سرمقاله

قواعد جدید بازی ایران و غرب / امید محسنی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • ایمپلنت بدون جراحی در کرمانشاه
  • دلایل حیاتی برای آنکه بدون تضمین امنیت، ماشین نفروشید!
  • معرفی خودرو‌های خارجی دست‌دوم محبوب در ایران + قیمت روز خودرو و ماشین
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 53314  |  صفحه ۸ | بازار و سرمایه  |  تاریخ: 08 مهر 1404
    اصلاحات اساسی به نفع بخش خصوصی ضرورت است
    سیاهچاله‌های اقتصاد مخرب‌تر از تحریم‌ها
    گروه اقتصاد - یک اقتصاددان می‌گوید: ما چندین سال است که با تحریم‌های سختی مواجه هستیم و تورم هفت سال است که بالای ۴۰ درصد است. اگر نتوانیم تورم را کنترل کنیم فشار مضاعف سنگینی بر مردم وارد می‌شود. بحث من این است که تلاش غرب وارد کردن فشار مضاعف بر اقتصاد ایران و تشدید حلقه تحریم‌هاست. عملا بهانه‌ای هم دست آمریکا و اسراییل افتاده که با بازگشت تحریم‌های بین‌الملل فشار سنگینی را بر ایران وارد کنند.
    در پی بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران، اقتصاد کشور بار دیگر در معرض فشار‌های سنگین بین‌المللی قرار گرفته است؛ فشاری که نه‌تنها بر شاخص‌های کلان اقتصادی اثرگذار خواهد بود، بلکه زندگی روزمره مردم، فعالیت‌های تولیدی، تجارت خارجی و حتی سیاست‌گذاری‌های داخلی را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این تحریم‌ها که پس از ناکامی در تمدید تعلیق از سوی شورای امنیت و فعال‌سازی مکانیسم ماشه دوباره اجرایی شده‌اند، در شرایطی به اقتصاد ایران تحمیل شده‌اند که کشور پیش‌تر نیز با مجموعه‌ای از محدودیت‌های مالی، بانکی و تجاری مواجه بوده و توان تاب‌آوری آن به‌شدت تحلیل رفته است.
    بازگشت تحریم‌ها در مهرماه ۱۴۰۴، همزمان با نوسانات شدید در بازار‌های دارایی از جمله ارز، طلا و بورس، نشان داد که اقتصاد ایران به‌شدت به تحولات سیاسی و بین‌المللی واکنش نشان می‌دهد. افزایش قیمت دلار تا سقف‌های تاریخی، رشد بی‌سابقه قیمت سکه و طلا و التهاب در بازار‌های موازی، تنها بخشی از پیامد‌های اولیه این تحولات هستند. در چنین فضایی، فعالان اقتصادی، سرمایه‌گذاران و حتی خانوار‌های ایرانی با موجی از نگرانی و بی‌اطمینانی مواجه شده‌اند که تصمیم‌گیری‌های اقتصادی را دشوارتر از همیشه کرده است.
    در چنین شرایطی، سیاست‌گذاران اقتصادی کشور با یکی از پیچیده‌ترین معادلات اقتصادی سال‌های اخیر مواجه‌اند: چگونه می‌توان در شرایط تحریم، تورم را کنترل کرد، رشد اقتصادی را حفظ نمود و در عین حال از فروپاشی بازار‌های مالی جلوگیری کرد؟ بدین منظور اقتصاد ۲۴ با وحید شقاقی شهری، اقتصاددان به گفت‌و‌گو نشسته است. مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.
    هدف غرب، فرسایش اقتصاد ایران و قدرت‌سازی برای اسرائیل در منطقه است
    *اکنون که ایران وارد دوران شدید تحریم‌ها شده است، در این وضعیت دولت برای کاهش آسیب تحریم‌ها چه راه‌هایی پیش رو دارد؟
    -ما وارد یک دوران خاصی از اقتصاد داریم می‌شویم. از سال ۹۲ دولت آقای روحانی تلاش کرد تحریم‌ها را برطرف کند و فشار بیرونی را کاهش دهد.
