به‌طور خودکار بازگردند. این فرآیند، برخلاف قواعد متعارف بین‌المللی، نیازمند رأی‌گیری یا اجماع نیست و حتی با ادعای یک عضو دائم شورای امنیت می‌تواند فعال شود. چنین سازوکاری عملاً به ابزاری سیاسی بدل شد تا غرب بتواند بدون داوری بی‌طرفانه و در هر زمان که اراده کند، ایران را تحت فشار قرار دهد.
    از همان ابتدا، کارشناسان حقوقی و سیاسی ایران نسبت به این بند هشدار دادند و آن را امتیازی نابرابر در برجام دانستند. تجربه تلاش دولت ترامپ در سال ۱۳۹۹ نیز نشان داد که هرچند این مکانیسم ظرفیت سوءاستفاده دارد، اما بدون همراهی دیگر کشورها از مشروعیت و کارآمدی کامل برخوردار نیست.
    تحریم‌های شورای امنیت؛ محدود اما نمادین
    تحریم‌هایی که در صورت فعال‌سازی مکانیسم ماشه بازمی‌گردند، همان مجموعه محدودیت‌های سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ هستند: ممنوعیت خرید و فروش تسلیحات، محدودیت سفر مقامات، انسداد دارایی برخی نهادها و محدودسازی فعالیت‌های موشکی و هسته‌ای. در مقایسه با تحریم‌های فراگیر و ثانویه آمریکا، این تحریم‌ها دامنه‌ای محدود و اهدافی فنی‌تر داشتند.
    امروز که اقتصاد ایران سال‌هاست با شدیدترین تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه‌ای و نفتی آمریکا مواجه است، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل چیزی بیش از یک فشار نمادین نخواهد بود. شرکت‌ها و بانک‌های بزرگ جهانی پیشاپیش به دلیل ترس از مجازات‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا با ایران همکاری نمی‌کنند؛ بنابراین، اثر عملی تحریم‌های بازگشتی بسیار ناچیز خواهد بود.
    واقعیت اقتصاد ایران؛ از تاب‌آوری تا مسیرهای جایگزین
    اقتصاد ایران طی سال‌های اخیر با سیاست‌های موسوم به «اقتصاد مقاومتی» به سمت کاهش وابستگی به واردات، تنوع در مبادلات ارزی و گسترش تجارت غیررسمی حرکت کرده است. بخش عمده‌ای از صادرات نفتی و غیرنفتی ایران خارج از شبکه بانکی رسمی و از طریق کانال‌های واسطه‌ای انجام می‌شود؛ بنابراین، مکانیسم ماشه دسترسی مستقیمی برای مختل کردن این مسیرها ندارد.
    از سوی دیگر، تجربه مدیریتی در مقابله با تحریم‌ها، توسعه روابط با قدرت‌های غیرغربی و اتکا به ظرفیت‌های بومی، همه سبب شده تا اثر روانی تهدیدهای غرب کمتر از گذشته باشد. اگر در دهه ۱۳۸۰ تحریم‌های سازمان ملل می‌توانستند شوک بزرگی به اقتصاد وارد کنند، امروز با تغییر نظم جهانی و گسترش تعاملات ایران با چین، روسیه و بریکس، همان ابزار عملاً بی‌اثر شده است.
    ماشه؛ ابزاری روانی نه اقتصادی
    تهدید به فعال‌سازی مکانیسم ماشه در شرایط کنونی بیشتر ابزاری روانی و دیپلماتیک است تا یک فشار اقتصادی واقعی. این تهدید با هدف ایجاد ناامیدی در جامعه، تردید در بازار و فشار سیاسی بر ایران مطرح می‌شود، در حالی که ساختار تحریم‌های آمریکا سال‌هاست اقتصاد ایران را در حداکثر فشار ممکن قرار داده است.
    بنابراین، حتی اگر کشورهای غربی مکانیسم ماشه را دوباره فعال کنند، تغییری راهبردی در وضعیت اقتصادی ایران رخ نخواهد داد. این اقدام بیشتر یک نمایش رسانه‌ای و ژست سیاسی است تا یک ابزار کارآمد برای تغییر رفتار ایران. واقعیت این است که ماشه، بیش از آنکه گلوله‌ای واقعی باشد، صدایی توخالی است.