کد خبر: 52788 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 31 شهریور 1404
حضور مسعود پزشکیان در نیویورک می تواند به نقطه عطفی منجر شود؟
فرصت مقابله با تحریمها در وقت اضافه
گروه سیاست خارجی- روز سه شنبه مسعود پزشکیان به آمریکا می رود تا در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند. این در حالی است که 5 مهمرماه موعد فعال شدن تحریم های سازمان ملل است. فارغ از نتایج و تاثیرات واقعی و روانی این موضوع به نظر می رسد این سفر می تواند همچون وقت اضافه فوتبال بازی را جور دیگری رقم بزند.
فعالسازی مکانیسم حل و فصل اختلافات در برجام، با کارشکنی سه کشور اروپایی حاضر در این توافق یکی از مهمترین چالشها و اختلافات ایران با غرب را رقم زده است. قطعنامه تمدید لغو تحریمهای ایران روز جمعه ۲۸ شهریور در شورای امنیت رای نیاورد و بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت اگر تا پنج مهر سال جاری (۲۶ سپتامبر) روند رویدادها تغییر محسوسی نداشته باشد، قطعنامههای شورای امنیت که بین سالهای ۸۵ تا ۸۹ علیه ایران صادر شده، بار دیگر بازخواهد گشت. این میان شرایط همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روابط با اروپا و نحوه اجرایی شدن این قطعنامه از مهمترین محورهایی است که در تحلیلها مورد توجه قرار گرفتهاست.
در همین زمینه «بهزاد احمدی» استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل بینالملل به ایرنا می گوید: نباید فراموش کرد که کشور در توافق برجام تعهداتی پذیرفت و هزینههایی پرداخت که اکنون دوباره موضوعیت یافته و ما را به نقطه آغاز بازگردانده است. بهتر آن بود که در چند سال گذشته با درک بهتر از وضعیت، پیامدهای موضوع، و چشم انداز کار اجازه نمیدادیم به این نقطه برسیم. در حال حاضر باید هوشمندانه عمل کنیم و روابط با اروپا را از منظر مدیریت تخاصم پیش ببریم؛ یعنی از تشدید شرایط و ایجاد بحران جلوگیری کنیم. قطع همکاری با آژانس یا محدودسازی ارتباط با آن و بستن تنگه هرمز الزاما به معنای قاطعیت نیست و می تواند پیامدهای متعدد و گاه سنگینی داشته باشد. قاطعیت واقعی در هوشمندی است با شناخت دقیق منافع ملی، فهم درست اقتضائات زمان، و کاربست یک دیپلماسی فعال با بدهبستانهای مناسب و واقعگرایی محض.
احمدی درباره مخاطرات و تبعات خروج از NPT به عنوان یکی از گزارههایی که در واکنش به اقدام اروپا از سوی برخی اعلام میشود؛ گفت: پیامدهای چنین اقدامی فراتر و سنگینتر از مواردی است که به عنوان توجیه آن مطرح میشود. خروج از NPT بحث ها و فرایندهای حقوقی مفصل و پیچیده ای دارد و پیام ساده آن، تغییر دکترین هسته ای ایران است؛ برداشت جهانی این میتواند باشد که ایران به بمب دست یافته یا خواهد یافت حال آنکه در واقعیت چنین اتفاقی رخ نداده است. این پیام در کنار واکنش شدید غرب، واکنش روسیه و چین را هم در پی خواهد داشت.
وی ادامه داد: روسیه و چین به عنوان مهمترین حامیان ما در سازمان ملل، همواره در پی حفظ نظم فعلی بینالمللی و نقش کلیدی و محوری سازمان ملل به عنوان دو قدرت کلیدی دارای حق وتو هستند. اگر قرار باشد نرمها، استانداردها و سازمانهای بینالمللی یا رژیمهایی که برای نگهداشتن این نظم ایجاد شدهاند، کنار گذاشته شود، به نظر من واکنش این کشورها را هم در پی خواهد داشت. خروج از NPT اقدامی است که باید درباره آن دقیق فکر شود؛ حتی به استفاده ابزاری از آن برای تهدید اروپا و آمریکا هم باید به دقت اندیشید.
