صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • خرید اقتصادی شیر و جک پنوماتیک و هیدروموتور هیدرولیک با گارانتی معتبر
  • سفارش سالنامه تبلیغاتی ارزان ویژه سازمان‌ها + کیفیت بالا و قیمت مناسب
  • شریعتمداری در بازدید از پتروشمی صدف: طرح صدف خلیج فارس باید امسال به بهره‌برداری برسد/ حتی یکساعت هم نباید به هیچ دلیلی وقفه ایجاد شود
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 53621  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 14 مهر 1404
    ضرورت پرهیز از سخنان ناسنجیده / ژوبین صفاری
    گاهی در تریبون‌های رسمی چنان همه‌چیز ساده می‌شود که انگار کافی است دستی پشت خودروِ در گل‌نشسته بگذاریم تا همه مشکلات اقتصادی، زیست‌محیطی و اجتماعی یکباره رها شوند. این روایت اغواگر، البته چیز تازه‌ای نیست؛ سال‌هاست رهبران سیاسی در نقاط مختلف جهان برای آنکه پیچیدگی‌ها را قابل ‌فهم کنند، به ساده‌گویی پناه می‌برند. اما مرز باریکی میان ساده‌سازیِ روشنگر و ساده‌سازیِ گمراه‌کننده وجود دارد؛ مرزی که هر بار نادیده گرفته می‌شود، سرمایه اجتماعی پس‌اندازشده در ذهن مردم به آهستگی آب می‌رود.
    تازه‌ترین مصداق این خطا همان جمله رئیس‌جمهور است که گفت: «فکر کنید دولت ندارید.» در ظاهر، او می‌خواست نقش نهادهای مردمی، سمن‌ها و حتی شبکه مساجد را پررنگ کند؛ اما آنچه به گوش جامعه رسید، صدای حکمرانی بود که دست‌ها را بالا برده و از مردم خواسته است خود را بی‌دولت فرض کنند. همین سوء برداشت کافی بود تا بسیاری بپرسند اگر قرار است تصور کنیم دولت نداریم، چرا اساساً باید هزینه‌های سنگین دولت را بر دوش بکشیم و چرا هم‌چنان در صف‌های طولانی برای مجوز، ارز و خدمات عمومی بایستیم. بدین ترتیب، یک جمله نسنجیده نه ‌فقط چهره دولت را مخدوش کرد، بلکه امید به هر اقدام مؤثر تازه را نیز کمرنگ ساخت.
    اما مسأله صرفاً خطای ارتباطی نیست؛ در پس این ماجرا، پرسش بزرگ‌تری خفته است: اگر واقعاً می‌خواهیم بار اداره کشور از دوش دولت برداشته و بر شانه‌های جامعه مدنی، بخش خصوصی و خِرد جمعی بنشیند، آیا بستر نهادی آن فراهم است؟ تا زمانی‌ که الزامات شفافیت بودجه‌ای، انضباط مالی و کوچک‌سازی ساختار اجرایی تحقق نیافته، دولت نه‌تنها کمرنگ نمی‌شود، بلکه در قالب‌های پنهان‌تر سربرمی‌آورد و بر بوروکراسی می‌افزاید. تجربه آرژانتین نمونه‌ای است که بارها به آن اشاره شده است: دولت ابتدا خودش را منقبض کرد، حساب‌وکتاب را روی میز گذاشت و بعد از مردم خواست میدان‌دار اقتصاد شوند. بدون آن پیش‌زمینه، هیچ نسخه «تصور کنید دولت ندارید» کارگر نمی‌افتد.
    از همین رو، اگر قرار است حکمرانی در ایران فصل تازه‌ای باز کند، پیش‌شرط آن نه درس اخلاق به مردم، بلکه اصلاحيه‌ای عمیق در شیوه فرمانروایی است. این اصلاح از مسیری می‌گذرد که در آن دولت، برخلاف عادت مألوف، طراح قواعد شفاف و داور بی‌طرف می‌شود؛ در حالی که میدان عمل را به بازیگران اجتماعی و اقتصادی واگذار می‌کند. تنها در چنین فضایی است که بخش خصوصی نفس می‌کشد، سمن‌ها از حاشیه به متن می‌آیند و روحیه مشارکت به شعاری بی‌محتوا فروکاسته نمی‌شود.
    در نهایت، کشور ما به دولتی نیاز دارد که نه بزرگ و همه‌چیزدان، بلکه کوچک و مسئولیت‌پذیر باشد؛ دولتی که پیش از دعوت مردم به خیال‌بافی، خودش تصویر روشن فردا را ترسیم کند، مختصات مسیر را توضیح دهد و سپس در کنار جامعه – نه جلوتر و نه عقب‌تر – قدم بردارد. اگر این تغییر پارادایمی رخ ندهد، ساده‌گویی‌هایی از جنس «فکر کنید دولت ندارید» هر چند وقت یک بار تکرار می‌شود؛ هر بار بخشی از امید اجتماعی را می‌شکند و ما را از مقصد اصلی دورتر می‌کند. راه رهایی، عبور از همین دور باطل و استقبال از حکمرانی زیرکانه‌ای است که واژه‌ها در آن پشتوانه عمل دارند، نه حفره‌ای برای فرار از مسئولیت.