سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
واردات از دبی برای بسیاری از تاجران ایرانی از سالها پیش بهعنوان یک مسیر پرطرفدار شناخته شده است. این واردات دسترسی به کالاهای متنوع، قیمتهای جذاب، و زیرساخت لجستیکی قوی که امارات فراهم کرده را به وجود آورده است. اما وقتی حرف از «هزینه واقعی» و «سود نهایی» میشود، تصویر سادهای که در ذهن بسیاری شکل میگیرد پیچیدهتر از آن است که فقط اختلاف قیمت خرید و فروش را در نظر بگیریم.
در این مطلب، قدمبهقدم هزینههایی که باید محاسبه کنید، ریسکهایی که باید در نظر بگیرید، و راهکارهایی برای افزایش شانس کسب سود منطقی بررسی میشود. با ما همراه باشید.
وقتی کسی از سود واردات کالا از دبی حرف میزند، معمولاً منظور اختلاف بین قیمت خرید در دبی و قیمت فروش نهایی در بازار داخل است. با این حال این تعریف ساده، هزینههای اساسی مثل کرایه حمل، بیمه، هزینههای گمرکی و مالیات، هزینههای ترخیص و انبارداری، هزینههای نقل و انتقال ارزی، سود واسطهها و هزینههای بازاریابی را نادیده میگیرد.
برای همین بسیاری از واردکنندگان که فقط با قیمت خرید کار میکنند، بعد از واردات متوجه میشوند که سود واقعی بسیار کمتر از انتظار بوده یا حتی زیان کردهاند. برای محاسبه دقیق، باید اصطلاح «landed cost» یا هزینه رسیدن کالا تا درب انبار شما را محاسبه کنید.
یکی از اولین و پراهمیتترین هزینهها، کرایه حمل است. انتخاب بین حمل دریایی و هوایی نه تنها زمان تحویل را تغییر میدهد بلکه بهطرز چشمگیری هزینه اولیه را جابجا میکند. کرایه هوایی بر اساس وزن و حجم و نرخهای بازار متغیر است و برای کالاهای سبک اما ارزشمند قابل توجیه است؛ در حالی که حمل دریایی برای حجمهای بزرگ مقرونبهصرفهتر است اما زمان و هزینههای لجستیکی داخل بندر و انبارداری را افزایش میدهد.
نرخهای بینالمللی هوایی و دریایی در بازار جهانی نوسان دارد و بهعنوان یک بازه کلی، نرخهای هوایی بین حدود ۲.۵ تا ۵ دلار به ازای هر کیلوگرم گزارش میشوند، اگرچه در مواقع تنش یا فصلهای خاص این رقم میتواند بسیار بالاتر برود. بنابراین قبل از هر محاسبه، استعلام کرایه روز از شرکتهای حمل و نقل الزامی است.
پس از رسیدن کالا به مرز ایران، گمرک وظیفه اعمال تعرفهها و بندهای قانونی را دارد. سطح عوارض و تعرفهها بسته به طبقهبندی کالایی، کشور مبدأ، و شرایط ویژه میتواند بهطور قابلتوجهی متفاوت باشد. بهطور کلی میانگین تعرفههای گمرکی ایران در دستهبندیهای مختلف متفاوت است و برای گرفتن تصویر کلی باید به جداول تعرفه و سیاستهای بهروز مراجعه کرد؛ اما برای درک اهمیت موضوع کافی است بدانید که حتی تعرفه متوسط 10 تا 25 درصدی میتواند سود ناچیز یک معامله را تبدیل به زیان کند.
گاهی کالاها مشمول ممنوعیت یا محدودیت میشوند و واردات آنها نیاز به مجوزهای خاص از سازمانهای دولتی دارد. گرفتن این مجوزها هزینه اضافه دارد و ریسک مسدود شدن محموله یا برگشت آن به مبدأ را افزایش میدهد. برای کالاهای حساس مثل قطعات الکترونیک خاص، دارو، یا برخی کالاهای لوکس بررسی مقررات پیش از خرید الزامی است.
