سرمقاله

پیمان مولوی / کسب‌و‌کارها نیازمند تنوع بخشی در جغرافیای جهانی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • تجهیزات لازم برای راه اندازی کارگاه میوه خشک کنی
  • در 5 مرحله ساده، لکه قهوه خشک شده روی مبل را پاک کنید
  • جشنواره بلک فرایدی در نخل مارکت
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 526  |  اخبار صفحات روزنامه  |  تاریخ: 13 آذر 1401
    در گفت‌وگو با کارشناسان بررسی شد
    دورنمای مبهم مناقشه اتمی ایران و غرب

    تصویب قطعنامه علیه برنامه اتمی ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی و متعاقبا واکنش شدید دیپلماتیک تهران و آغاز غنی سازی ۶۰ درصدی در تاسیسات اتمی فردو، اما و اگر‌های مختلفی را در مورد سرنوشت نهایی پینگ‌پنگ اتمی ایران و غرب برانگیخته است.

    در این رابطه، رابرت مالی مذاکره‌کننده ارشد دولت آمریکا، به تازگی گفته است که جو بایدن اعلام کرده که «اگر دیپلماسی با ایران جواب ندهد، گزینه نظامی علیه این کشور فعال خواهد شد». البته که پیشتر نقل قول‌هایی دال بر اینکه دولت آمریکا، گزینه مذاکره اتمی با ایران را فعلاً از روی میز کنار گذاشته نیز مطرح شده بود.

    در کنار این‌ها، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی که هنوز درگیر تشکیل دولتِ خود است نیز اقدام به طرح تهدیدات نظامی علیه ایران کرده است. اتحادیه اروپا هم با توجه به وقوع اعتراضات اخیر در کشورمان، باب مذاکره و تعاملات دیپلماتیک با ایران با محوریت مساله اتمی کشورمان را تا حد زیادی بسته و راه تنش‌زایی علیه تهران را در پیش گرفته است. در مقابل، ایران به صراحت بر مواضع خود پافشاری می‌کند و نشانی از عقب‌نشینی در رویکردهایِ مربوط به پرونده هسته‌ای دیده نمی‌شود. از این رو، این سوال که سرنوشت نهایی معادله اتمی ایران چه خواهد بود؟ ذهن بسیاری از افکار عمومی و تحلیلگران را به خود مشغول کرده است.

    تحولات غیرمترقبه می‌توانند فضایی جدید را ایجاد کنند

    در همین رابطه، نصرت الله تاجیک، سفیر و رایزن فرهنگی سابق ایران در اردن و انگلستان در گفت و گو با فرارو در پاسخ به این سوال که سرنوشت نهایی معادله اتمی ایران چه خواهد بود؟ گفت: «بازی‌ها و مانور‌های ایران و غرب در معادله اتمی تهران، بیش از همه معوطف به امتیازگیری است. از این منظر، طرفین به دنبال تخریب کاملِ روندی که در گذشته شکل گرفته، نیستند. بدون تردید وقتی دو طرف قصد داشته باشند که کل بازی را بر هم زنند، این مساله خیلی زود محقق می‌شود و تبعات و سناریو‌های خاصی را نیز به همراه خواهد داشت.»

    تاجیک افزود: «با این حال، اکنون وضعیت معادله اتمی ایران در چنین حالتی نیست و دو طرف بیش از همه سعی می‌کنند که از یکدیگر امتیاز بگیرند. از این رو، اگر این روند با نوعی مدیریت همراه باشد، من فکر می‌کنم که ما چندان نباید نگران آینده باشیم. با این حال، واقعیت امر این است که آنقدر شرایط: ناپایدار، ژله‌ای، و لرزان است که اساساً امکان پیش‌گویی و پیش بینی در قالب سرنوشت نهایی معادله اتمی ایران وجود ندارد».

    وی گفت: «سناریو‌های زیادی امکان تحقق دارند. در این فضا، هر کنشی که ایران و غرب در چهارچوب معادله اتمی کشورمان انجام می‌دهند، سناریو‌های جدیدی را مطرح می‌سازد و اساسا اینطور نیست که ما با گزینه‌های محدودی در رابطه با آنچه در آینده امکان دارد اتفاق بیفتد، مواجه باشیم.