    محوریت سیاست‌های دولت اول ایشان هم بر همین اصل استوار بود که سیاست‌های بین‌المللی را بهبود بخشد چراکه به باور ایشان سهم عمده مسائل اقتصادی ایران، ناشی از تحریم‌های بین‌المللی و چالش ایران با آمریکا بود. در داخل اصلاحات اقتصادی کم انجام شد، چون سهم عمده را به مسائل بین المللی می‌دادند. آقای ظریف و تیم وزارت خارجه تلاش‌هایی انجام دادند که دو سال و نیم به طول انجامید و در نهایت در مرداد ۱۳۹۴ برجام امضا شد.
    البته بعد از امضای برجام مشاهده شد که آن منافعی که باید نصیب ایران می‌شد حداقلی بوده و حتی بسیاری از چالش‌های بین‌المللی بانکی ما برطرف نشده است، ولی در حد خود یک توافقی صورت گرفت که بخشی از مشکلات را رفع کرد.
    با آمدن ترامپ بازی برهم خورد و دولت آمریکا در سال ۹۷ یک جانبه از برجام خارج شد. از آن طرف هم با دولت آقای رییسی و شعار‌هایی که برای اصلاحات داخلی اقتصاد داده شد، مواجه شدیم ولی معتقدم این شعار‌ها محقق نشد. در دولت آقای رییسی هم با اینکه تلاش شد مسائل بین‌المللی رفع شود ولی در مجموع نتیجه‌ای نگرفتیم و در اقتصاد داخلی هم شعار‌هایی که مبنی بر توانمندسازی و تقویت استحکام داخلی بود، محقق نشد. بعد هم دولت آقای پزشکیان بر سر کار آمد و از زمان استقرار ایشان، سیاهی‌های متعددی گریبان کشور و دولت را گرفت. اصلا آمدن ایشان با شهادت آقای رییسی بود که خود اتفاق نادری بود. بعد از آن هم پشت سر هم بدبیاری آمد؛ از ترور اسماعیل هنیه در تهران، شهادت رهبران حماس و حزب الله، پیروزی جمهوری‌خواهان در دولت، سنا و کنگره آمریکا، تشدید تحریم‌ها و جنگ ۱۲ روزه رخ داد که همه اتفاقات نادری بود که در این یکسال اخیر اتفاق افتاد.
    از بُعد تحولات پی در پی که رخ داد، شاید بتوانیم به آقای پزشکیان لقب بدشانس‌ترین رییس جمهور ایران بدهیم آخرین آن هم فعال شدن مکانیسم ماشه بود که به باور من آقای پزشکیان، شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه تلاش بسیاری کردند تا مانع آن شوند ولی به باور من جهان غرب طرح‌ریزی خود را بر این استوار کرده که اقتصاد ایران را کلنگی و تضعیف کند و وقتی این امر محقق شد، بتواند برنامه‌های بعدی را با یک تلنگر در ایران پیاده کند.
    هدف جهان غرب به رهبری آمریکا و پیگیری رژیم اشغالگر این است که اقتصاد ایران کلنگی و نهاد‌های اقتصادی و اجتماعی ایران فرسوده شود و بعد با یک تلنگری برنامه‌های کلان‌تر خود را اجرا کنند. همچنین دنبال این هستند که اسرائیل در منطقه قدرت بلامنازع سیاسی، نظامی و اقتصادی شود. از این رو عملا باید کشور‌های خاورمیانه را کلنگی و تضعیف کند تا بتواند قدرت اول منطقه شود. به نظر من هم برای ایران چنین برنامه‌ای تدوین کردند و به همین دلیل مذاکرات و رفت و آمدها، نه اینکه بد باشد ولی حاصلی نخواهد داشت چراکه برنامه آمریکایی‌ها از پیش تعیین شده است؛ بنابراین این رفت و آمد‌ها تاثیری در برنامه بلندمدت و نقشه‌ای که دارند، نخواهد گذاشت. با این اوصاف مکانیسم ماشه فعال شد و این بهانه‌ای به دست آمریکا خواهد داد که به کشور‌های جهان فشار بیاورد تا اقتصاد ایران را منزوی و در نهایت فرسوده کنند.