از فرصت محدود حضور در سازمان ملل باید بهعنوان یک «زمان طلایی» بهره گرفت
تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که از فرصت حضور رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل چگونه باید استفاده کرد، گفت: مهمترین موضوع در این شرایط رسیدن به درک درستی از بازگشت قطعنامههاست. در این زمینه نگاه به اسنپبک نباید صرفاً به معنای بازگشت تحریمها تحلیل شود، بلکه باید با نگاه خطر بازگشت به ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بهعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی به آن نگریست؛ موضوعی که میتواند بهانه خوبی به اروپا و آمریکا یا اسرائیل برای تشدید فشارها یا ماجراجویی علیه ایران بدهد. چنین وضعیتی برای کشور نه صرفا از منظر اقتصادی بلکه از منظر روانی، سیاسی، و امنیتی پیامدهای متعددی دارد و برای جلوگیری از آن باید از انگاره تحریم صرف بیرون آمده و به این بیانیدیشیم که مانع چنین اتفاقی شویم. بنابراین لازم است ایران یک ابتکار دیپلماتیک داشته باشد و فعال عمل کرده و از این فرصت محدود بهعنوان یک «زمان طلایی» بهره گیرد.
احمدی افزود: اگر تصمیم نظام بر این است که از اسنپبک و بازگشت قطعنامهها جلوگیری کند؛ باید رئیسجمهور با یک بسته پیشنهادی مشخص، جامع و مبتنی بر شناخت کامل پیامدها به نیویورک برود؛ صرف رایزنی و مذاکره برای مذاکره یا تکرار مواضع گذشته کافی نیست. داشتن طرح عملی و پویا و کنشمندانه شرط موفقیت است و اینکه چنین طرحی چه باید باشد، چه ابعادی داشته باشد و سقف و کف آن چیست، باید از سوی دولت و بدنهای که به آمارها و دادههای کشور و جامعه آگاهی و دسترسی دارند تعیین شده و چنین بستهای آماده شود.
وی درباره میزان اجرایی شدن تحریمها و قطعنامهها علیه ایران از سوی چین و روسیه گفت: درباره این موضوع دو نکته وجود دارد؛ نخست آنکه در سالهایی که ما ذیل همان قطعنامهها بودیم، چین و روسیه علناً اعلام نمیکردند قطعنامهها را قبول ندارند. دوم آنکه چین و روسیه ارزش و کارکرد سازمان ملل یا رژیم منع گسترش تسلیحات هستهای را نفی نمیکنند چون ارزش و اعتبار خود را زیر سوال میبرند. آنها بهدلیل منافع خود تمایل دارند نظم بینالمللی و نهادهایش حفظ شود. باید توجه داشت که عاملی که در حال تضعیف سازمان ملل است، بیشتر خود آمریکا است و طبیعتاً چین و روسیه تمایل ندارند پیرو آن مسیر شوند.
شخص آقای پزشکیان باید حتماً با پیشنهاد یک بسته کنشمند، ابتکار عمل دیپلماتیک را در دست بگیرند
احمدی ادامه داد: اینکه اما آیا چین و روسیه قطعنامهها را به شدت و حدت غرب اجرا میکنند یا نه موضوع دیگری است، این دو کشور از ایران حمایت میکنند و طبعا میزان اجرای آن فرق خواهد داشت اما نباید حمایت آنها را بهعنوان عامل تسلیبخش تلقی کنیم که همه پیامدها را بیاثر میسازد. اگر ایران به وضعیتی بازگردد که ذیل فصل هفتم منشور قرار گیرد، کمیتهای تشکیل خواهد شد که کشورها باید به آن گزارش دهند.
وی با اشاره به اینکه ابعاد روانی و اجتماعی تحریمها فراتر از آثار مستقیم اقتصادی است؛ گفت: این ابعاد نهتنها بر مردم ایران اثر میگذارد، بلکه شرکای تجاری ایران را نیز متاثر میکند. حتی شرکتهایی که هماکنون با ایران همکاری میکنند، در صورت احساس بازگشت به ذیل فصل هفتم و نبودنِ درک حقوقی کامل از شرایط آینده، ممکن است فعالیت خود را متوقف کنند؛ این توقف فعالیت این شرکتها و بازگشت مجدد آنها هزینههای اضافی برای ایران در پی دارد. از نظر اقتصادی، این میتواند با افزایش تورم نسبی همراه باشد. بهطور خلاصه، تأثیرات روانی بر شرکای بینالمللی کار کردن با ایران را دشوار میسازد و در داخل نیز اثرات روانی (که گاهی قویتر از بعد واقعیاند) قابل مشاهده است.