    اکنون اندکی ابهام در مورد آینده معادله اتمی ایران و پرونده برجام وجود دارد. با این حال، نظر من این است که، چون شواهد و قرائن حاکی از این هستند که تهران و دولت‌های غربی مخصوصا آمریکا، قصدی برای تخریب کل روند مذاکرات اتمی و دستاورد‌های پیشین خود ندارند، اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای حادث نشود، روند مرتبط با معادله اتمی ایران پس از طی مدتی مدیریت می‌شود و در نهایت نیز به یک توافق ختم خواهد شد».

    این کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد: «با این حال، باید در نظر داشت که تحولات داخلی ایران نیز که در مدت اخیر فراز و نشیب‌های خاصی را پشت سر گذاشته هم بر سرنوشت معادله مذکور تاثیرگذاری ویژه‌ای دارد. در این راستا، بایستی عوامل و متغیر‌های مخربی را که بر روند مذاکرات اتمی و معادله اتمی ایران تاثیرگذاری منفی دارند را به دقت بررسی و نظارت کرد و مشاهده نمود که چه اقداماتی را متناسب با روند تخریبیِ اتخاذ شده در پرونده برجام، بایستی در پیش گرفت.»

    وی ادامه داد: «در این میان، اگرچه قدرت واسطه‌گری اروپا در پرونده اتمی ایران تضعیف شده (به دلیل تحولات جاری در ایران و وقوع اعتراضات در این کشور)، با این حال من فکر می‌کنم که با توجه به گرایش ایران و به ویژه آمریکا به حصول توافق، این مساله نیز می‌تواند مدیریت شود. همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم، تحولات غیرمترقبه می‌توانند فضایی جدید را ایجاد کنند».

    نصرت‌هالله تاجیک در پایان گفت: «هم تهران و هم پایتخت‌های غربی، باید از تجربیات قبلی خود درس بگیرند و اشتباهات گذشته را تکرار نکنند. با این همه، اینکه مثلا برخی بگویند دیگر امیدی به احیای برجام و دستیابی به یک توافق نیست، به نظرم چندان واقع‌بینانه نیست. هنوز تحولاتی امکان تحقق دارند که در نوع خود می‌توانند زمینه را جهت دستیابی به یک توافق فراهم کنند و در این رابطه، ملاحظات راهبردی تهران-واشینگتن، از اهمیت و جایگاه محوری برخوردار است. اگر این دو به توافق نیازی نداشتند، بساط این مساله مدت‌ها قبل جمع شده بود».

    ایران باید خود را برای عصر بدونِ برجام آماده کند

    فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی کشور در پاسخ به پیش بینی خود از سرنوشت نهایی معادله اتمی ایران و پینگ پنگ اتمی ایران و غرب، گفت: «در مورد سوال شما من بار‌ها گفته‌ام که ایران باید خود را برای عصر بدونِ برجام آماده کند. عصری که حداقل ۷ و حداکثر ۱۰ سال به طول خواهد انجامید. حال در این فضا، پاسخ به سوال شما روشن است: ما شاهد تشدید تنش‌ها میان ایران و غرب خواهیم بود (غرب بر شدت فشار‌ها علیه ایران می‌افزاید و ایران نیز توانمندی‌های خود مخصوصا در حوزه اتمی را تقویت کرده و افزایش می‌دهد)».

    وی افزود: «در این فضا، مقصود من از تشدید تنش این نیست که مثلا غرب و به ویژه آمریکا علیه ایران حمله نظامی کنند. خیر، بلکه من معتقدم که آن‌ها از طریق تشدید تحریم‌ها علیه ایران و گسترش حوزه‌های بحران‌زا علیه کشورمان به ویژه در عرصه منطقه‌ای، سعی خواهند کرد تا ایران را مشغول کرده و تضعیف کنند. سناریویی که به نظرم بعدا از امضای توافق سال ۲۰۱۵ برجام نیز به نحوی فعال از سوی غرب به کار گرفته شده است. احتمالا فشار‌های اقتصادی علیه ایران تشدید، اجماع سازی بین المللی گسترش می‌یابد و در نهایت، تنش‌زایی منطقه‌ای علیه آن نیز تشدید می‌شود».