علاوه بر تعرفه، هزینههای فرعی مثل هزینه ترخیص، بازرسی، انبارداری در بندر، هزینههای حمل داخلی (از بندر تا انبار شما)، کارگزاری گمرکی و کارمزدهای بانکی تا انتقال ارز همگی به هزینه نهایی اضافه میشوند. این هزینهها ممکن است در نگاه اول کوچک باشند، اما مجموع آنها میتواند ۵ تا ۱۵ درصد قیمت کالا را تشکیل دهد که بر حاشیه سود بسیار اثرگذار است؛ بهخصوص برای کالاهای کمحاشیه. به همین دلیل بسیاری از تاجران برای کاهش ریسک از خدمات یک شرکت لجستیک قابلاعتماد یا گروپ فورواردینگ استفاده میکنند تا هزینهها و زمانها قابل پیشبینیتر شوند.
برای واردکننده ایرانی، نوسانات نرخ ارز یکی از مهمترین عوامل غیرقابلپیشبینی است. زمانی که خرید را با نرخ مشخصی انجام میدهید و تا لحظه فروش ممکن است ارز ارزان یا گران شود، قیمت تمامشده شما تغییر میکند. هزینه تبدیل ارز، کارمزدهای بانکی و محدودیتهای ارزی نیز میتواند باعث تأخیر در پرداخت و تحویل شود. در برخی معاملات، واردکننده برای حفظ سود از ابزارهای پوشش ریسک ارز (مثلاً قراردادهای آتی یا توافقات پرداخت دوطرفه با ارز ثابت) استفاده میکند، اما این ابزارها نیز هزینه و پیچیدگی خود را دارند.
علاوه بر هزینههای معمول، چند عامل غیرمنتظره میتواند سود شما را از بین ببرد؛ مثلا تاخیر در گمرک و انبار که هزینه ذخیرهسازی را بالا میبرد، ضرر و خسارت یا دزدیدهشدن محموله، تغییر ناگهانی قوانین گمرکی یا تعرفهها، و اختلاف در استانداردهای کالا که نیاز به اصلاح یا بازگشت دارد. حتی هزینههای بازاریابی و تضمین کیفیت پس از ورود نیز باید در برآورد نهایی لحاظ شوند.
برای افزایش شانس سود و کاهش ریسکها، پیشنهادهایی کاربردی وجود دارد: اول، محاسبه landed cost قبل از ثبت سفارش و در نظر گرفتن چند سناریو (سناریوی خوشبین، سناریوی پایه، سناریوی بدبین). دوم، همکاری با یک کارگزار یا شرکت حمل معتبر که تجربه مسیر دبی به ایران را دارد تا هزینههای فرعی کنترل شود.
سوم، قراردادهای خرید معقول با بکآپ مالی (مثلاً پیشبینی ۱۰–۱۵٪ هزینه اضافی برای حوادث غیرمترقبه). چهارم، بررسی بازار داخلی برای تعیین حداکثر قیمت فروش منطقی و زمانبندی ورود کالا به بازار بر اساس فصل و تقاضا. پنجم، در کالاهایی با حاشیه کم از واردات حجم کم یا تست بازار با محمولههای کوچک شروع کنید تا فرآیندها را اصلاح کنید.
در صورتی که شما کالاهایی وارد میکنید که هم ارزش افزوده بالا دارند و هم حاشیه قیمت قابلقبولی در بازار داخل دارند، اگر میتوانید هزینههای لجستیکی، گمرکی و ارزی را کنترل کنید، واردات از دبی میتواند سودآور باشد. اما اگر فقط روی اختلاف قیمت خرید و فروش حساب کنید و هزینههای پنهان را نادیده بگیرید، احتمالاً در بهترین حالت با حاشیهای ناچیز مواجه میشوید یا حتی متضرر میشوید.
برای تصمیمگیری هوشمندانه، ما محاسبه دقیق landed cost، بررسی قوانین و تعرفههای بهروز، و استفاده از خدمات لجستیکی و مشاوره گمرکی را توصیه میکنیم.