احمدی در پایان تصریح کرد: بنابراین دولت و شخص آقای پزشکیان باید حتماً با پیشنهاد یک بسته ابتکاری و کنشمند، ابتکار عمل دیپلماتیک را در دست بگیرند. مذاکرههای دولت تاکنون نتیجهای نداشتهاند و تاخیرِ بیشتر بهخودیخود راهحل نیست، ممکن است هدف از این سیاست آمادهسازیهای نظامی یا هدف مشخص دیگری باشد؛ اما با توجه به شرایط موجود، بهترین راه جلوگیری از وقوع اسنپبک و بازگشت تحریمها و ممانعت از افزایش تنش است.
«پزشکیان» اگر تأییداتی اخذ کند، میتواند با ترامپ در نیویورک دیدار مستقیم و بیواسطه کند
در شرایطی که بناست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل از سر گرفته شود، حالا بحث راهحلی تازه در عرصه سیاست خارجی مطرح است؛ راهی که هیچ وقت پیش از آن در تاریخ بعد از انقلاب امتحان نشده است و آن گفتوگوی مستقیم دو رئیسجمهور ایران و آمریکاست. آیا چنین ایدهای از منظر واقعیت سیاسی شدنی است؟
محمد عطریانفر، فعال سیاسی، درباره این موضوع به «انتخاب» گفت: «من بر این باورم تا زمانی که نظام سیاسی به پایداری خود و به خدمت به مردم میاندیشد، نه سیاستهای دفاعی را کنار میگذارد و نه امر دیپلماسی را تعطیل میکند. دیپلماسی و دفاع دو روی یک سکهاند و هر کدام کارکرد خود را دارند. اینکه برخی این دو را در برابر هم قرار میدهند اشتباه است و کشور هیچوقت بینیاز از امر دفاع و حفظ امنیت ملی با استفاده از ابزار سیاست خارجی نخواهد شد. پس هیچ وقت دیپلماسی و دفاع تعطیل نمیشود؛ حتی در سختترین شرایط و همه باید مشوق کارگزاران نظام برای ادامه گفتوگوهای دیپلماتیک و از آن سو حامی اقدامات دفاعی برای کوتاهکردن دست دشمن از سرزمینمان باشیم.»
او ادامه داد: «واقعیت این است که باید به همه کارگزاران کشور تذکر بدهیم بدهیم که باید واقعبین باشند و هیچ مسئلهای را سادهسازی نکنند. با سادهسازی مسائل هیچ مشکلی حل نمیشود. کارگزاران کشور باید به وظایف و مأموریتهای خود در عرصه سیاست خارجی عمل کنند و تصور نکنند که امر مذاکره تعطیل شده است.»
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «در ابتدای کار دولت آقای پزشکیان توافقی شد بر اینکه محور امور رهبری باشند و سیاستهای ایشان راهنمای عملکرد دولت باشد. با این وصف هر تصمیم بزرگی با تدابیر ایشان همراه است و اگر بنا باشد آقای پزشکیان نقطه عطفی در سنت مذاکراتی با غرب غرب بنا گذارد و تدبیری تازه به خرج دهد باید تأیید رهبری را داشته باشد و اگر تأییداتی در حوزه مذاکره اخذ کند در آن صورت میتواند حتی با آقای ترامپ هم دیدار مستقیم و بیواسطه داشته باشد و از این فرصت برای منافع کشور بهره ببرد. آمریکا هم متوجه میشود که مذاکره آقای پزشکیان با ترامپ با تأیید رهبر انقلاب بوده است و چنین مذاکرهای میتواند راهگشا باشد».
عطریانفر در پایان گفت: «به هر حال چالشهای ما با دنیا باقی است و تمامشدنی نیست و اگر حتی به توافقی هم برسیم همه مسائل حل نمیشود اما باید در مسیر اعتمادسازی قدم برداریم. حتی اگر مکانیزم ماشه فعال و تحریمهای شورای امنیت از سر گرفته شود هم نباید گوشهنشین شویم و عزا بگیریم. باز هم میشود راههای دیپلماتیک را پیدا کرد؛ زمانیکه تأثیر بازگشت تحریمهای شورای امنیت بیش از تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد ایران نیست اما تأثیرات حقوقی، بینالمللی و اجتماعی دارد که باید با تعدیل سیاستهایمان آثارش را کم کنیم».