    فریدون مجلسی در پایان خاطر نشان کرد: «در واقع نوعی جنگ ترکیبیِ مدیریت شده علیه ایران راهبری خواهد شد تا از این طریق به نوعی آنچه پیشتر اسرائیل علیه ایران دنبال می‌کرد به زعم غرب و متحدان منطقه‌ای‌اش محقق شود. از این رو، همانطور که مشخص است، من اساسا برجام را توافقی مُرده می‌دانم که دیگر نباید امیدی به احیای آن داشت و هرگونه سرمایه گذاری روی آن اشتباه است.

    البته که نباید فراموش کرد دیوار بی اعتمادی میان ایران و غرب با توجه به تجربیاتی که آن‌ها در عصر پسا برجام تا به امروز از یکدیگر داشته‌اند هم به نحو قابل ملاحظه‌ای بلند‌تَر شده است. مساله‌ای که آن نیز خود مانعی جدی جهت احیای توافق برجام و آغاز روند تنش زدایی میان ایران و غرب است».

    آمریکایی‌ به دنبال انداختن توپ در زمین ایران

    از سوی دیگر، سید جلال ساداتیان، سفیر سابق ایران در انگلستان و کارشناس سیاست خارجی نیز در پاسخ به این سوال که دیدگاه وی در مورد سرنوشت نهایی معادله اتمی کشورمان چیست؟  به فرارو گفت: «اگر بخواهم در یک جمله پاسخ شما را بدهم باید بگویم که سرنوشت معادله اتمی ایران، کاملا مبهم است. هم ایران و هم غرب و به طور خاص آمریکا، در حال بازی با مهره‌های خود هستند تا شاید بتوانند روند کلی و نهایی معادله را به نفع خود تغییر دهند.»

    وی افزود: «در واقع دولت بایدن نمی‌خواست با دستیابی به یک توافق با ایران قبل از برگزاری انتخابات میاندوره‌ای کنگره، لابی قدرتمند اسرائیل در آمریکا را علیه خود فعال کند و شانس‌های مشخص و سرنوشت ساز خود را به جمهوریخواهان واگذار کند. جمهورخواهان قبل از برگزاری انتخابات مذکور، به دنبال بهره برداری حداکثری از تمامی فرصت‌ها جهت بازپس‌گیری کلِ کنگره از همتایان دموکرات خود بودند».

    ساداتیان خاطرنشان کرد: «در این فضا، حصول توافق با ایران از سوی دولت بایدن می‌توانست به مثابه یک نقطه ضعفِ این دولت و کوتاه آمدن آن در برابر تهران از سوی جمهوری‌خواهان معرفی و تبلیغ گردد و موقعیت انتخاباتی دموکرات‌ها را به شدت تضعیف کند. با این حال، اکنون که انتخابات تمام شده و سنا در کنترل دموکرات‌ها باقی مانده و جمهوری‌خواهان در قالب مجلس نمایندگان به یک پیروزی شکننده رسیده‌اند، بسیاری از معادلات نیز تغییر کرده است. در کنار مساله انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا، باید موضوع تلاش‌های میانجی‌گرانه اروپا را نیز مورد توجه قرار داد».

    وی ادامه داد: «در واقع اروپایی‌ها از این طریق سعی داشته‌اند تا از مزایای یک چنین موقعیتی (میانجی‌گری در پرونده اتمی ایران) بهره‌مند شوند (به طور خاص آن‌ها خواستار دریافت نفت و گاز ایران در آستاه فصل سرد سال بودند). البته که در این رابطه شاهد ارائه تحلیل‌هایی نیز به ویژه از سوی افراد نزدیک به تیم مذاکراتی کشورمان هم بودیم. این در حالی است که چنین نتیجه‌ای رقم نخورد و اروپا جدای از عدم برخورداری از مزایای بهره‌گیری از منابع انرژی ایران، نتوانست پرستیژ بین المللی خود را به واسطه میانجی گری و دستیابی به یک توافق احتمالی، تقویت کند».

