سرمقاله

تهران – اروپا میان تعامل و تقابل / جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • محمد شریعتمداری در آیین افتتاحیه نوزدهمین نمایشگاه بین‌المللی ایران پلاست:
  • معارفه مدیران عامل شرکت‌های پتروشیمی تندگویان، پتروشیمی بوعلی و فجر انرژی برگزار شد
  • معلم خصوصی قابل اعتماد را چطور شناسایی کنیم؟
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 51268  |  صفحه ۲ | سیاست روز  |  تاریخ: 04 شهریور 1404
    کارنامه دولت چهاردهم در مدیریت بحران‌ها در سال اول فعالیتش بررسی شد
    دولت پزشکیان، دولت بحران یا عبور از بحران؟
    یک سال نخست دولت پزشکیان نشان داد که ایران امروز بیش از هر زمان دیگر به «مدیریت بحران چندلایه» نیاز دارد؛ مدیریتی که از سطح واکنش اضطراری فراتر رود و به سمت پیشگیری و اصلاحات ساختاری حرکت کند. دولت چهاردهم در بیان واقعیت‌ها شجاعت داشت، در حضور میدانی فعال بود، اما در ارائه ابتکارهای راهبردی هنوز عقب است.
    نورنیوز می نویسد: بیش از یک سال از آغاز به کار دولت چهاردهم به ریاست دکتر مسعود پزشکیان می‌گذرد؛ سالی که بسیاری از ناظران سیاسی و اقتصادی، آن را سخت‌ترین سال در تاریخ تقریباً نیم قرنه‌ی جمهوری اسلامی ارزیابی کرده‌اند. سالی که همزمان چندین چالش و حتی بحران در حوزه‌های امنیتی، اقتصادی، زیست‌محیطی و سیاسی بر کشور تحمیل شد و به آزمونی تمام‌عیار برای دولت جدید بدل شد.
    نقشه بحران‌ها در یک سال گذشته
    این روزها دومین هفته دولتی است که کابینه وفاق برگزار می‌کند. سال گذشته هنوز دولت پزشکیان کارنامه‌ای نداشت تا محل ارزیابی و سنجش قرار گیرد. امسال اما می‌توان در پرتو اقدامات و فعالیت‌های یکساله دولت، قوت و ضعف آن را مورد بررسی قرار داد. چیزی که در این میان اهمیت فراوانی دارد این است که دولت چهاردهم در مقابله با بحران‌های چند لایه و فرساینده‌ای که طی این مدت با آنها مواجه بوده، تا چه میزان از مؤلفه‌های یک «دولت بحران» استفاده کرده، و چقدر در مهار و مدیریت این بحران‌ها موفق عمل کرده است.
    برای تحلیل کارنامه دولت پزشکیان در حوزه مدیریت بحران، باید نخست تصویری از میدان بحران‌های یک سال اخیر ترسیم کرد:
    1) بحران امنیتی و ژئوپلیتیک: جنگ مستقیم ایران با اسرائیل و آمریکا، ورود به مرحله‌ای تازه از تقابل منطقه‌ای و جهانی، و تنگ‌تر شدن حلقه فشارهای بین‌المللی، کشور را در وضعیت «سطح هشدار قرمز امنیتی» قرار داد. ایران همزمان باید میان حفظ بازدارندگی و جلوگیری از گسترش جنگ تمام‌عیار تعادل برقرار می‌کرد.
    2) بحران انرژی و ناترازی ساختاری: کسری ظرفیت تولید برق، بازگشت خاموشی‌های دوره‌ای پس از چند سال، کمبود گاز در بخش‌های صنعتی و خانگی، و بحران سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها نشان داد که انرژی به مهم‌ترین ناترازی اقتصاد ایران تبدیل شده است.
    3) بحران آب و محیط زیست: کاهش ذخایر سدها به کمترین میزان چند دهه اخیر، خشکیدگی تالاب‌ها، فرونشست زمین و بروز تنش‌های اجتماعی و استانی پیرامون منابع آب، حکایت از ورود ایران به مرحله «امنیت آب شکننده» دارد.
    4) بحران اقتصادی و معیشتی: تورم مزمن، کاهش ارزش پول ملی، رکود تولید، افزایش فاصله طبقاتی و فشار معیشتی بر طبقه متوسط و فرودست، جامعه را در وضعیت «فرسایش اعتماد» قرار داد.
    5) بحران سیاست خارجی: روابط ایران با اروپا به نزدیکی نقطه انجماد رسید، ائتلاف‌های منطقه‌ای ایران در معرض فشار قرار گرفت و بخشی از قدرت نرم و سخت ایران در جغرافیای مقاومت تضعیف شد. جنگ کریدورها هم عاملی مضاعف در این بحران بود.