    من نمی‌خواهم خوانندگان را از نتیجه این مذاکرات ناامید کنم ولی می‌خواهم بگویم، چون برنامه آنها مشخص است، وزنه سنگینی را روی ایران گذاشته‌اند، تحریم‌ها را تشدید خواهند کرد و به نظر من اروپایی‌ها هم وارد اعمال تحریم‌ها می‌شوند، شرکای ایران مانند چین، هند، ترکیه و عراق را تحت فشار خواهند گذاشت تا با ایران همراهی نکنند.
    حال در پاسخ به پرسش شما که در داخل چه باید بکنیم باید پاسخ دهم که به نظر من کار ایران بسیار دشوار است چراکه فشار بسیار سنگینی دارد بر ما وارد می‌شود. اکنون با بحران‌ها و ناترازی‌های بزرگی مواجه شده‌ایم که منابع زیادی را نیاز دارد و از حیث منابع هم وضعیت مناسبی نداریم. در سال‌های اخیر هم بسیاری از سرمایه‌های مادی و انسانی‌مان را مصرف کرده‌ایم و با بحران‌های زیادی مواجه هستیم. واقعیت این است که مقابله با این شرایط نیازمند یک اقدامات اساسی و تصمیمات بسیار بزرگی است. کار دولت کار بسیار سختی خواهد بود؛ هم از حیث کمبود منابع مالی، هم از حیث فرسودگی زیرساخت‌ها و هم اینکه برخی از نهاد‌های ما از کار افتاده‌اند. مگر اینکه تغییرات بزرگی در داخل اقتصاد شکل گیرد تا از شدت این تحریم‌ها بکاهد.
    حتی بدون تحریم هم اقتصاد رانتی، نفتی و شبه‌دولتی ایران بحران‌زاست
    *چه تغییراتی باید رخ دهد؟
    -محوریتش را می‌گذارم عبور از این اقتصادِ رانتیِ نفتیِ غیررقابتیِ مبتنی بر شبه دولتی‌ها. اینها ویژگی‌های مخرب اقتصاد ایران است. ما خودمان یک حکمرانی اقتصادی در ایران ساخته‌ایم که خودش مخرب است. یک اقتصادی که نفتی، رانتی، غیررقابتی و مبتنی بر عدم مشارکت بخش خصوصی و حضور برجسته شبه‌دولتی‌هاست. من معتقدم اگر تحریم‌ها نبودند، خود این سیاهچاله اقتصاد ایران می‌توانست بر بحران‌ها بیافزاید. چنین اقتصادی خود می‌تواند بحران‌زا باشد. حال حساب کنید که تحریم‌ها هم اضافه شده است. این دو باهم می‌توانند بسیار مخرب و در جهت تشدید بحران‌هایی که با آن مواجه هستیم، باشند.
    گرچه نمی‌توانیم تحریم‌ها را مرتفع کنیم ولی دست‌کم می‌توانیم این حکمرانی ویرانگر را اصلاح کنیم؛ مانند تقویت رقابت‌پذیری اقتصاد ملی، بهبود محیط کسب و کار، تحول در نظام‌های مالی بخش خصوصی، سامان‌دهی و واگذاری شبه دولتی‌ها به بخش خصوصی واقعی، اصلاحات جدی در نظام مالیاتی به نفع تولید و تجارت و حل برخی از چالش‌های بخش خصوصی. ما یک محیطی داریم که مانع برای بخش خصوصی است و چنین ساختاری بسیار مخرب است مگر اینکه یک اصلاحاتی را بتوانیم در داخل انجام دهیم.