    سفیر سابق ایران در انگلستان گفت: «در این فضا، اروپایی‌ها به واسطه ایفای نقش میانجی‌گرانه سعی داشتند تا جای ممکن از ایجاد نزدیکیِ بیشتر میان ایران و محور قدرت‌های شرقی جلوگیری کنند. مساله‌ای که این هم محقق نشد. در این بحبوحه، وقوع اعتراضات اخیر در کشورمان نیز موجب شده تا حدی رویکرد اروپا در رابطه با ایران و به طور خاص مساله هسته‌ای این کشور، به سمت رویه‌های تهاجمی حرکت کند و آن‌ها فاصله خود را از ایران بیشتر و بیشتر کردند. همین موضوع نیز ریشه‌های ابتدایی صدور قطعنامه اخیر علیه کشورمان در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را کلید زده است».

    این کارشناس سیاست خارجی کشورمان گفت: «جدای از آمریکا و اروپا، ایران بار‌ها خواستار بسته شدنِ پرونده مسائل پادمانی خود بوده که این مساله مورد موافقت غرب قرار نگرفته است. در عین حال، تهران اختلافات جدی دیگری را نیز در چند حوزه دیگر با کشور‌های غربی دارد که حل آن‌ها در برهه زمانی کنونی چندان محتمل نیست.  از چشم اندازی کلی اینطور به نظر می‌رسد که معادله اتمی ایران قفل شده و دستیابی به یک توافق میسر نیست».

    وی افزود: «حتی اخیرا اظهار نظر‌هایی از سوی مقام‌های آمریکایی مطرح شد که فعلا پرونده مذاکرات از روی میز آن‌ها برداشته شده است. با این حال، تنها اندکی بعد آمریکایی‌ها اعلام کردند که خیر، همچنان به دنبال توافق با ایران هستند و اساسا بر پایه ادعای آن‌ها، این ایران است که آمادگی حصول توافق با غرب را ندارد. در واقع، آمریکایی‌ها به دنبال انداختن توپ در زمین ایران هستند. با این حال، نه ایران و نه آمریکا تاکنون به صراحت از پایان مذاکرات سخن نگفته اند».

    ساداتیان خاطرنشان کرد: «در این فضا، عمانی‌ها اکنون تلاش‌های زیادی را جهت تسهیل روند مذاکرات و دستیابی به توافق انجام می‌دهند (قطر فعلا درگیری بازی‌های جام جهانی فوتبال است). اینکه این رایزنی‌های به نتیجه برسد و سرانجامی داشته باشد، و آمریکا و اروپا نیز آمادگی و زمینه‌های دستیابی به یک توافق با ایران را داشته باشند، حقیقتا موضوعی است که در ابهامِ کامل قرار دارد. ایران علاقه‌مند به احیای برجام با شرایط مطلوب خود است و آمریکا و اروپا هم در گذشته علاقه‌مندی شدیدتری را داشتند، اما اکنون میزان علاقه مندیِ آن‌ها کاهش یافته است (اما از بین نرفته است)».

    سید جلال ساداتیان در پایان گفت: «در این فضا، شاهدیم که به طور خاص هم اروپا و هم آمریکا به سمت تهدید کردن نیز حرکت کرده اند. در واقع آن‌ها در قالب تحرکات اخیر و احتمالا آتی خود سعی دارند شرایطی را ایجاد کنند که فشار‌ها علیه ایران به شدت افزایش یابد.

    من بر این باورم که به طور خاص با توجه به قطعنامه اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران، محتمل‌ترین گزینه در رابطه با مساله هسته‌ای کشورمان (در صورت انعطاف نشان ندادن ایران)، فعال سازی مکانیسم ماشه از سوی آمریکا و اروپا علیه ایران است. حداقل بر اساس آخرین شواهد و قرائن این محتمل‌ترین گزینه است. حال اینکه اتفاقی خاصی بیفتند و مثلا لابی‌گری‌های عمانی‌ها و یا عراقی‌ها و یا دیگران نتیجه دهد، به نظرم با ابهاماتی جدی رو به رو است و اساس با این گزینه‌ها باید محتاطانه برخورد کرد».