    از سوی دیگر، دانش مدیریت بحران، سه سطح را برای مواجهه با بحران تعریف می‌کند: پیشگیری (Prevention)، آمادگی (Preparedness) و واکنش (Response). کارنامه دولت چهاردهم را نیز می‌توان در این چارچوب ارزیابی کرد:
    اول، سطح واکنش: دولت پزشکیان ناچار بود بخش عمده انرژی خود را صرف واکنش به بحران‌های فوری کند. خاموشی‌های گسترده، حملات مستقیم دشمن، شوک‌های ارزی و کمبود آب، دولت را در موضع «مدیریت اضطراری» قرار داد. بسته‌های جبرانی معیشتی، سهمیه‌بندی انرژی و مدیریت رسانه‌ای بحران‌ها، توانست مانع از انفجارهای اجتماعی شود، اما ماهیتاً موقت و مسکن‌گونه بود.
    ب، سطح آمادگی : دولت تلاش کرد با تشکیل شوراهای ویژه برای مدیریت آب و انرژی، ارتقای ارتباط با نخبگان و برگزاری جلسات مستمر با دستگاه‌های اجرایی، ظرفیت آمادگی خود را افزایش دهد. این اقدام‌ها از منظر مدیریتی قابل توجه بود، اما به دلیل کمبود منابع و محدودیت زمانی، هنوز در سطح «برنامه‌ریزی کاغذی» باقی مانده است.
    پ، سطح پیشگیری : انتظار جامعه از دولت چهاردهم، فراتر از واکنش‌های کوتاه‌مدت است؛ انتظار یک «نقشه راه ملی» برای عبور از بحران‌های ساختاری. تا این لحظه، دولت چندان نتوانسته طرحی جامع و شفاف برای اصلاحات ساختاری در حوزه‌هایی چون انرژی، آب و اقتصاد ارائه دهد. در غیاب چنین راهبردی، خطر آن است که دولت همچنان در چرخه مدیریت واکنشی گرفتار بماند.
    دولت بحران یا دولت عبور از بحران؟
    در ادبیات حکمرانی، مفهومی به نام دولت بحران (Crisis Government) وجود دارد؛ دولتی که مأموریت اصلی‌اش نه توسعه و اصلاحات عادی، بلکه مدیریت بحران‌های انباشته و جدید، و بازگرداندن کشور به وضعیت ثبات است. دولت چهاردهم به‌طور ناخواسته در چنین موقعیتی قرار گرفته است. این دولت توانست در سخت‌ترین سال تاریخ جمهوری اسلامی، کشور را از فروپاشی ناگهانی و ورود به چرخه بی‌ثباتی غیرقابل کنترل حفظ کند.
    این دستاورد کمی نیست. اما از سوی دیگر، هنوز نتوانسته خود را به‌عنوان «دولت عبور از بحران» معرفی کند؛ دولتی که نه فقط آتش‌نشانی کند، بلکه بنیان‌های بحران‌زا را اصلاح نماید. برخی از ویژگی‌های شاخص دولت وفاق را می‌توان به شرح زیر فهرست کرد:
    - شفافیت نسبی در گفتار: برخلاف برخی دولت‌های گذشته که بعضاً بحران‌ها را انکار می‌کردند، دولت پزشکیان در بسیاری موارد با مردم صادقانه‌تر سخن گفت. اعتراف به عمق مشکلات و دعوت به گفت‌وگو با جامعه، یک نقطه قوت محسوب می‌شود.
    - جسارت در مواجهه با بحران: پزشکیان در میدان‌های امنیتی و بین‌المللی کوشید تصویر یک دولت شجاع و مقاوم را نشان دهد.
    - ضعف در تولید ابتکارهای بزرگ: در عین حال نبود طرح‌های خلاقانه و بلندمدت، مهم‌ترین خلأ مدیریتی این دولت در سال نخست است.
    یک سال نخست دولت پزشکیان نشان داد که ایران امروز بیش از هر زمان دیگر به «مدیریت بحران چندلایه» نیاز دارد؛ مدیریتی که از سطح واکنش اضطراری فراتر رود و به سمت پیشگیری و اصلاحات ساختاری حرکت کند. دولت چهاردهم در بیان واقعیت‌ها شجاعت داشت، در حضور میدانی فعال بود، اما در ارائه ابتکارهای راهبردی هنوز عقب است.
    اینک پرسش اصلی هفته دولت امسال می‌تواند این باشد که آیا دولت چهاردهم در سال‌های پیش رو می‌تواند از «دولت بحران» به «دولت عبور از بحران» تبدیل شود؟ پاسخ این پرسش، هم به ظرفیت ابتکار و اصلاح‌پذیری دولت وابسته است و هم به میزان همراهی حاکمیت، نخبگان و جامعه.