    اگر اصلاحات ساختاری نکنیم، رکود تورمی ادامه‌دار خواهد بود
    *در شرایط فعلی که تحریم‌های سازمان ملل اعمال خواهد شد، چه چشم‌اندازی را برای تورم و قدرت خرید مردم پیش‌بینی می‌کنید؟
    -واقعیت این است که ما چندین سال است که با تحریم‌های سختی مواجه هستیم و تورم هفت سال است که بالای ۴۰ درصد است. اگر نتوانیم تورم را کنترل کنیم فشار مضاعف سنگینی بر مردم وارد می‌شود. بحث من این است که تلاش غرب وارد کردن فشار مضاعف بر اقتصاد ایران و تشدید حلقه تحریم‌هاست. عملا بهانه‌ای هم دست آمریکا و اسراییل افتاده که با بازگشت تحریم‌های بین‌الملل فشار سنگینی را بر ایران وارد کنند.
    اقتصاد ایران در سایه تحریم
    ما در داخل دست خودمان را بسته‌ایم و با سیاه‌چاله‌ای که در اقتصاد ایران درست کرده‌ایم، از یک سو رانت توزیع می‌کنیم و از سوی دیگر جلوی بخش خصوصی را گرفته‌ایم. اداره این اقتصاد به دست شبه دولتی‌هاست که اقتصاد بدون بهره‌وری را دارند پیش می‌برند. چنین شرایطی خود بحران‌زاست مگر اینکه دست به یک اصلاحات اساسی به نفع بخش خصوصی بزنیم. در غیر اینصورت ناترازی‌ها و بحران‌ها، فقر را تشدید و صدمات بالاتری را به کشور تحمیل می‌کنند و هم رکود را عمیق‌تر می‌کنند. اگر دست به اصلاحات ساختاری نزنیم، این رکود تورمی ادامه‌دار خواهد بود. درواقع تورم‌های بالاتر با رکود عمیق‌تر که هر دو به افزایش سهم طبقات فقیر منتج می‌شود. مگر اینکه دست به اصلاحات اساسی در حکمرانی اقتصادی ایران به نفع بخش خصوصی بزنیم تا این بخش بتواند در اقتصاد حضور داشته باشد و بخشی از این بحران‌ها را مهار کند.
    *باوجود تحریم‌ها و احتمال وقوع جنگ دوباره آیا بازگشت به اقتصاد کوپنی دهه ۶۰ برای حمایت از اقشار آسیب‌دیده و طبقات پایین اقتصادی، می‌تواند راهگشا باشد؟
    -اقتصاد کوپنی‌ دهه ۶۰ نیاز به منابع دارد تا بتواند آن را پشتیبانی کند، این در حالی است که هم‌اکنون دولت با تنگنای شدید منابع مالی مواجه است و گسترش سطح حمایتی نیاز به منابع مالی بسیار زیادی دارد که در توان دولت نیست. ضمن اینکه بازگشت به دهه ۶۰ نیازمند این است که ساختار‌های اقتصادی‌مان را به نفع دولت برگردانیم که این امکان‌ناپذیر است. ما در این ۴۰ سال اخیر پس از جنگ به سمت بخش خصوصی نرفته‌ایم، اما کشور را به شبه‌دولتی‌ها داده‌ایم. باید تصمیم بگیریم که یا این شبه‌دولتی‌ها به نفع دولت بازگردند تا منابعی دست دولت برسد و برنامه‌های حمایتی و رفاهی را احیا کند یا به بخش خصوصی بدهیم که این بخش می‌تواند با خلاقیت‌ها و نوآوری‌ها اندازه اقتصاد ما را بزرگ‌تر کند تا دولت بتواند با مالیات اقتصاد را هدایت کند.
    دهه ۶۰ اقتصاد دولتی بود و شرکت‌ها دست دولت بودند و می‌توانستند به نفع مردم بازتولید ثروت کنند، اما الان اقتصاد نه دولتی است و نه خصوصی بلکه در اختیار نهاد‌هایی به نام شبه دولتی است. ما باید تصمیم‌گیری کنیم که اقتصاد را یا به بخش خصوصی بدهیم یا دولتی. هر دو حالت به نفع ماست ولی وضعیت فعلی که نه دولتی و نه خصوصی است و منافع به دست گروه اقلیت شبه‌دولتی می‌رسد، بحران‌زاست.